مجله خردسال 362 صفحه 5
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : احمد قائمی مهدوی

ویراستار : نیرالسادات والاتبار

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء – مرجان کشاورزی آزاد

موضوع : خردسال

مجله خردسال 362 صفحه 5

لاله جعفری یک خروسی بودکه سر راه مرغ ها قایم می شد، همین که آن ها میآمدند، قو قا قا قا ...! می پرید جلویشان و آن ها را حسابی میترساند. مرغ ها از ترس پرهایشان می ریخت. قد قد شان در می آمد که :" مگر آزار داری که ما را می ترسانی؟" خروسه هم قوقولی وقوقولی میخندید و می گفت:" آره! آزار دارم! خیلی هم دارم!" و تا شب خوش بود. یک روز مرغ ها دور هم جمع شدند و قد کردند:" بی بال و پرمان کرد. زهره ترکمان کرد. باید یک کاری بکنیم. باید یک فکری بکنیم. " مرغها ، قد قد قدا فکر کردند و نقشه کشیدند . فردا صبح که شد، خروسه پشت درختی قایم شد. هر شد، عصر شد هیچ مرغی نیامد. خروسه قوقو کرد:" چی شده؟! پس من کی را بترسانم؟!" غروب شد، هوا که تاریک شد، صدایی شنید. خروسه قوقو کرد:" آخیش! آمدند. کمی بترسانمشان تا دلم

مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 362صفحه 5