مجله خردسال 378 صفحه 21
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : احمد قائمی مهدوی

ویراستار : نیرالسادات والاتبار

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء – مرجان کشاورزی آزاد

موضوع : خردسال

مجله خردسال 378 صفحه 21

پرواز کنی پس بپر! من رفتم بر نگاه کرد. او بال نداشت اما برای انجام هر کاری خوب فکر م یکرد. رفت روی یک نشست. باد تندی م یوزید و م یدانست که باد به طرف آن­طرف رودخانه م یوزد. فقط کافی بود که باد را بردارد و همین­طور هم شد. باد را از زمین بلند کرد. محکم به چسبیده بود تا نیفتد. باد را چرخاند و رفت و رفت. در حال پرواز بود که باد و و از کنار او گذشتند. ، را ندید که سوار بود. کمی بعد کنار تو که »: روی زمین افتاد. وقتی به رسید، را دید. با تعجب پرسید با فکرم! من فکر کردم و یک »: گفت «؟ بال نداری چ هطور زودتر از من رسیدی بعد برای ، ماجرای و باد را تعریف کرد. «! راه خوب پیدا کردم از آن روز به بعد، و دوستان خوبی شدند و چیزهای زیادی را با فکر کردن یاد گرفتند. 21

مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 378صفحه 21