مجله خردسال 400 صفحه 4
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : احمد قائمی مهدوی

ویراستار : نیرالسادات والاتبار

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء – مرجان کشاورزی آزاد

موضوع : خردسال

مجله خردسال 400 صفحه 4

چاقو دماغو یک چاقو بود، دماغو، آب دماغش همینطور شرپ شرپ میریخت پایین. گفت:«چی کار کنم؟» گفتند:«برو از چراغ مطالعه بپرس.» چاقو دماغو رفت پیش چراغ مطالعه و گفت:«تو بگو چی کار کنم؟» چراغ مطالعه، از بس کتاب خوانده بود، گردنش درد میکرد. پرسید:«چی را باید چیکار کنی؟» چاقو گفت:«آب دماغم را! همینطور شرپ شرپ ... آب دماغ چاقو دماغو، روی کتابی که جلوی چراغ مطالعه بود ریخت. کتاب خیس خیس شد. مثل موش آب کشیده شد. چراغ مطالعه گفت:«تو باید شیر آب میشدی، نه چاقو دماغو!» چاقو گفت:«میشوم.» و شد! چک چک ریخت توی ظرف شویی و ظرفها را شست. گفتند:«بس کن! شیر آب که نباید چک چک کند. اینطوری آب حرام میشود. تمام میشود!» چاقو گفت:«پس چی کار کنم؟» گفتند:«ابرشو، شرشر ببار.»

مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 400صفحه 4