مجله کودک 161 صفحه 19
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 161 صفحه 19

سهراب ، با شنیدن حرف های مادر به فکر فرو رفت . اما چند لحظه بعد ، سر برداشت و با لحنی محکم و استوار گفت : مادر! ترس و نگرانی تو بیهوده است . از من نخواه که در خانه کنار دست تو بنشینم ! برای من ، که سهراب ، پسر رستم دستان هستم ، عیب است که خودم را از همه بپوشانم و پنهان زندگی کنم . همه بزرگان و دلیران و پهلوانان ، پدرم رستم را به قهرمانی مثل می زنند . آن وقت تو از من که پسر چنین مردی هستم ، می خواهی که گمنام بمانم ؟ .... نه ، نمی شود ! من به زودی سپاه بزرگی از جنگجویان ترک بسیج می کنم و با کمک آنها به ایران زمین می تازم و این « کاووس » شاه نالایق و بی کفایت را از تخت سلطنت به زیر می کشم و پدرم رستم را به جای او می نشانم . وقتی که خیالم از ایران آسوده شد ، با همین سپاه راهی توران می شوم و با جنگی سخت ، افراسیاب نابکار را هم از تخت حکومت به زیر می کشم و خودم به جای او بر تخت می نشینم . تو را هم بانوی اول و ملکه ایران می کنم و تمام عمرت را با عزت و احترام در کنار پدر زندگی خواهی کرد . تا زمانی که پدری چون رستم و پسری چون سهراب هست ، شایسته نیست که شخص دیگری صاحب تخت و تاج باشد . با وجود خورشید و ماه درخشان ، چه احتیاجی به خودنمایی ستاره ها داریم ؟! بعد از این گفتار سخت و محکم ، که از دل شیر و سر نترس سهراب خبر می داد ، نوجوان دلیر از مادرش خواست به جای هرگونه مخالفتی ، یک اسب خوب و عالی برای او دست و پا کند . تهمینه ، که در مقابل عزم جدی و تصمیم بزرگ سهراب ، چاره ای جز اطاعت نداشت ، دیگر چیزی نگفت و رفت تا خواسته پسرش را برآورده کند . ادامه دارد گربه « گربه ماین کن » یکی از قدیمی ترین گربه ها در کانادا و آمریکای شمالی ،ماین کن یا ماین کت نام دارد . گفته می شود این گربه برای صدها سال در این نواحی سکونت داشته است . ظاهر پلنگی قهوه ای و گاهی سفید از مشخصات این گربه است .

مجلات دوست کودکانمجله کودک 161صفحه 19