مجله کودک 231 صفحه 8
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 231 صفحه 8

رامانا و الاغش مترجم: مریم ظفر شمسپور رانا پسر کوچکی بود که عاشق طبیعت بود. او از هر چیز زیبا، لذت میبرد. خانهی زیبای او، دور از شهر قرار داشت. رانا در آنجا تمام کارهایش را با کمک الاغ وفادارش انجام میداد. او برای گذراندن زندگی، گندم و سبزیجات پرورش میداد. لباسهایش را خودش میبرید و میدوخت. کفشهایش را خودش درست میکرد. او از زندگی کردن در این مکان خلوت و آرام، احساس رضایت میکرد. اگرچه الاغش تمام کارهایی را که به او محول میشد، به نحو احسن انجام میداد، اما رانا از او راضی نبود. به نظر رانا، الاغش خیلی تنبل بود و بار زیادی جابجا نمیکرد. رانا همیشه دنبال فرصتی میگشت تا از شر الاغش خلاص شود. او ویژگیهای خوب الاغش را نمیدید و همیشه از او شکایت میکرد. تا اینکه یک روز در راه برگشت از مزرعه، به فکرش افتاد الاغش را با یک ماشین موتوردار عوض کند. او با خودش گفت: «با یک ماشین کارهای بیشتری پاچا میگوید که با وجود فرو ریختن پل، باز هم کوسکو را به قصرش خواهد رساند اما این کار 4 روز زمان میخواهد. کوسکو از اینکه پاچا هنوز سر قولش است، تعجب میکند.

مجلات دوست کودکانمجله کودک 231صفحه 8