مجله کودک 298 صفحه 11
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 298 صفحه 11

او آهسته در را باز کرد . صدای قرآن قطع شد . رشیق منتظر ماند تا مهدی بیرون بیاید . خبری نشد . شمشیرش را بیرون آورد . ناگهان مهدی (ع) از سرداب بیرون آمد . مأمورها از ابهت او میخکوب شدند . اما چشم های رشیق او را ندید . مهدی (ع) از پله ها بالا رفت . هیچ کس تکان نخورد . فقط همه نگاه می کردند . رشیق هنوز هم به داخل سرداب نگاه می کرد . او ناگهان فریاد زد :« عجله کنید ، بروید داخل ! » یکی از مأمورها که از حرف او تعجب کرده بود ، بالا را نشان داد و گفت :« اما او رفت ! » رشیق پرسید :« چه کسی رفت ؟ » مأمور دیگر گفت :« مگر آن پسر را ندیدی فرمانده ، الان از جلویِ ما رد شد . » رشیق از پله ها بالا دوید و گفت :« مگر مُرده اید ، زودتر او را دستیگیر کنید ! » از مهدی (ع) خبری نبود . خدا او را از چشم رشیق دور کرده بود . مأمورها به بیرون از خانه دویدند . صدای فریاد رشیق هر لحظه بیشتر می شد . دانه ی گیاه هر طور که در زمین قرار گیرد ، ریشه ی آن به سمت پایین و ساقه ی آن به سوی بالا حرکت خواهد کرد . به این حالت ریشه « زمین گرایی » می گویند . در مورد ساقه « زمین گرایی » منفی است .

مجلات دوست کودکانمجله کودک 298صفحه 11