مجله کودک 314 صفحه 15
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 314 صفحه 15

همراه بابا را روی میز دید و آن را نشان داد . من گوشی تلفن را به او دادم . نی نی گوشی را برد جلوی دهانش و گفت : « بابا ! » من و مامان خندیدم . اما نی نی یکدفعه گوشی را پرت کرد روی زمین و خندید . مامان عصبانی شد و گوشی را برداشت . گوشی شکسته بود . من نی نی را گذاشتم روی زمین و رفتم پیش مامان . بابا هم آمد تا ببیند چه بلایی سر گوشی اش آمده . بابا باید گوشی را می برد تعمیرگاه . چند لحظه بعد وقتی به اطرافمان نگاه کردیم . . . ظرف میوه روی زمین چیده شده بود . لباس های من از توی کشو بیرون ریخته بود . لباس های من از توی کشو بیرون ریخته بود . کفش های بابا وسط اتاق بود . عکس من و نی نی توی جا کفشی بود . در یخجال باز شده بود و نی نی داشت بافتنی های مامان را می شکافت و می خندید . مامان و بابا به طرف او دویدند . آن شب ما از دست نی نی هم عصبانی بودیم و هم می خندیدیم . نی نی حالا کمی بزرگتر شده است و ما باید بیشتر مراقب او باشیم . « پایان » R مثل Rabbits [خرگوش ها] : هر خرگوش ماده می تواند در هر سال ، بیست نوزاد به دنیا آورد . این تعداد در بین پستانداران رقم زیادی است . زادگاه این جاندار در اروپاست اما امروزه در سراسر جهان پراکنده شده است .

مجلات دوست کودکانمجله کودک 314صفحه 15