مجله کودک 417 صفحه 14
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 417 صفحه 14

سرزمین دزدهای یک چشم قسمت اول علی قدر محسنی دزد یک چشم شب به سرزمین خل ها رفت دزدی کند. مهتاب همه جا را روشن کرد وهمه او را دیدند و فریاد زدند:" دزد، دزد، دزد،؛ آن هم با یک چشم." و پشت سرش با چوب و چماق و بیل و کلنگ دویدند. دزد یک چشم که حسابی ترسیده بود پا گذاشت به فرار و رفت توی قصر شاه خل ها ، خل ها که همچنان پشت سر او می دویدند با دیدن این صحنه بیشتر عصبانی شدند و بیل و کلنگها را روی دست بلند کردند و وارد قصر شدند. شاه خل ها که با شنیدن صدای فریاد :" دزد، دزد از خواب پریده بود. سرش را کرد زیر لحاف و به خودش گفت:" پشت من به شاه کوه بند است، نباید بترسم." بعد یواشکی از زیر پتو پشتش را نگاه کرد وسایه درازش را دید که می لرزید و دوباره سرش را کرد زیر لحاف از آن طرف دزد یک چشم که همچنان توی راهروهای قصر می دوید یک لحظه ایستاد و با آن یک چشمش نگاهی به اتاق های دو طرف راهرو کرد و در یکی از آن را باز کرد و اتفاقا رفت توی اتاق شاه خل ها و چشمش به سر بزرگ نان اسب: کریولو ویژگی کلی: خط سفیدی روی چهره و اطراف دهان دارد برای کار در مزرعه و دامداری مناسب است رنگ ، قهوه ای روشن، خرمایی

مجلات دوست کودکانمجله کودک 417صفحه 14