مجله کودک 424 صفحه 3
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 424 صفحه 3

پولکی پولکی از پولک خیلی خوشش می آمد هر جا پولک می دید برمی داشت و در شیشه ای جمع می کرد آرزوی پولکی این بود که شیشه را از پولک پر کند . به خاطر همن لباسهای کهنه ای که مامان می خواست دور بریزد را نگاه می کرد و اگر پولک داشت همه آنها را در می آورد و در شیشه می ریخت او پولکهایش را خیل دوست داشت و بیشتر وقتها با آنها بازی می کرد مثلاً لبهایش را کمی خیس می کرد و پولکها را روی آن می چسباند جلو آینه می رفت و کلی می خندید او آنقدر پولک جمع کرد تا شیشه پر از پولک شد . آن شب پولکی از خوشحالی خوابش نمی برد آن را روی میزکنار تختش گذاشته بود و آنقدر به آن نگاه می کرد تا خوابش برد . خانه پولکی کنار دریا بود و او بیشتر وقتها خواب ماهی ها را می دید و می دید زیر دریاست و با ماهی ها بازی می کند به خاطر همین دوست داشت لباسی مانند ماهی ها داشته باشد و پولکها را هم به خاطر همین جمع می کرد. ولی آن شب وقتی ماهی را در خواب دید ماهی کوچولو را ندید و صدای گریه اش می آمد . پولکی از ماهی کوچولو پرسید : چرا گریه می کنی؟ ماهی کوچولو گفت: چون مریض شدم و همه پولکهایم ریخت و دیگر نمی توانم در آب شنا کنم و زشت شدم . دوستان ماهی کوچولو خیلی ناراحت بودند چون فردا عید ماهی ها بود و نمی خواستند دوستشان ناراحت باشد صبح وقتی پولکی از خواب بیدار شد به فکر ماهی کوچولو افتاد و با خود گفت باید به او کمک کنم . شیشه پر از پولک را برداشت و از مادر خواست لباسی بدوزد که شکل ماهی باشد و بعد هم پولکها را روی آن بچسباند ، مادر لباس را آماده کرد . پولکی با عجله لباس را برداشت کنار ساحل رفت لاک پشت آبی را صدا زد و به اوگفت لاک پشت دانا می توانی مرا به پیش ماهی کوچولو ببری. لاک پشت دانا گفت : باشد ولی باید محکم روی من بنشینی و نترسی . پولکی پشت لاک پشت آبی سوار شد و رفت و رفت و رفت تا پیش ماهی کوچولو رسید و لباس پولکی اش را به ماهی کوچولو هدیه داد. فردا صبح وقتی پولکی از پنجره به دریا نگاه کرد ماهی ها را دید که خوشحالند و برایش دست تکان می دهند و تشکر می کنند حالا ماهی کوچولو زیباترین ماهی دریا بود. سکینه سنگسری - از تهران معصومه کفشگر کلاس اول راهنمایی از بابل کیمیا رضایی 5 ساله از تهران نگار خلیلی کلاس پنجم از تهران کیمیا اصلانی کلاس پنجم از تهران مقدمه درختان ، ریه های زمین به حساب می آیند . علاوه بر این بخش مهمی از غذای انسان از درختان فراهم می شود . درختان ساکنان قدیمی زمین هستند و حتی از انسانها نیز سابقه دیرینه تری در زندگی بر روی زمین دارند . هرچند انسانها با قطع درختان و جنگل ها سابقه ی خوبی در دوستی با درختان ندارد ، اما این موجودات ارزشمند بی هیچ چشمداشتی همچنان به انسان و طبیعت خدمت می کنند . کتاب درمجله این هفته و دو شماره آینده مجله درباره ی درختان و ویژگی های کلی آنهاست.

مجلات دوست کودکانمجله کودک 424صفحه 3