مجله کودک 425 صفحه 3

کلاغ پر سیاه بسم الله الرحمن الرحیم یک بود یکی نبود. سالها پیش در باغ بزرگی پرندگان بسیاری زندگی می کردند . کلاغ کوچکی هم بود که آرزو داشت پرهای زیبایی داشته باشد او می خواست زیباترین پرنده ی دنیا باشد . یک روز که کلاغ در باغ پرواز می کرد، به اردکی رسید که پرهای زرد و زیبایی داشت به او نزدیک شد و گفت : اردک جان ، می شود چند تا از پرهای زیبایت را به من بدهی ؟ اردک گفت : نه من اگر پرهایم رابه تو بدهم سردم می شود خودت که می دانی زمستان نزدیک است . کلاغ ناراحت شد در همین موقع دید که طاووسی نزدیک درخت شد . کلاغ خوش حال شد و به طاووس رو کرد و گفت : طاووس جان ، می شود کمی از پرهایت را به من بدهی ؟ طاووس گفت : خیر ، چون بدن من از پرهای نازک پوشیده شده است که اگر به تو بدهم از سرما یخ می زنم می دانی که زمستان نزدیک است . کلاغ نارحت شد . صبح روز بعد به گنجشکی رسید . کلاغ به گنجشک گفت :گنجشک جان کمی از پرهایت را به من می دهدی ؟ اما گنجشک مثل طاووس و اردک نگفت که زمستان نزدیک است بلکه گفت :هر حیوانی پوششی دارد پرهای تو سیاه است حتماً باید پرها و پوست های حیوانات و پرندگان را به تو بدهیم ؟ کلاغ گفت : نه !! گنجشک گفت : خدای بزرگ خواسته است که پرهایت سیاه باشد . الان تو هم با این پرهایت قشنگ هستی . کلاغ هم از حرف گنجشک خوش حال شد.رضا نوروز بیگی - از همدان زهرا صیامی کلاس دوم 8ساله حنانه کاظم زاده 7 ساله از تهران نازنین سید ولی از تهران مقدمه روی جلد در این شماره از کتاب در مجله با نام ، تصویر و مشخصات درختان معروفی که ممکن است نام آنها را شنیده باشید آشنا می شود . تعداد زیادی از این درختان در آب و هوای کشورمان رشد نمی کنند اما دانستن اطلاعاتی درباره آنها سودمند است . برخی نیز از نظر میوه خوراکی که دارند اهمیت دارند.