ذکر الله
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

زمان (شمسی) : 1370

ذکر الله

‏                          ذکر‌الله ‏

‏در دل منی و باز دور و بیکرانه‌ای‏

‏دور از منی و با دلم هم آشیانه‌ای‏

‏*‏

‏دل به بیکرانه‏‏‌‏‏ها، به دیدن تو پر زند‏

‏با صدای بالها، میان لب ترانه‌ای‏

‏*‏

‏جان که آسمان بیکران بی‌حدود توست‏

‏آب اوست، نور و دانه ستاره، دانه‌ای‏

‏*‏

‏باغ بی‌شماره از تو باردار و بارور‏

‏ای تو باعث درخت و اصل هر جوانه‌ای‏

‏*‏

‏ای تجلی غریب تو بذره و به سنگ‏

‏طور پر فروغ، از تو کمترین زبانه‌ای‏

‏*‏

‏خون میان رگ به اسم توست مرتسم به اسم‏

‏تو ‏

‏موج نور در میان رشته‏‏‌‏‏ها روانه‌ای‏

‏*‏



‏هر نشانه‌ای به قالبی ز اسم تو، ز اسم تو، ز‏‎ ‎‏اسم تو‏

‏نقش اسم تو نوشته روی هر نشانه‌ای‏

‏ای نوشته،‏

‏ رشته، رشته ‏

‏ریشه، ریشه‏

‏ ای همیشه‏

‏ـ ای خدای تو جوهر یگانه‌ای ‏

‏گردوی بلند‏

‏کوه سرکشیده، پرکشیده در فضا‏

‏ذات بی‌زوال نور‏

‏باعث درخت دور آسمانه‌ای‏*‎[2]‎

‏از شرابت ای طبیعت دلنواز مهربان ‏

‏بیقرار می‌پرم، ز لانه‌ای، به لانه‌ای‏

‏*‏

‏می‌پرم ز شاخه‌ای، به شاخه‌ای، ز شاخه‌ای‏

‏سر به روی شانه‏‏‌‏‏ها، ز شانه‌ای به شانه‌ای‏

‏*‏

‏خواب من، لبالب از جمال دلپسند توست‏

‏تو فراتر از گمان، رساتر از گمانه‌ای‏*‎[3]‎

‏*ذکر تو، چو فکر تو، چراغ پر تَسَلّیم‏

‏ای دوای دل، فروغ جان، فراغ خانه‌ای‏

‏□‏آبان، آذر 1364

‎ ‎

  • * آسمانه: یعنی سقف ـ درختهایی که سقفشان به اذن الله تا به آسمان کشیده شده است.
  • * گمانه: با ضم گاف یعنی تئوری و فرضیه و نظریه.