شما چند بار از امام عکاسی کردید؟

فکر می‌کنم 4 یا 5 بار. آن موقع 3 دقیقه وقت می‌دادند که عکاس‌ها بروند و سریع عکس بیندازند. از این 3 دقیقه‌ای‌ها به من نخورد، ولی آخرین بار که رأی‌گیری بود من عکس انداختم.

این عکاسی های 3 دقیقه ای با چه دوره گردشی اتفاق می افتاد؟

خیلی دیر به دیر. مثلاً‌ باید یک نامه می‌نوشتند و به احمدآقا می‌دادند تا ایشان رایزنی‌هایی بکنند و بعد اجازه بدهند. مثلاً آن روز رأی‌گیری هم همین طور شد. یادم می‌آید که من به آقای صیاد گفتم که یک نامه بنویس که ایشان، اسم همه را نوشت و به احمدآقا دادیم. ایشان گفت که منتظر بمانید و بعد کنار دیوار ایستادیم و انتظار کشیدیم. ولی آخر آمدند و عذرخواهی کردند و گفتند یک دفعه دیگر که دفعه دیگری هم پیش نیامد.

شرایط عکاسی از امام این گونه بود که هر چند وقت یک بار از دفتر امام اعلام می کردند قراری سه دقیقه ای برای عکاسی برقرار است؟ به مناسبت ها ارتباطی نداشت؟

چرا آن مناسبت‌ها را هم ما نوبتی به جماران می‌رفتیم و یک پیک می‌فرستادیم و کارت برای ما می‌فرستادند. مثلاً برای روزنامه ما 4 یا 5 تا در یک پاکت می‌گذاشتند و می‌فرستادند که یکی برای عکاس و 3 تا هم مربوط به سردبیری و دیگران بود. البته در مراسم‌هایی که در جماران برگزار می‌شد، به مراتب کمتر از الان بود.

چه تعداد عکاس می آمدند؟

در حد انگشتان یک دست معمولاً. من بیشتر ندیدم و گاهی مثلاً 2 نفر هم از سپاه می‌آمدند و علی‌ کاوه هم از صدا و سیما.

رابطه عکاس ها با امام و رابطه امام با عکاس ها چگونه بود؟

آن موقع چون تازه انقلاب شده بود و مسایل ترورها و انفجارها وجود داشت. البته این‌ها را باید از قدیمی‌ترهایی مثل آقای پرتوی، علی کاوه و صیاد بپرسید. ولی احساس می‌کنم که برخورد خیلی نزدیک نبوده است. تا آنجا که من می‌دانم و در آرشیو‌ها هم هست، امام یک بار با پرسنل کیهان در روزهای آخر انقلاب ملاقات کرده‌اند که دیدار مهمی هم بوده و امام درباره کیهان و روزنامه‌نگاری صحبت کرده‌اند.

سیستمهای امنیتی و حفاظتی بیت ایشان چگونه بود؟

48 ساعت قبل باید وسیله تحویل می‌دادیم که اتاقی بود و می‌گرفتند که البته این اواخر به 24 ساعت قبل رسیده بود. همان روزی که برای آخرین رأی‌گیری رفته بودیم از آقای پرتوی خواهش کردم لنزشان را امانت بگیرم.

آقای پرتوی خیلی جوان‌مردتر از این حرف‌ها بودند. ایشان یک لنز پرتره 135 داشت که معمولاً به کسی نمی‌داد. به من می‌گفت حالا که می‌خواهی پرتره برای کیهان فرهنگی بگیری، با این لنز برو. آن روز به ایشان گفتم آقای پرتوی من می‌روم و این لنز را تحویل می‌دهم، ولی فوکوسش خیلی ضعیف است. گفت که چی بدهم؟ گفتم اگر می‌شود 200/70 خودتان را بدهید که آن هم دو مرحله‌ای بود. یعنی یک بار باید زوم می‌کردید و با یک چیز دیگر فوکوس می‌شد. در آن دوره با این وسایل عکاسی می‌شد.

به هر حال در آن فضا و نور عکاسی خیلی مشکل بود. بعدها که نور کمی بیشتر شد خیلی احساس رضایت داشتیم و می‌گفتیم حالا مثلاً با سرعت 100 هم می‌شود عکاسی کرد و این ایده‌آل بود. تحرک ایشان هم خیلی کم بود و گاهی ایشان نیم‌نگاهی به طرف دیگر می‌کردند و برای عکاسان موقعیتی ایجاد می‌شد تا عکس بگیرند. این جور نبود که اول تا آخر سخنرانی، عکاسان بتوانند پای ستون بایستند و فرم دلخواهشان را بگیرند، چون مانع دید مردم می‌شود. متأسفانه فضای خاصی برای عکاس‌ها تعبیه نشده بود و مثل نماز جمعه‌ جایی نبود که بایستیم. امام چند دقیقه‌ای می‌آمدند و دستی تکان می‌دادند و با وجود فشار جمعیت، لنز هم باید عوض می‌کردیم که مشکل بود و البته شاید به خاطر جو آن زمان بود.

در ایام ارتحال امام، شما در روزنامه کیهان کار می کردید؟

تعداد ما زیاد بود. لیست عکاس‌های‌مان چیزی حدود 22 نفر بود با کادر لابراتوار آرشیو. یعنی سرویس عکس چیزی حدود 16 نفر بودند ولی روز ارتحال من و آقای مهدی رضوان بودیم.

قبل از فوت حضرت امام و زمانی که ایشان در بیمارستان بودند، شیفت داشتید؟

دقیقاً به خاطر ندارم، ولی آقای پرتوی چندین نفر را انتخاب کرده و گفته بود که شماها باید آماده باشید و به محض اینکه به شما زنگ زدیم بیایید. چون با توجه به اخباری که لحظه‌به لحظه از بیمارستان می‌رسید، شرایط بدی را پیش‌بینی می‌کردند و تنها چیزی که یادم است؛ این بود آقای پرتوی، چندین نفر اضافه‌تر را هم آماده کرد، تعداد زیادی فیلم آورد و به بچه‌ها داد. به من هم فیلم رنگی داد و دایم تأکید می‌کرد که باطری‌ها را حتماً زیاد شارژ بگذارید و دوربین یا لنزی اگر می‌خواهید به شما بدهم تا کسی بهانه اینکه نشد عکس بگیریم را نداشته باشد. در نهایت تقسیم شدیم. عده‌ای به مصلا و عده‌ای به بهشت‌زهرا. از شب قبل پیکر حضرت امام (ره) را در یکی از یخچال‌های ویترینی گذاشتند که مردم بتوانند ببینند و در مصلا قرار دادند که عکس‌های رنگی خوبی از آنجا دارم؛ از مراحل مختلف نصب یخچال و قرار دادن جنازه در آنجا. حتی عکسی دارم که داخل قبر را عکاسی می‌کنم و بچه‌ها از من عکس گرفته‌‌اند که عکس خیلی خوبی است. آن موقع 23 ساله و بسیار کم‌تجربه بودم.

روز ‌ارتحال، مسایلی پیش آمد که برای خودم هم خیلی جالب بود. وقتی که می‌دیدم مردم روی سقف اتوبوس‌ها هم سوار شده‌اند، عکس‌های خیلی خوبی از این صحنه‌ها دارم. خاکی که بالا رفته بود به عکس‌ها حالت خاصی داده بود که متأسفانه هیچ‌کدام را ندارم و همه در آرشیو است.

وقتی که می خواستند پیکر را از مصلا ببرند، کسی بود که عکاسی کند؟

بله، کار تقسیم شده بود و جمعیت هم پیاده به سمت بهشت‌زهرا حرکت کردند. البته من و آقای رضوان به محض اینکه مصلا را عکاسی کردیم به بهشت‌زهرا رفتیم. وقتی وارد بهشت‌زهرا شدیم هم یک کانتینر بیشتر برای عکاس‌ها نگذاشته بودند.

چند ساعت در بهشت زهرا بودید؟

یادم هست که آقای رضوان گفت که اگر خواب بمانید به ما هیچ ارتباطی ندارد. یادم نیست ولی یک جایی را قرار گذاشتیم که راننده صبح آمد دنبالمان؛ اول من و بعد آقای رضوان و به اتفاق رفتیم بهشت‌زهرا. یک کانتینر به نام عکاس‌‌ها و فیلمبردارها بود که برای این تعداد عکاس و فیلم‌بردار خیلی کم بود که البته بعداً این کانتینر فرو افتاد. چون جمعیت هم روی آن بودند و به یاد دارم که آقای رضوان گفت تو بنشین و پاهایت را دراز کن و جا برای من بگیر. بعضی از فیلم‌بردارها و دستیارانشان می‌نشستند و پاهایشان را دراز می‌کردند و جا برای سه‌پایه‌ دوستشان و یا دیگران می‌گرفتند. بعد که دیگر مردم ریختند و پیکر آمد، دیگر کانیتنر و همه چیز به هم ریخت.

به نظر شما از حضرت امام عکس های ماندگاری در حد و اندازه یک رهبر ثبت شده است؟ و به عبارتی آیا در لحظه های تاریخی زندگی ایشان عکاسان حضور داشته اند؟

در تمام دنیا رهبران سیاسی و دینی جهان علاوه بر عکاسان خبری و رسانه ها که اخبار روزانه انها را پوشش می دهند چندین عکاس اختصاصی نیز در روال زندگی آنها همیشه حضور دارند. به طور مثال عکاسان کاخ سفید چهار نفر هستند که مشخص است که چه کسانی با چه رزومه کاری هستند. یا هر کس یک از دیگر رهبران جهان به همین گونه است. اما متاسفانه در خصوص حضرت امام این فرصت سوزی رخ داده است.که دلیل آن بخشی به ناشی گری های بعد از نقلاب باز می گردد که بعد از سه دهه هنوز ادامه دارد و بخش دیگری نیز به رعایت مسائل امنیتی و حفظ حریم ایشان باز می گشت که به همین دلیل امروز ما در حوزه خصوصی زندگی حضرت امام(ره) با تعریف مشخص آن مثل کتاب خواندن قدم زدن و کارهای روزمره کمتر عکس های مناسب و با کیفتی موجود داریم. اگر هم عکسی به یادگار مانده است مربوط به چند سال آخر حضور ایشان در عراق و چند فریم در بیمارستان زمانی که حال ایشان حاد شده بود که شاید کسانی از بیرون هشدار داده بودند یا شاید خود خانواده و احمد آقا این احساس را کرده بودند تعدادی عکس خصوصی تهیه شده است. ولی همان طور که گفتم متاسفانه به دلیل مسائل امنیتی و حرفه ای و غیر حرفه‌ای این فرصت از عکاسان خبری و غیر خبری آن زمان سلب شد. اما باید به این نکته هم اشاره کرد که در خصوص حضرت امام معمولا خود خانواده اقدام به عکاسی از ایشان می کردند،‌عکس های یادگاری به جا مانده است که فرزندان ایشان و نوهایشان با خود ایشان در یک قاب حضور دارند. که همین عکس ها تنها عکس های ماندگار در مورد ایشان است که البته با ابزار ساده و غیر حرفه ای گرفته شده است. عکسی که امام در حال ریختن چای در آبدارخانه هستند را به یاد بیاورید این عکس بی شک بهترین عکس مربوط به حوزه خصوصی حضرت امام است که به گمانم توسط احمد آقا گرفته شده است.

بااین اوصاف به نظر می آید عکس های راضی کننده ای از ایشان موجو نباشد.

بله از ایشان عکس های متنوعی نداریم به خصوص در حریم خصوصی ایشان با تعریف متداول که بتواند خصوصیات اخلاقی و زندگی ایشان را نشان دهد و معرفی کند بسیار کم و در حد نازلی است. البته گاهی عکس های از طرف بیت ایشان و نوه های ایشان منتشر می شود.

آن زمان برای تهیه عکس های مطبوعاتی اقدام و یا پیشنهادی برای عکاسی از حضرت امام ارائه نمی گردند؟

هر چند سال یک بار عکاسان نامه ای به حاج آحمد آقا می نوشتند و ایشان هم یک الی دو دقیقه وقت می گرفتند و آن هم عکاسان خاصی از روزنامه کیهان، اطلاعات یک نماینده از ایرنا و صدا و سیما می توانستند عکاسی کنند. که این روال هم مستمر و همیشگی نوید، آن هم در فاصله 2 متری با معمولی ترین ابزار مشغول به عکاسی می شدند، هیچ وقت اجازه جضور وسایل نور پردازی نمی دادند و در حقیقت با آن فاصله و نور فلش های معمولی چند عکس ثبت می شد تنها یک بار با پرده آب از حضرت امام و احمد آقا عکاسی شده است که تنها تصویر های است که به جا مانده و برای طراحی پوستر های مختلف استفاده شده است البته زمانی که امام در قم تشریف داشتند هم یکی از دوستان قدیمی ایشان چند عکسی از امام در حال مطالعه ثبت کرده اند.

چه عکس‌هایی ماندگارند؟ به این معنی که چه عکس های از یک رهبر قابلیت ماندگاری دارد و در مورد حضرت امام چگونه بوده است؟

عکس های که شرط زنده بودن را دارا باشد ماندگاری دارند. د رحقیقت مردم دوست دارند عکس های از لحظه هایی که تجربه نکرده اند را ببینند از یک رهبر باید عکس هایی گرفته شود که مردم ندیده اند. مثلادر حسینه جماران همه عکس ها از یک فاصله مشخص و نمای مشخصی گرفته می شد که جذابیت و یا خلاقیت خاصی نمی توانست داشته باشد. به خصوص این که محدودیت های زیادی ازان زمان تا به امروز برای عکاسی از رهبران و اهالی سیاسیت ما به جا مانده است. مخاطب دوست دارد ماشین رهبر و یا رئیس جمهور خودرا ببیند اما همین چند روز پیش بنده به دلیل عکاسی از ماشین یک وزیر توبیخ شدم و یا چند وقت پیش یکی از وزار در حال سخنرانی عکاسان را که لحظه آب نوشیدن او را ثبت کرده بودند متهم به سوءاستفاده کرد.

کتاب ها و مجموعه عکس های کمی از ایشان منتشر شده انها را چگونه ارزیابی می کنید؟

کتاب خاصی و مجموعه مهمی منتشر نشده است یک مجموعه است که چند عکس را به حضرت امام اختصاص داده است که من و تمام دوستان عکاس خبری در آن زمان چند سهمی در این مجموعه داشته ایم. اما هنوز عکس های منتشر نشده زیادی از ایشان وجود دارد به طور مثال عکس های زیادی از مراسم تشیع تاریخی ایشان وجود دارد که در گنیجنه عکاسان موجود است و شاید هنوز وقت مناسب انتشار این عکس ها فرا نرسیده باشد.

. انتهای پیام /*