به گزارش پرتال امام خمینی(س) دکتر میدری معاون رفاه اجتماعی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی که درهمایش کار و محرومیت در گفتمان امام سخن می گفت: با بیان این که تعبیر امامِ مستضعفین برای ما در حوزه رفاه اجتماعی  الهام بخش، راهگشا و رهایی بخش است؛ افزود: در دهه نخست انقلاب واژه مستضعف را بیشتر به کار می بردیم؛ اکنون اما از واژه آسیب پذیر استفاده می کنیم.

این پژوهشگر سیاست های اقتصادی درباره تفاوت میان واژه آسیب پذیر و مستضعف گفت: در معنای واژه مستضعف، تأثیر محیط در ایجاد محرومیت در نظر گرفته شده است  و به عناصری در جامعه توجه می شود که فرد را به فقر می کشاند. اما واژه «قشر آسیب پذیر» تنها یک علامت سوال را مطرح می کند. در واقع هنگام مواجهه با واژه آسیب پذیر ما با این پرسش مواجه می شویم که چرا شخص آسیب پذیر است؛ اما معنای این واژه هیچ پاسخی به این پرسش نمی دهد. در واقع هنگامی که ما از واژه آسیب پذیر استفاده می کنیم بار مسوولیت پیدایی این مشکل را از محیط بر می داریم. به همین دلیل معنای موجود در واژه مستضعف هرگز در معنای واژه آسیب پذیر نیست؛ به همین دلیل ما باید به گفتمان امام برگردیم و دوباره واژه مستضعف را در ادبیات رفاه اجتماعی جایگزین واژه آسیب پذیر کنیم.

وی افزود: کسانی که در مباحث رفاه اجتماعی پارادایم ساز و الگو آفرین بودند؛ همچون آمارتیاسن با تأکیدی فراوان، از واژه توانمند سازی در ادبیات خود استفاده کنند. توانمند سازی در واقع به این معناست که باید قدرت را به جامعه بازگردانیم. از این منظر عامل استضعاف و ناتوانی جامعه بی قدرتی است. هرگاه شرایط به گونه ای باشد که افراد جامعه احساس کنند؛ قدرت تغییر را ندارند؛ ما با فقر، محرومیت، بیکاری و از دست دادن حقوق اساسی به عنوان محصول این شرایط مواجه می شویم.

میدری ادامه داد: تغییر جامعه باید قدرت را به جامعه برگرداند و امام معمار بزرگی برای بازگرداندن قدرت به جامعه بود. این درست همان کاری است که او در انقلاب و جنگ انجام داد. امام به جهان و مردم ایران نشان داد که می توان به گونه ای از نیروهای مردمی استفاده کرد که آن ها طراح، مجری، ناظر و سیاست گذار باشند.

وی با اشاره به این گفته برخی از نظریه پردازان که اگر نیازهای اساسی جامعه را تامین کنیم، فقر از میان می رود؛ گفت: اما حتی اگر آموزش رایگان، حداقل کالری و دیگر نیازهای اساسی را به مردم بدهیم؛ اما آن ها نتوانند سرنوشت خودشان را تغییر دهند؛ در فقر زدایی و رفاه محکوم به شکست خواهیم بود. از این منظر گفتمان امام، گفتمانی اساسی و تاثیر گذار بود. امام مردم را مالک و مسئول می دانستند. امام می گفت : « هیچ عذری برای ما نیست امروز. چنانچه یک خرابی در مملکت واقع بشود و دنبال اصلاحش نرویم، عذری نداریم. همه ما، چه آنهایی که لشکری هستند و اینجا هستند و نیستند و چه آنهایی که در کشور خدمت می‏ کنند و چه مردم دیگر، همه ما مسئول هستیم؛ کُلُّکُمْ راعٍ وَ کُلُکُّم مَسْئول‏
وقتی همه ما مسئول هستیم و همه ما در مقابل خدا جواب باید بدهیم، »   ( صحیفه امام، ج‏15، ص:74)

میدری افزود: فریدمن در دهه هفتاد میلادی در یکی از کتاب هایش نقل کرده است که کندی می گوید نگویید دولت آمریکا برای شما چه کار کرده، بگویید شما برای آمریکا چه کردید؟ فریدمن این جمله را نقد می کند که این جمله صحیح نیست و نباید گفت که شما برای کشور چه کار کردید. چون مردم به دنبال منافع شخصی شان هستند. مردم منافع جمعی را دنبال نمی کنند. این تفکر محض لیبرالیستی است که برای مردم هیچ مسئولیتی به جز دنبال کردن نفع شخصی متصور نیست. اما نکته شگفت اینجاست که امام هم همین جمله را با دیدگاه و منطق کاملا متفاوتی مطرح می کنند. این تفکر بار مسئولیت را بر دوش مردم نمی گذارد که شما باید فدای کشور شوید. آنچه که از مردم می خواهد این است که شما در برابر زندگی جمعیتان مسئول هستید. شاید مقداری این تفکر بعدا در دوران پس از انقلاب کم رنگ شد چرا که گفتیم دولت خدمتگزار است و شما دریافت کننده خدمت هستید. شما می توانید بنشینید و ببینید چه خدماتی دولت ارائه می دهد. شما اعانه بگیر دولت هستید. بله درست است که دولت خدمتگزار است اما اگر بیاییم مسئولیت را از دوش مردم برداریم و صرفا آن را بر دوش سیاستمدارن بگذاریم، هر سیاستی که باشد شکست می خورد. اگر ما در حوزه ای نمی توانیم تغییر ایجاد کنیم؛ به این دلیل است که گفتمان مردم مالک و مسئول را به گفتمان مردم خدمت گیرنده تبدیل کردیم و این تفکر نمی تواند به تامین نیازهای اساسی کشور و تامین رفاه منجر شود.

معاون وزیرکار، رفاه و تامین اجتماعی با بیان این که امام این هنرمندی را داشت که فرد بسیجی را مالک جنگ کنند و نقش خود را در سرنوشت جنگ مهم بداند؛ گفت: ما باید این گفتمان را به جامعه بازگردانیم. من دربررسی و مواجهه با هر سیستم اداری؛ می بینم که احساس بی قدرتی موج می زند و ما نتوانستیم چارچوبی به وجود بیاوریم که همه احساس تغییر کنند.فقط مدیران ارشد مسئول نیستند مثل زمان جنک باید همه احساس کنند که می توانند تغییر ایجاد کنند. جامعه و گروه های محروم فهمیدند که ما نمی خواهیم اعانه گیر باشیم. جامعه در قرن 18 انگلستان فهمیدند که سیاستهای امپریالیستی که انباشت ثروت به وجود آورده بود؛ موجب شد میزان کار کاهش پیدا کند. این قدر به آن ها حداقل درآمد  می داد که برای مسکن و خوراک میزان کار را به وجود آورد. وقتی قانون لغو شد کارگران گفتند ما اعانه نمی خواهیم اما حق رای می خواهیم. این موجب پدید آمدن پارلمان شد. رقم زدن سرنوشت و مشارکت سیاسی بزرگترین تحول بود. کاری که امام انجام داد. مستضعف را به رسمیت شناخت. آقای ربیعی کار مهمش این بود در این مدت که مسئله هایی مثل کودکان کار، اعتیاد، تن فروشی را کتمان نکرد. این گام اصلی برای ایجاد موج فقر زدایی است. باید مسئله را به رسمیت شناخت و کتمان نکرد.

میدری گام دوم را در این دیدگاه مقام معظم رهبری دانست که مشارکت جمعی هم هدف است و هم ابزار، و افزود: ما وظیفه داریم سیاست های رهبری را نهادینه کنیم. مشارکت را باید در زندگی مردم نهادینه کنیم. چرا در نظام اداری ما کارشناسان قادر به تغییر وضعیت موجودند؟ زیرا مردم مالک نیستند؛ مردم مسئولند.  این در حالی است که در اعتیاد، سازمانهای غیر دولتی از معتاد برای نجات جان معتاد استفاده کردند؛ اما به طور کلی در سیستم اداری هنر استفاده ار مردم را نداریم باید گفتمان امام در محرومیت زدایی را تثبیت کنیم.

. انتهای پیام /*