قضاوت، مسألۀ بسیار خطیر‏

‏‏من اول به طورکلی عرض کنم که مسألۀ قضاوت یک مسألۀ بسیار‏‎ ‎‏خطیری است. شماها که قاضی هستید، بسیار برایتان خطرناک‏‎ ‎‏است. اگر ملاحظۀ روایات کرده باشید، می بینید که مسأله چقدر‏‎ ‎‏مشکل است. شما با اَعراض‏‏ مردم، با جان مردم، با اموال مردم،‏‎ ‎‏سروکار دارید. چنانچه خدای نخواسته به طور دقیق، به طور‏‎ ‎‏شایسته عمل نشود، علاوه بر مسئولیت شرعیه نسبت به اصل‏‎ ‎‏قضیه، یک مسئولیت بزرگتری هم هست. و آن این است که شما‏‎ ‎‏‎‏‏قاضی در جمهوری اسلامی هستید، و ممکن است که جمهوری‏‎ ‎‏اسلامی در خطر بیفتد؛ یعنی و جهه اش یک و جهۀ ناشایسته ای‏‎ ‎‏بشود.(1)‏

‏‏20 / 7 / 58‏

‏‏*  *  *‏‏‏ ‏ ‏

‏عدم اعتنا به توصیه های ناحق‏‏ ‏

‏‏مسألۀ قضا هم که می دانید چقدر مسألۀ مهمی است در شرع.‏‎ ‎‏سر و کار شما با چه چیزهایی هست که همۀ حیثیت اشخاص در‏‎ ‎‏دست شماست. باید البته با کمال احتیاط، و با کمال قدرت.‏

هم احتیاط باید در کار باشد؛ هم قدرت باید در کار باشد. کسی‏‎ ‎‏که مجرم است باید به جزای خودش برسد و توصیه از احدی‏‎ ‎‏قبول نباید بشود. من این را کراراً گفته ام، اگر از من توصیه برای‏‎ ‎‏کسی آمد، از دفتر من برای کسی توصیه آمد، از کسانی که به من‏‎ ‎‏مربوطند توصیه آمد، بزنید به دیوار! قاضی نباید تحت تأثیر کسی‏‎ ‎‏باشد. قاضی آزاد است و باید در محیط آزاد عمل بکند. توصیه ها‏‎ ‎‏را هیچ به آن اعتنا نکنید. اگر یکوقت توصیۀ بحقی است که خوب،‏‎ ‎‏آن وقت شما البته باید توصیۀ بحق را رسیدگی بکنید. بر فرض که‏‎ ‎‏توصیه هم نشود، باید رسیدگی بکنید. اگر خدای نخواسته یک‏‎ ‎‏توصیه ای است که ناحق است، هیچ نباید به آن اعتنا کرد. در هر‏‎ ‎‏صورت قاضی مستقل است و خودش باید نظر بدهد؛ لکن خدا را‏‎ ‎‏شاهد ببیند. این قلمی که دست می گیرد قلمی است که ممکن‏‎ ‎‏است که آبروی یک مُسْلِمی را از بین ببرد؛ و ممکن است احقاق‏‎ ‎‏حقی بکند. و همین طور در همۀ امورباید خدای تبارک و تعالی را‏‎ ‎‏ناظر و حاضر ببینید.(2)‏

‏‏20 / 7 / 58‏

‏‏*  *  *‏‏‏‎

‏وظیفه سنگین قضاوت‏

‏‏روحانیینی که در قوۀ قضاییه و مشغول قضاوت هستند یا مشغول‏‎ ‎‏یک کار دیگری هستند، اینها وظیفه شان زیادتر از دیگران است.‏‎ ‎‏اگر ـ خدای نخواسته ـ یک قضاوتی برخلاف حق واقع بشود ـ ولو‏‎ ‎‏اشتباهاً ـ این منعکس می شود که اینها دارند خرابکاری‏‎ ‎‏می کنند.(3)‏

‏‏10 / 4 / 60‏

‏‏*  *  *‏‏‏ ‏‏ ‏

‏قاضی بر شفیر جهنم‏

‏‏و از اینها بالاتر قضات هستند؛ قاضیهایی که جان و مال و ناموس‏‎ ‎‏مردم در قبضۀ آنها و تحت نظر آنهاست. آنها باید توجه بکنند،‏‎ ‎‏دقت بکنند و ملاحظه بکنند که مبادا یک وقت یک مظلومی را آنها‏‎ ‎‏به اسم ظالم به حبس بیندازند یا ـ خدای نخواسته ـ به اعدام. اینها‏‎ ‎‏در این دنیا مسئولیت دارند، اگر از زیر بار مسئولیت این دنیا فرار‏‎ ‎‏کنید، از زیربار مسئولیت خدا فرار نمی توانید بکنید. قاضی بر‏‎ ‎‏شفیر جهنم است؛ عَلی شَفیر النّارِ‏‎[2]‎‏ او لب جهنم نشسته است.‏‎ ‎‏همه چیز مردم دست این قضات است، چه قضات دادگاههای‏‎ ‎‏انقلاب و چه قضات دادسراها و دادگستریها. باید توجه بکنند این‏‎ ‎‏قضات به اینکه اینها هم خدمتگزار هستند و کارشان بسیار حساس‏‎ ‎‏[است‏‎ ‎‏]و مسئولیتشان بسیار بزرگ و اگر ـ خدای نخواسته ـ ‏‎ ‎‏لغزشی بکنند و جان یک مسلم، مال یک مسلم، ناموس یک مسلم ‏‎ ‎‏به واسطۀ خطای آنها، به واسطۀ ـ خدای نخواسته ـ تعمد آنها ‏‎ ‎‏آسیب ببیند، در این دنیا باید محاکمه بشوند و اگر اینجا فرار از ‏‎ ‎‏محاکمه کردند، در بارگاه حق تعالی هیچ نمی توانند فرار کنند.(4)‏

‏‏17 / 5 / 61‏

‏‏*  *  *‏‏

‏قضاوت، تکلیف الهی‏‏ ‏

‏‏و باید به همۀ آقایان راجع به این مسئله قضا عرض کنم که امر‏‎ ‎‏قضاوت یک چیزی است که بسیار مسئولیتش زیاد است. انسان با‏‎ ‎‏جان مردم، با ناموس مردم، با مال مردم، با حیثیت مردم، با آبروی‏‎ ‎‏مردم، سر و کار دارد. یک لغزش ممکن است که تمام بشود به اینکه‏‎ ‎‏آبروی یک مسلمانی ریخته بشود. یک لغزش ممکن است که یک‏‎ ‎‏مسلمانی را تا آخر عمر محروم کند، بدبخت کند. این چیزهایی است‏‎ ‎‏که برای قوۀ قضاییه هست. لکن با همۀ اینها چون تکلیف الهی است‏‎ ‎‏و ما نمی توانیم به واسطۀ مشکل یک امری، از تکلیف الهی شانه‏‎ ‎‏خالی کنیم تکلیف الهی است، از این جهت، باید قیام کرد به آن.‏

‏‏و قضیۀ قضاوت و ـ عرض می کنم ـ اینها حق اشخاص‏‎ ‎‏دانشمندی است که قضاوت اسلامی را بدانند، عدالت داشته‏‎ ‎‏باشند، تقوا داشته باشند، بفهمند که با چه مطلبی سر و کار دارند؛‏‎ ‎‏به چه کار بزرگی دارند مشغول می شوند. یک لغزش، یک کشور را‏‎ ‎‏گاهی وقتها شاید از بین ببرد، یا یک خانواده را تا آخر ضعیف کند‏‎ ‎‏و از بین ببرد؛ و از آن طرف هم، یک کار خوب یک کشور را روشن‏‎ ‎‏می کند. خدمت در قضا خدمت بزرگی است. محرومینی که غالباً‏‎ ‎‏اشخاص آنها را از جهاتی محروم کرده اند و ظلم کرده اند، آنها را به‏‎ ‎‏حقوق خودشان می رساند. (5)‏

‏‏19 / 10 / 61‏

‏‏*  *  *‏‎

رعایت موازین اسلامی با مجرمین

متصدیان حبسها و زندانها باید این معنا را توجه‏‎ ‎‏داشته باشند، چه اشخاصی که در رأس هستند و چه اشخاصی که‏‎ ‎‏مشغول اجرای عمل هستند، باید این معنا را توجه بکنند که حدود‏‎ ‎‏الهی معنایش این نیست که یک کسی که مستحق قتل است ما‏‎ ‎‏فحشش بدهیم؛ جایز نیست این، یا به او سیلی بزنیم؛ حق نیست؛‏‎ ‎‏یعنی، قصاص دارد این. یک نفر آدم جانی که دارند می برند‏‎ ‎‏بکشندش، اگر شما یک سیلی بزنید، او حق دارد به شما سیلی را‏‎ ‎‏عوض بزند و خلاف شرع کردید. گمان نکنید که حالا که این آدم‏‎ ‎‏توی حبس آمده است، ما باید با او رفتار بد کنیم. ان شاءالله ،‏‎ ‎‏نمی کنید و نباید بکنید.‏

و همین طور قضات محترم شرع، باید موازین را با دقت، با‏‎ ‎‏کمال دقت، موازین را عمل بکنند و ـ خدای نخواسته ـ یک وقت بر‏‎ ‎‏خلاف موازین اسلامی واقع نشود. مایی که مدعی هستیم که‏‎ ‎‏جمهوری مان جمهوری اسلامی است، احکام اسلام باید در این‏‎ ‎‏جمهوری اجرا بشود. ‎‏(6)

31 / 5 / 61

‏‏*  *  *‏‎

‏اهمیت قضا و خطر عظیم قضاوت‏

‏‏و به قضات محترم در عصر حاضر و اعصار آینده وصیت می کنم‏‎ ‎‏که با درنظر گرفتن احادیثی که از معصومین ـ صلوات الله علیهم ـ در‏‎ ‎‏اهمیت قضا و خطر عظیمی که قضاوت دارد و توجه و نظر به آنچه‏‎ ‎‏دربارۀ قضاوت به غیر حق وارد شده است، این امر خطیر را‏‎ ‎‏تصدی نمایند و نگذارند این مقام به غیر اهلش سپرده شود؛ و‏‎ ‎‏کسانی که اهل هستند از تصدی این امر سرباز نزنند و به اشخاص‏‎ ‎‏غیر اهل میدان ندهند؛ و بدانند که همان طور که خطر این مقامْ‏‎ ‎‏بزرگ است، اجر و فضل و ثواب آن نیز بزرگ است؛ و می دانند که‏‎ ‎‏تصدی قضا برای اهلش واجب کفایی است.(7)‏

‏‏15 / 3 / 68‏

‏‏*  *  *‏

منبع: کتاب اقشار اجتماعی از دیدگاه امام خمینی (س).

 

(1)-- 20/ 7/ 58-- سخنرانی در جمع اعضای سمینار دادگاههای انقلاب ج 10، ص 270

‏‏(2)-- 20/ 7/ 58-- سخنرانی در جمع اعضای سمینار دادگاههای انقلاب، همان، ص 271- 272

‏‏(3)-- 10/ 4/ 60-- سخنرانی در جمع روحانیون تهران، ج 15، ص 10

‏‏(4)-- 17/ 5/ 61-- سخنرانی در جمع استانداران سراسر کشور، ج 16، ص 413- 414

‏‏(5)-- 19/ 10/ 61-- سخنرانی در جمع قضات شورای عالی قضایی و دیوان عالی کشور، ج17، ص 231- 232

(6)-- 31/ 5/ 61-- سخنرانی در جمع مسئولان کاروانهای حج، ج16، ص 422- 427

‏‏ (7)-- 15/ 3/ 68-- وصیتنامه سیاسی- الهی امام خمینی، ج21، ص424

. انتهای پیام /*