نگاهی به عملکرد مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س) در مورد خاطرات مرحوم دکتر ابراهیم یزدی از دید یک مطلع. 

‏این روزها و به دنبال درگذشت مرحوم دکتر یزدی که خداوند روحش را شاد و با اولیای خود محشورش فرماید، مطلبی تحت عنوان مصاحبه سایت ایلنا با مدیر انتشارات کویر منتشر و در فضای عاطفی موجود به عنوان حربه ای بر علیه مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س) به کار گرفته شد، که پیرامون آن ذکر نکاتی ضروری و پرداختن به واقعیت قضیه واجب می نماید.‏

‏1_ برای کسانی که از واقعیت قضیه اطلاع نداشته باشند، صحنه جوری ترسیم شده است که گویی عده ای کمر بسته و آماده نبرد، در مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، برای قلع و قمع نمودهای فرهنگی حضور دارند و حرف فقط حرف خودشان است و لاغیر، و بدون هرگونه میزان و معیاری بر مبنای سلیقه خاص حکم صادر می کنند.‏

‏2_ در متن مصاحبه حرف هائی گفته شده است که به واقع مصداق تنها به قاضی رفتن است و گزینشی، و برای جوسازی و متأسفانه بعضا خلاف واقع، که اگر کسی در جریان امور باشد، متوجه ادعاهای غیر واقعی و ناصحیح و عجیب ایشان خواهد شد که بدان پرداخته می شود.‏

‏3_ واقع این است که گیر اصلی ایشان با قانون است و رعایت ضوابط قانونی، و خدا کند که از عدم اشراف باشد که در مصاحبه اعلام می دارد «بر اساس قانونی که مجلس شورای اسلامی پس از رحت امام خمینی (س) تصویب کرده است اگر در کتابی نقل قولی از امام خمینی (س) آورده شده و دفتر تنظیم و نشر امام خمینی اعلام کند این گفته‌ ها براساس اسناد موجود و صحیفه امام جلد فلان، صفحه فلان تفاوتهایی دارد عین گفته ‌ها و نوشته‌ ها از صحیفه باید در آن کتاب نقل شود» حالی که:‏

‏ماده 1 قانون نحوه حفظ آثار و یاد حضرت امام خمینی _رضوان الله تعالی علیه_ که در جلسه روز یکشنبه مورخ 14 / 8 / 1368 به تصویب مجلس شورای اسلامی و در تاریخ 14 / 8 / 1368 به تصویب شورای نگهبان رسیده است، و طی نامه شماره 1165 / ق مورخ 17 / 8 / 1368 مجلس به دولت ابلاغ و با شماره 86258 / ق36 مورخ 27 / 8 / 1368 و با امضای ریاست جمهوری وقت جهت اجرا بلاغ شده است، چنین است:‏

‏ماده 1_ چاپ و انتشار زندگینامه و آثار و گفتار حضرت امام خمینی _رضوان الله تعالی علیه_ از سوی اشخاص حقیقی و حقوقی و شرکت ها و مؤسسه های دولتی و غیر دولتی بدون تأیید صحت مطالب توسط مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی که بنا به دستور آن حضرت زیر نظر حجت الاسلام والمسلمین سید احمد خمینی اذاره می گردد، ممنوع است. اشخاص و مؤسسه های مذکور موظفند قبلا به مصادر تعیین شده توسط مؤسسه استناد نموده یا تأییدیه لازم را از این مرکز دریافت و به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ارائه نمایند. ‏

‏4_ دقت شود که شمول قانون بر اولاً زندگینامه و آنگاه آثار و گفتار است، که البته هرکدام به جای خود از اهمیت ویژه برخوردار است و از آن رو که در انقلاب اسلامی مقاطع مختلف زندگی حضرت امام شاخص و معیار و جهتگیریهای ایشان تعیین کننده راه و روش بوده است، طبیعی است که باید نسبت به آن حساسیت ویژه منظور داشت و این است که متر و معیار است و اگر هرکسی با سلیقه و دید خود تاریخ انقلاب را بنویسد، قطعاً با توجه به آفات متعدد نقل خاطره، واقعیت ها به مسلخ سلایق متعدد می رود و تشخیص راه از بیراهه دشوار خواهد شد.‏

‎[[page 1]]‎‏5_ ضمناً این یک واقعیت است و کسانی که در اخذ خاطرات افراد مختلف دست دارند، می دانند که گوینده بعضا نخواسته و ناآگاه خود را محور می داند و دیگران را در حاشیه و در سایه. نگارنده خود بارها شاهد چنین بیاناتی بوده است، و به طریق اولی خاطرات خودنوشت بسیار بیشتر در معرض چنین مخاطره ای قرار دارد. آفت دیگر خاطره و تاریخ شفاهی این چنینی، محدودیت زمانی و مکانی است که فاقد اشراف همگانی بر موضوعات ذو وجوه و گسترده نظیر انقلاب اسلامی است. در این صورت بنا به سفارش حضرت امام، آیا "کارعظیم" «تاریخ حماسه آفرین و پرحادثه انقلاب اسلامی بی نظیر مردم قهرمان ایران را بدان گونه که هست» با دقت ثبت می کنند؟ از طرف دیگر مطابق نظر حضرت امام خمینی (س): «اکثر مورخین، تاریخ را آن گونه که مایلند ... می نویسند، نه آن گونه که اتفاق افتاده است. از اول می دانند که کتابشان بنا است به چه نتیجه ای برسد و در آخر به همان نتیجه هم می رسند.» و بنا بر این برای کسی که می خواهد تاریخ انقلاب را بنویسد، بنا به سفارش حضرت امام (س)، ضرورت دارد؛ «هر چه می توانید سعی و تلاش نمایید تا هدف قیام مردم را مشخص نمایید، چرا که همیشه مورخین اهداف انقلاب ها را در مسلخ اغراض خود ... ذبح می کنند. » (صحیفه امام؛ ج 21،ص 239)‏

‏6_ از طرف دیگر این یک امر بدیهی است که در بیان مطالب پیرامون یک واقعه که در یک مکان و یا یک زمان خاص رخ می نماید، طبیعی است که قول و نظر صاحب نظران حاضر در صحنه از اظهارات همه کسانی که حاضر و ناظر نبوده اند از اعتبار و سندیت بیشتر و بالاتری برخوردار باشد و طبیعی است نظرات افراد حاضر در کنار حضرت امام خمینی (س) که خود در مبارزه و در کنار ایشان حضور فعال داشته اند، از دیگرانی که چنین موقعیتی نداشته اند، پذیرفتنی تر باشد.‏

‏7_ نکته دیگر این که، مشورت دادن ها به یک فرد هرچند بر وفق قول مشاور عمل شود، قطعاً بر نظر و تأکید مشورت داده شده برتری و رجحان مبنائی ندارد. نمونه ای از این امر قضیه رفتن حضرت امام به پاریس است که در خاطرات زنده یاد دکتر یزدی بارها بر آن تأکید شده است که با صراحت مورد رد و انکار صریح حضرت امام قرار گرفته است.‏

‏8_ با توجه به این ضرورت ها و ماده قانونی ذکر شده در بالا، وزارت محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی ساز و کاری طراحی و اجرائی کرده است که کلیه آثار مشمول این ماده قانونی جهت بررسی صحت و سقم مطالب مورد شمول، به مؤسسه تنظیم ونشر آثار امام خمینی ارسال، و مؤسسه هم با نهایت همکاری و با دید کمک و اصلاح در زمان مناسب نظر خود را به وزارتخانه مزبور اعلام می نماید و البته جهت تسریع در انجام کار بسیاری اوقات با ارتباط با انتشارات و یا حتی مولف و با دید حمایتی راهنمائی های لازم را به عمل می آورد.‏

‏9_ در اصلاحات پیشنهادی آن چه که مربوط به زندگینامه حضرت امام و مقاطع مختلف آن و سیره و جهتگیری های آن بزرگوار به عنوان شاخصه های انقلاب اسلامی و نیز آثار و گفتار آن عزیز باشد، حتماً باید انجام شود و از طریق وزارت ارشاد به مؤسسه ارسال گردد تا نسبت به صدور مجوز چاپ اقدام گردد. این گردش کار طراحی شده از طرف وزارت ارشاد تا کنون با همکاری مؤسسه در باره انبوهی از آثار به چاپ رسیده، جز یکی دو مورد که متأسفانه زیاده خواهی از روال قانونی را دنبال می کرده اند، با نهایت موفقیت اعمال و اجرا شده است. و البته اگر کتابی خارج از این چرخه به چاپ رسیده باشد و مشمول موضوعات ماده قانونی اشاره شده باشد، راهی خلاف قانون و ضابطه طی شده که بر اساس الحاقیه به همین قانون قابل بررسی و پیگیری است چه به صورت مکتوب و چه به صورت الکترونیکی که امیدواریم در انتشارخاطرات ‏‎[[page 2]]‎‏چاپ شده شادروان دکتر یزدی این راه و روال قانونی مراعات شده باشد که البته قابل بررسی است. ‏

‏10_ اما در این مورد خاص و خاطرات خود نوشت مرحوم دکتری یزدی، اعلام می دارد: ضمن نهایت احترام برای آن مرحوم؛‏

‏الف) پس از دریافت مجموعه و ارزیابی اثر جهت بررسی صحت و سقم مطالب توسط ارزیاب محترمی که بسیار بیشتر از آن مرحوم در کنار حضرت امام و مورد وثوق ایشان و حاضر در بسیاری صحنه های در مقاطع مختلف تاریخ انقلاب "مورد اشاره در کتاب" و عضو دفتر حضرت امام و همواره در کنار امام بوده و نسبت به قضایا اشراف کامل داشته است، مورد بررسی و اعلام نظر قرار گرفت که نظرات، شامل هم اصلاحات مشمول ماده قانونی مورد اشاره بود، و هم به اغلاط و اشتباهات بین تاریخی اشاره داشت و در کنار این، ادعاهای چندی در کتاب از قول افرادی از یاران و نزدیکان حضرت امام مطالبی درباره فرازهائی از سیر وقایع انقلاب و مرتبط با ایشان مطرح شده بود، که به جد مورد انکار نامبرده شدگان قرار گرفت. ‏

‏ب) جمعبندی این اصلاحات به وزارت ارشاد ارسال و درکنار آن جهت تسریع در امر سامان دهی قضیه با مدیر محترم انتشارات کویر در محل معاونت پژوهشی مؤسسه نشستی (فقط یک نشست و نه جلسات متعدد) برگزار شد.‏

‏ج) بر خلاف ادعای ایشان در مصاحبه مبنی بر تشکیل جلسات متعدد، این جلسه تنها و تنها جلسه ای بود که با وی در این خصوص برگزار شد و پس از اظهارات تند و پرخاش جویانه مشار الیه با نهایت احترام و دلیل و مدرک و ذکر ماده قانونی فوق الذکر و اشاره به زندگی و گفتار و آثار حضرت امام و راهنمائی در زمینه اغلاط بین تاریخی نظیر تاریخ حضور مرحوم سید احمد آقا در نجف، و اسامی همراهان حضرت امام در سفر به مرز کویت و نسبت دادن نامه ای با تاریخ و آدرس به ظاهر مشخص به مرحوم سید احمد آقا که چنین نامه ای وجود خارجی نداشت و ... و اصلاحاتی از این قبیل و پیشنهاد مشورتی و نه لازم الاجرا در جهت اصلاح به کارگیری ادبیات نیشدار و طعنه آمیز نسبت به یاران و همراهان حضرت امام که مورد تأیید و وثوق و همراه همیشگی ایشان حتی در فرانسه هم بوده اند، و از این قبیل و البته تأکید بر اصلاحات حتمی نسبتها و مطالب خلاف واقع در باره حضرت امام، قرار بر اصلاح و پیگیری امر برای صدور مجوز شد. (از طریق وزارت ارشاد).‏

‏د) و چنین بود که در نهایت امر 19 مورد اصلاحی با نامه شماره 131؛ مورخ:  20 / 1 / 96 از طریق معاونت پژوهشی مؤسسه برای وزارت ارشاد ارسال گردیده که قطعاً به انتشارات مزبور ارسال شده است و این مؤسسه ماهها است که منتظر ارسال متن اصلاح شده می باشد تا نسبت به صدور مجوز چاپ اقدام کند، اما متأسفانه به جای انجام وظیفه قانونی، چنین مصاحبه ای صورت گرفته و مطالب خلاف واقع به مؤسسه نسبت داده شده و سایت مزبور هم بدون بررسی صحت و سقم ادعاهای آقای مظفر، مبادرت به ارائه آن کرده است. در مورد این مصاحبه باید گفت:‏

‏1_ نسبتهای ناروای چندی به مؤسسه صورت گرفته و متأسفانه موردی از آن توسط پایگاه خبری ایلنا به صورت تیتر اصلی انتخاب گردیده و آن اشاره به نقش آیت الله طالقانی (ره) به طور مطلق در انقلاب می باشد، حالی که منظور ارزیاب محترم، حدود فعالیت های آن بزرگوار در شورای انقلاب بوده است و این چنین بازتاب غیر واقعی قطعاً دور از انصاف است.‏

‎[[page 3]]‎‏2_ اشاره شده است "برای حل این مشکل جلسات متعددی با دفتر تنظیم و نشر امام خمینی داشته ‌ایم که تاکنون نتیجه ‌ای نداشته‌ اند و حتی وساطت بزرگانی از جریان اصلاحات هم نتوانست راه‌گشا شود... .ما حتی خواستار ورود حاج حسن آقا به موضوع شدیم تا بلکه فرجی شود" این اظهارات هم، بیانگر مورد خلاف ادعای تشکیل چند جلسه است و هم توهین به حضراتی است که به آنها اشاره شده است، و هم تن ندادن ایشان به قانون و البته تایید کار مؤسسه در انجام وظیفه قانونی خود است. راستی مگر می شود مطالب دروغ نسبت داده شده به حضرت امام را با وساطت درست جلوه داد و نعوذ بالله حضرت امام را بیان کننده مطالب خلاف واقع معرفی کرد؟ لطفاً دقت کنید:‏

‏3_ مرحوم دکتر یزدی که البته فردی محترم و دارای سوابق خوب مبارزاتی و در مقطعی همراهی با حضرت امام هستند و در این جهت خدمات شایانی هم داشته اند و مورد توجه و عنایت ایشان بوده اند، در مواردی در این خاطرات "خودنوشت" و جاهای دیگر خود را به صورتی معرفی کرده اند که همه کاره انقلاب، ایشان بوده است و حضرت امام در کنار ایشان حرکت داشته است و داستان تکراری رفتن به پاریس که در این خاطرات به کرات آمده است که حضرت امام در این مورد در وصیت نامه خود و با صراحت چنین تأکید کرده اند:‏

‏«از قرار مذکور، بعضی ها ادعا کرده اند که رفتن من به پاریس به وسیله آنان بوده، این دروغ است. من پس از برگرداندنم از کویت، با مشورت احمد پاریس را انتخاب نمودم، زیرا در کشورهای اسلامی احتمالاً راه ندادن بود؛ آنان تحت نفوذ شاه بودند ولی پاریس این احتمالاً نبود.» (صحیفه امام؛ ج 21، ص 469 ) و در جای دیگر و در جواب مقام امنیتی عراقی و حتی مدتی قبل از مهاجرت به پاریس و در غیاب دکتر یزدی چنین فرموده اند: «من می روم پاریس که مملکتی است که آن دیگر وابسته به ایران و مستعمره ایران نیست. البته [آن مقام امنیتی] ناراحت شد اما حرفی نزد.» (همان؛ ج10، ص 194)‏

‏4) آقای مظفر در مصاحبه خود بردرج این خاطرات که گوشه ای از تاریخ انقلاب است به صورت دلبخواهی توسط مرحوم دکتر یزدی تأکید دارد و کسی را مجاز به دخالت نمی داند. دقت کنید: "دکتر یزدی این ‌طور صلاح دانسته و خاطراتش را به‌گونه ‌ای نوشته که نمود نظرات و دیدگاه ‌های خودش باشد." و یا "حرفمان این است که کتاب مذکور خاطرات شخصی به نام دکتر ابراهیم یزدی است و نمی ‌توان در آن دخل و تصرف کرد. "راستی اگر چنین باشد و هرکس به صورت دلخواه تاریخ را بنگارد، مشخص است که چه ملغمه ای خواهد شد؛ آیا زور گویان تبرئه نخواهند شد و مظلومین محکوم همیشگی نمی شوند، این چه استدلالی است برادر؟! لطفاً بفرمائید قانون مطابق میل شما اصلاح شود و تاریخ نویسی های دلبخواه شما مورد بررسی قرار نگیرند تا خدمت بزرگی به تاریخ نویسی های آن چنانی که در بالا و از قول حضرت امام بدان اشاره شد، کرده باشید! ضمناً انتظار نداشته باشید که مؤسسه با این هو و جنجال ها از انجام وظیفه قانونی خود دست بردارد و تحت تأثیر غوغا سالاری ها و واسطه تراشیها قرار گیرد. لطفاً به جای فرافکنی، میل و سلیقه شخصی را کنار گذاشته و با تمکین به ضوابط قانونی نسبت به انجام اصلاحات ارسالی سریع تر اقدام فرمائید و بیش از این در کار انتشار کتاب وقفه ایجاد ننمائید و اگر انصافی در کار است ضمن مصاحبه ای با همان سایت به اشتباهات خود اعتراف داشته باشید که به تقوا نزدیکتر است و بدانید به قول علی بزرگ: الإنصافُ یَرفَعُ الخِلافَ، و یُوجِبُ الایتِلافَ : انصاف اختلاف را از بین می برد و باعث الفت می شود.‏

‎[[page 4]]‎‏5) حرف آخر با سایت ایلنا است که در آن بدون تحقیق و بررسی صحت و سقم مطالب، اقدام به نشر تهمت های ناروا شده است و لازم است ضمن رعایت اخلاق رسانه ای بر مبنای معیارهای مطرح شده از سوی حضرت امام خمینی (س)، حتماً با ترتیب مصاحبه ای با مسئولین ذیربط در مؤسسه، خطای خود را جبران نماید. والسلام.‏

‏اصغر میرشکاری‏

‎ ‎

‎[[page 5]]‎

. انتهای پیام /*