قم، ۱۳۴۳_ نامه به آقای سید محمد حسین موسوی (لزوم وحدت روحانیون)
اهم نامه:
در این موقع که دشمنان اسلام می کوشند به هر وسیله ضربه ای‏‎ ‎‏بر اسلام و احکام مقدس آن وارد کنند بر علمای اعلام و مروجین شریعت مقدس اسلام‏‎ ‎‏ـ دامت افاضاتهم ـ لازم است اجتماعات خود را حفظ فرموده و با اتحاد کلمه و اتفاق‏‎ ‎‏کامل از خطرات موجود جلوگیری فرمایند.‏
‏‏و بر مردم مسلمان و مؤمنین محترم بلاد نیز لازم است از دستورات علمای اعلام ـ دامت‏‎ ‎‏برکاتهم ـ پیروی نموده و اجتماعات دینی خود را فشرده تر سازند. و با رعایت نظم و ‏‏آرامش بدون آنکه بهانه ای به دست دشمنان بدهند، در مساجد و اجتماعات مذهبی‏‎ ‎‏شرکت نمایند و از خدای متعال استمداد بخواهند.‏
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۱، ص ۴۰۷ - ۴۰۸


***


نجف اشرف، ۱۳۵۵_ نامه به آقای سید مرتضی پسندیده درباره وجوه شرعیه
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۳، ص ۱۷۵


***


نوفل لوشاتو، ۱۳۵۷_ سخنرانی در جمع ایرانیان مقیم خارج (مانع بودن اسلام و روحانیت از نفوذ استعمار)
اهم بیانات:
قتی که خود پیغمبر اسلام را ملاحظه کنید، اینطور نیست که پیغمبر اسلام، بلکه‏‎ ‎‏هیچ پیغمبری را یک قوه مثلاً یک سلطنت، یک قوه سرمایه داری روی کار آورده باشد‏‎ ‎‏و او مخالف با ملت، ملت را خواب کرده است تا سرمایه دارها‏‏[‏‏مردم را غارت کنند‏‏]‏‏؛ از‏‎ ‎‏اولْ، انبیا که قیام کرده اند، بر خلاف سلاطین قیام کرده اند. آن وقتی که ابراهیم خلیل، که‏‎ ‎‏از انبیای سلف است و دور دست به ماست؛ ولی اخبارش به ما رسیده است و قرآن کریم‏‎ ‎‏اخبارش را، یک مقداری اش را نقل فرموده است، ایشان قیام کرده است در مقابل‏‎ ‎‏سلاطین و آن بزرگهایی که بت پرستی می کردند و ظلم بر مردم می کردند. حضرت موسی‏‎ ‎‏که قیام کرده است با یک عصا، یک شبان بوده است. یک نفر بوده است که شبانی‏‎ ‎‏می کرده است، گوسفند می چرانده است؛ و این آدم گوسفند چران با همان عصایش قیام‏‎ ‎‏کرده در مقابل فرعون و آن سلطان بزرگ مصر. پیغمبر اکرم در مکه که متولد شدند و‏‎ ‎‏بودند در آنجا، ولو سلطان نبود در آن جاها، لکن سرمایه دارهای بسیار بزرگ بودند و‏‎ ‎‏اهل طائف و اهل حجاز، اینها مال التجاره های عظیم داشته اند، سرمایه های بزرگ‏‎ ‎‏داشته اند، باغداریهای بزرگ داشته اند، و هیچ همچو چیزی نبوده است که یکی از این‏‎ ‎‏سرمایه دارها با حضرت رسول موافق باشند.
راجع به اصل اسلام؛ این محتاج به این است که یک مطالعۀ سطحی از قرآن‏‎ ‎‏بشود. سند اسلام قرآن است. یک مطالعه ای از خود قرآن بشود، ببیند که قرآن یک‏‎ ‎‏جایی از آن هست که مردم را وادار بکند که در مقابل این سرمایه دارها، در مقابل این‏‎ ‎‏سلاطین سکوت کنند؟
اینها می خواهند ما را عقب نگه دارند، ما با این مخالفیم. روحانیین اگر مخالفند، با این‏‎ ‎‏چیزها مخالفند. کدام روحانی گفته است که اگر رادیو حرف صحیح بزند، اگر تعلیمات‏‎ ‎‏صحیح بدهد، ما با آن مخالف هستیم؟ کدام روحانی گفته است که اگر تلویزیون تعلیمات‏‎ ‎‏صحیح بکند و رشد بدهد ملتمان را، ما مخالفیم؟ با این چیزهایی که دست اینها افتاده‏‎ ‎‏است، مخالفیم. ما با این سردمدارهایی که مملکت ما را دارند ضایع می کنند مخالفیم، ما‏‎ ‎‏با این شاه مخالفیم، ما با این و پدرش مخالفیم که پدر این ملت را درآوردند. تمام منافع‏‎ ‎‏شما را الآن اینها از بین دارند می برند و بردند.‏
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۴، ص ۴۶ - ۶۰


***


نوفل لوشاتو، ۱۳۵۷_ سخنرانی در جمع ایرانیان مقیم خارج (قیام الهی ـ وابستگی های همه جانبه)
اهم بیانات:
همچو قیامی سابقه ندارد در تاریخ که تمام قشرها رو به یک جهت باشند، همه‏‎ ‎‏یک مطلب را خواهش داشته باشند؛ فریادشان همه بلند باشد و بگویند که ما آزادی‏‎ ‎‏می خواهیم، ما استقلال می خواهیم. مقدمۀ آزادی و استقلال این ‏‏[‏‏است‏‏]‏‏ که این سلسلۀ‏‎ ‎‏خبیثه ای ‏‏[‏‏را‏‏]‏‏ که از اولی که روی کار آمده تا حالا جز اینکه برای ایران و برای اسلام ضرر‏‎ ‎‏داشته باشد، کاری نکرده است، این را ما نمی خواهیم. همه با هم؛ بچه های کوچک، الآن‏‎ ‎‏وقتی که این بچه ها از دبستان خارج می شوند یا از دبیرستان خارج می شوند، توی‏‎ ‎‏خیابانها که راه می افتند که بروند منزلهایشان، شعارشان، مرگ بر شاه است. و این یک‏‎ ‎‏مسأله ای نیست که دست بشر بتواند اینطور مردم را با هم مجتمع کند و همۀ قشرها با هم به‏‎ ‎‏یک راه بروند، این یک دست غیبی الهی است که باید ما بر آن امیدوار باشیم و من امید‏‎ ‎‏دارم به اینکه این اجتماع که مثل سیل راه افتاده است هر چه در مقابلش هست اینها را‏‎ ‎‏بکند و از بین ببرد.‏
ما یک حکومتی می خواهیم که آن به حال ملت ما دلسوز باشد.‏‎ ‎‏ما یک رژیمی می خواهیم که رژیم عدالت باشد، و در همۀ رژیمهایی که ما مطالعه بکنیم‏‎ ‎‏جز رژیم اسلام، جز حکومت اسلامی، حکومتی نیست که عدالت داشته باشد. همه برای‏‎ ‎‏خودشانند؛ منتها یک دسته ای هستند که ملایمترند، یک دسته ای هستند که تندروترند؛
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۴، ص ۶۱ - ۷۰


***


قم، ۱۳۵۸_ بیانات خطاب به سفیر الجزایر و هیأت همراه (موفقیت مبارزه در راه خدا)
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۱۰، ص ۲۸۷ - ۲۸۸


***


جماران، ۱۳۵۹_ سخنرانی در جمع سفرای کشورهای اسلامی (وظیفه دولت ها در قبال تجاوز عراق)
اهم بیانات:
اسلام برای مردم در‏‎ ‎‏هر ناحیه یک امور سیاسی ـ عبادی قرار داده است. این جماعات در تمام کشورهای‏‎ ‎‏مسلمین، و در هر شهر و ده و روستا، اینها یک امور اجتماعی ـ سیاسی است که اهل یک‏‎ ‎‏بلد در مساجد مجتمع بشوند و مشکلات خودشان را نسبت به آن بلد حل بکنند. و نماز‏‎ ‎‏جمعه یک عبادت سیاسی و اجتماعی است که در هر هفته مردم اجتماعات زیاد بکنند و‏‎ ‎‏مسائلشان را حل بکنند در آنجا. و اجتماع کعبه بزرگترین اجتماعی است که هیچ دولتی‏‎ ‎‏نمی تواند خودش این اجتماع را ایجاد کند و خدای تبارک و تعالی همچو کرده است که‏‎ ‎‏مسلمین بدون یک مزاحمتها و زحمتهایی و بدون یک خرجهایی که بر دولتها باشد،‏‎ ‎‏مجتمع می شوند در آنجا و مع الأسف، استفاده از آن نمی شود.
‏ر.ک صحیفه امام؛ ج ۱۳، ص ۲۷۴ - ۲۸۱


***

جماران، ۱۳۵۹_ بیانات خطاب به دبیر کل کنفرانس اسلامی (جنایات صدام و لزوم مقابله با آن)
اهم بیانات:
مسئلۀ نزاع بین یک حکومت و حکومت نیست، مسئلۀ هجوم یک بعث عراقی غیر‏‎ ‎‏مسلم است بر یک حکومت اسلامی و این قیام کفر علیه اسلام است و بر همۀ مسلمین‏‎ ‎‏قتال بر او واجب است. و اگر مسلمین تکلیف خودشان را عمل بکنند ما هرگز بنا نداریم‏‎ ‎‏که در ممکلت دیگری دخالتی بکنیم یا هجومی بکنیم. هجوم از طرف آنهاست و‏‎ ‎‏برخلاف میل ملت است. این حکومتها بیایند و ملت عراق را آزاد کنند و تضمین کنند‏‎ ‎‏آزادی ملت عراق را. ببینند که ملت عراق آیا این حکومت را می خواهد یا نمی خواهد؟‏
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۱۳، ص ۲۸۲ - ۲۸۴


***


جماران، ۱۳۶۱_ اجازه نامه به آقای علی اکبر ناطق نوری (انتخابات مجلس خبرگان و مجلس شورا)
ر.ک صحیفه امام؛ ج ۱۷، ص ۶۴


***

. انتهای پیام /*