پرتال امام خمینی(س): یادداشت ۷۷۹/مهدی حاضری

پنجم آذرماه سالروز صدور فرمان حضرت امام برای تشکیل سازمان بسیج مستضعفین است، نهادی که امام آن را مدرسه عشق نامید و فرمود: در دنیا همه افتخارم این است که خود بسیجی ام. بدین مناسبت فرصتی است تا با بهره گیری از سیره و سخن آن پیر روشن ضمیر و امام عارفان مبارزه جو، شاخص ها و ویژگی های امام و مقتدای بسیجیان را مرور کنیم تا بتوانیم بسیجی مورد نظر امام را بشناسیم و بشناسانیم و مَحَکی باشد برای ارزیابی وضع موجود نسبت به وضع مطلوب.

ما وقتی مروری اجمالی به دوران زندگی حضرت امام از ابتدای جوانی تا زمان ارتحال ایشان بکنیم، متوجه برخی اختصاصات می شویم که می تواند به عنوان اصول و مبانی در زندگی همه بسیجیان مطرح شود. اهم آن ها را می توان اینگونه برشمرد.

الف: رعایت احترام عالی ترین مقام دینی

حضرت امام از بدو مهاجرت به اراک و قم که مصادف بود با تاسیس حوزه فعال درسی توسط مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حایری در سال ۱۳۰۱، علی رغم گرایش داشتن  به فعالیت ها و مبارزات مرحوم آیت الله سید حسن مدرس که منجر به مسافرت به تهران با امکانات و شرایط سخت آن مقطع و حضور در مجلس درس وی در مدرسه سپهسالار و محل فعالیتش در مجلس شورای ملی هم شده بود، به جهت همراهی با آقای حایری، هیچگونه عکس العملی نسبت به دستگیری و تبعید وی به مدت طولانی و در نهایت شهادت ایشان نداشت و یا اینکه علی رغم ارادت و محبت به مرحوم شیخ محمد تقی بافقی که خود را موظف می دانست در ایام تبعید آن مرحوم توسط رضاشاه در شاه عبدالعظیم به دیدارش بشتابد، هرگز در مقابل برخورد شدید رضاشاه و ضرب و شتم آن بزرگوارعکس العملی نشان ندهد چرا که آقای حایری فرموده بود: کسی نباید راجع به این موضوع سخن بگوید.

ما مشابه این عملکرد را از حضرت امام در دوران زعامت آیه الله بروجردی نیز مشاهده می کنیم. امام خمینی با اینکه در برخی امور نظیر، اصلاح حوزه، جلوگیری از اعدام نواب صفوی و یارانش، تدریس فلسفه و عرفان و... با ایشان اختلاف شدید داشته و بعضا دلخوری هایی هم بین آن دو پیش آمده بود، در حالی‌که ایشان در آن مقطع از عالمان بنام و محققین مطرح بوده و از مدرسین بزرگ حوزه به شمار می رفت و جایگاه والایی نزد طلاب و روحانیون داشت، هرگز کوچکترین سخن یا حرکتی علیه مرحوم بروجردی نداشته و به دوستان و شاگردانش نیز اجازه  نمی داد در این مسیر قدم بردارند.

در دوران تبعید و حضور در شهر نجف اشرف نیز مشابه همین عملکرد را در مقابل مرحوم آیه الله حکیم که زعامت حوزه علمیه نجف را در آن مقطع در دست داشت از حضرت امام مشاهده می کنیم. 

  ب: استفاده از زمان و فرصت‌ها 

حضرت امام از بدو ورود به حوزه علمیه قم توانسته بود از امکانات موجود بیشترین بهره را ببرد. بهره گیری از محضر اساتید بزرگ و گمنامی همچون میرزا علی اکبر حکمی یزدی در علوم هیئت و نجوم، محمد رضا مسجد شاهی در فلسفه داروین، سید ابوالحسن رفیعی قزوینی در علم فلسفه، میرزا محمد علی شاه آبادی در عرفان که هر یک از این افراد مدت بسیار کوتاهی در شهر قم حضور داشتند. تألیف کتب متعدد و بسیار علمی و دقیق در مباحث مختلف علوم اسلامی در زمانهایی که بیشترین فشار و سختی بر روی حوزه ها و روحانیون بوده است.

 به عنوان مثال اکثر کتب عرفانی را در سال های خفقان رضا شاهی تالیف کرده‌است، همچنین کتاب کشف اسرار را در اوج فضای مادی گرایی و مبارزه با دین نوشته است. اکثر کتاب های استدلالی فقهی را در مقطع مرجعیت دینی آیه الله بروجردی بر حوزه ها تدریس و نوشته است. کتاب وزین تحریر الوسیله را در دوران غربت و تبعید در ترکیه تالیف کرده و مبحث ولایت فقیه را در زمان خفقان حاکمیت حزب بعث در عراق و فشارهای طاقت فرسای حکومت پهلوی بر حوزه ها و روحانیت مطرح و منتشر کرده‌است.

ج: حفظ نظم در ‌‌‌امور و رعایت نظافت در ظاهر

علی رغم اینکه همواره در حوزه ها شعار نظم در بی نظمی حاکمیت داشته است، حضرت امام از ابتدای جوانی به انسانی منظم و دقیق شهره بوده و در همه امور زندگی از خوراک و تفریح و تدریس و تالیف و... خود را بر حسب زمان بندی دقیق انجام می داده، به گونه ای که افراد می توانستند ساعت خود را بر مبنای فعالیت های ایشان تنظیم کنند. همچنین نظافت ظاهر و لباس و معطر و خوشبو بودن دائمی از خصوصیات و ویژه‌گی‌های امام به شمار می رفته است.

د: عفت کلام و رعایت احترام و دوری از غیبت
حضرت امام همواره از هرگونه کلام زشت و بی ادبی در کلام حتی نسبت به سرسخت ترین دشمنانش پرهیز داشت. محمد رضا شاه را آقای شاه خطاب می کرد و به جیمی کارتر، رئیس جمهور وقت آمریکا، جناب آقای کارتر می گفت. ایشان یکبار نخست وزیر محمد علی رجایی را به واسطه پاسخ سربالا دادن به پیام فرانسوا میتران رئیس جمهور وقت فرانسه توبیخ کرده بود و با طلابی که نسبت به مراجع بی احترامی کرده، شدیدا برخورد کرده و می فرماید: «آقایان طلاب؛ اگر کسی شطر کلمه ای به مراجع اسلام توهین کند، بین آن ها و خدا ولایت منقطع خواهد شد».
ایشان علی رغم عنایت فوق العاده به اهل البیت و حضرت زهرا(س) تا کنون از کسی نشنیده ام در مجالس موسوم به عید الزهرا که حرکات و مطالبی بسیار خارج از نزاکت در آن مطرح می شود و متاسفانه هنوز هم در میان معدودی از روحانیون رواج داشته و دارد، شرکت کرده باشند. امام هرگز اجازه نمی دادند در محضر ایشان از کسی غیبت کنند و لو به زبان تعریف از دیگران و هرچند آن شخص غایب یک مستخدم دون پایه منزل باشد.


ه: نفی کردن ترور و اعمال خشونت آمیز
حضرت امام علی رغم مبارزه شدید با مفسدین و داشتن حساسیت نسبت به انحرافات دینی نویسندگان و سخنوران و بنای مخالفت با ظلم و جور حاکمان و جباران، هرگز دست به سلاح نبرده و مرتکب حرکات خصمانه نشده وکوچکترین حمایت لفظی یا عملی هم نسبت به کسانی که خود را فدایی اسلام نامیده و برای احیای اسلام و نابودی ظلم و مفاسد دست به ترور می زدند، انجام نداد.

و: حق خواهی و پذیرش سخن حق
حضرت امام در عین صلابت و پافشاری بر نظرات و دیدگاههای خود تا رسیدن به هدف، در مقابل استدلال و سخن حق دیگران خاضع بوده و حاضر بود در دیدگاه خود تجدید نظر کند. در طول دوران هشت ساله فرماندهی ایشان در جنگ تحمیلی، موارد متعددی شاهد بودیم با استدلال فرماندهان و مسئولین کشوری از نظر قبلی خود دست برداشته و مسئولیت نظرات دیگران را نیز پذیرفت. پذیرش قطع نامه ۵۹۸ برای پایان دادن به جنگ هشت ساله با عراق بهترین و بارزترین نمونه بازگشت از سخنان وعده های داده شده بود که با شهامت و شجاعت هرچه تمامتر ان را پذیرفت و کشور را از خطر سقوط حتمی نجات داد و مصلحت مردم را بر شخص خود ترجیح داد.


ز: همه مردم را به یک چشم دیدن
حضرت امام همواره همه مردم را مخاطب سخنان خود قرار داده و از تقسیم کردن افراد به خودی و غیر خودی، شیعه و سنی، مسلمان و غیر مسلمان، پیر و جوان، زن و مرد و... پرهیز کرده و به گونه ای سخن گفته یا پیام می داد که همه مردم، خود را مخاطب سخنان ایشان دانسته و به حرکت در می آمدند. ایشان همواه به رعایت حال همه افراد ملت سفارش کرده و همه نیروهای امنیتی و انتظامی را از هرگونه بی حرمتی و تجسس دراحوال شخصی و شنود تلفنی و افشای اسرار مردم به شدت منع می کرد.

ح: تواضع و فروتنی نسبت به همه اقشار انقلابی
امام خطاب به مردم مستضعف می فرماید: یک موی سر این کوخ نشینان و شهید دادگان به همه کاخ ها و کاخ نشینان جهان شرف و برتری دارد. و ایشان خود را جان‌فدای ملت انقلابی قرار داده و خطاب به فرزند خود می گوید: ملت انقلابی ایران که جانم به فدای یک یک آن ها. همچنین خطاب به رزمندگان اسلام می فرماید: من دست و بازوی شما را می بوسم و بر این بوسه افتخار می کنم و... ایشان به گونه ای سخن می گفت که همه را شیفته و واله خود می گرد.
موارد متعدد دیگری را می توان به این مجموعه اضافه کرد که در اینجا از بیان آنها صرف نظر کرده و علاقمندان را به مجموعه ۲۲ جلدی صحیفه حضرت امام ارجاع می دهیم.

امیدست همه بسیجیان نیز به چنین امامی که خود بنیان‌گذار بسیج بوده اقتدا کرده و از هرگونه اقدامی که با نظرات و توصیه های ایشان علی الخصوص وصیت نامه سیاسی – الهی امام خمینی که آن را بحق صحیفه انقلاب نامیده اند منافات داشته باشد، در سخن و عمل پرهیز کنیم و ابزار دست کسانی که برای رسید به آمال و آرزوها و به تحقق پیوستن توهمات و تخیلات خود حاضر هستند همه هست و نیست مردم را به تاراج داده و نابود کنند، نشده و نشویم.


. انتهای پیام /*