علی اکبر جعفری- قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، میثاق ملت ایران و ثمرۀ سال‌ها مبارزه و خون شهیدان والا مقام از سربداران تا قیام شیخ محمد خیابانی، مبارزات سید جمال الدین اسدآبادی، نهضت میرزا کوچک خان جنگلی، قیام تنباکو، مشروطیت، و در عصر اخیر مبارزات صادقانۀ شخصیت‌ها و گروه‌هایی چند است که بلافاصله پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی در 22 بهمن 1357 و پس از رأی 98/2 درصد ملت ایران به نظام جمهوری اسلامی، با فرمان رهبر کبیر انقلاب تدوین شد و در 58/8/24 در مجلس خبرگان تصویب گردید و در 58/9/12 در همه‌پرسی، با 99/5 درصد آرای مردم تصویب و تأیید شد و پس از ده سال، بازنگری و اصلاح گردید که مجدداً در همه‌پرسی عمومی 6/5/1368 به تصویب رسید. قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در 14 فصل و 177 اصل تدوین و تنظیم شده است.
زمینه‌های پیدایش و تدوین قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
از آنجا که انقلاب اسلامی ملت ایران، بر اساس اعتقاد مذهبی و اسلامی شکل گرفت، اصول قانون اساسی نیز منبعث از احکام و تفکرات اسلامی (یعنی قرآن) است. به طور کلی در هر کشوری، قانون اساسی به مثابۀ پیمان ملی آن کشور تلقی می‌شود که همۀ مردم، متشکل از اقشار و طوایف مختلف (با نژادها، زبان‌ها و رنگ‌ها و حتی ادیان مختلف)، تحت لوای آن از حقوق مساوی برخوردارند.
در ایران انقلاب مشروطیت در مرداد ماه سال 1285 هجری شمسی قانون اساسی نسبتاً مدرن و مناسبی را تدوین کرده بود؛ اما با کودتای اسفند 1299 رضاخان و استیلای دیکتاتوری وی بر کشور و پس از او محمدرضا شاه که به زعم خود، افتخار ژاندارمی منطقۀ حساس و استراتژیک خلیج فارس را بر دوش می‌کشید، حکومتی کاملاً استبدادی بر ایران حاکم شده بود؛ هر چه از این حکومت می‌گذشت، بر شدت سرکوب و اختناق افزوده می‌شد و حقوق مردم تا حد بسیار زیادی نادیده گرفته می‌شد.
در رژیم پهلوی، مردم جایگاهی در حاکمیت نداشتند و تنها در بعضی موارد، آن هم به صورت کاملاً نمایشی و تصنعی، به مردم اجازۀ خودنمایی می‌دادند. بنابراین، مبارزات متناوب گروه‌های مبارز، شخصیت‌های مذهبی و سیاسی، افراد آگاه و متعهد، به ویژه پس از قیام 15 خرداد 1342 حضرت امام خمینی(ره) که نقطۀ عطفی در مبارزات مردم ایران علیه استبداد و خودکامگی شاه بود و نیز به بهای شهادت‌ها، شکنجه‌ها، مرارت‌ها و اسارت‌های بسیار، در 22 بهمن 1357 به بار نشست و انقلاب اسلامی ایران، با شکوه تمام و با آرمان‌هایی بس والا، به پیروزی رسید.
در اینجا یادآوری این نکتۀ مهم لازم است که «شیوۀ امام، نه تشکیل حزب سیاسی (مبارزات پارلمانی.....)، نه مبارزه مسلحانه و نه زدوبند با قدرت‌های جهانی، هیچ یک نبود، بلکه روش امام نهضتی فرهنگی، عمیق و مؤثر، مشابه نهضت‌های انبیا بود؛»  یعنی با هشدار، افشاگری، تهدید و اتکا به ایمان خود به خدا و اراده‌ای استوار، مردم را علیه طاغوت تهییج کرد و انقلاب را به پیروزی رساند.
پیش از پرداختن به اصول قانون اساسی، بهتر است مفهوم «کرامت» روشن شود. کرامت، در لغت، به معنی بزرگی ورزیدن، جوانمرد گردیدن، بزرگی و بزرگواری، جوانمردی و بخشندگی  و نیز بزرگی و ارجمندی، بخشندگی و امر خارق العاده که از کسی دیده شود، آمده است.
افزون بر این بهتر است نخست زمینه‌های پیدایش قانون اساسی را به عنوان «بزرگ‌ترین ثمرۀ جمهوری اسلامی»  اجمالاً از نظر بگذرانیم تا معلوم شود که قانون اساسی بر مبنای چه خواسته‌ها و آرمان‌هایی شکل گرفت و انسان‌ها در آن چه جایگاهی دارند. انتظارات عامۀ مردم از انقلاب اسلامی ایران، در سه بخش قابل تفکیک و دسته‌بندی است.
الف. اهداف و آرمان‌های مردم پیش از پیروزی انقلاب که برای تحقق آنها به عناوین مختلف به مبارزه با رژیم شاه پرداختند.
ب. اهداف و آرمان‌هایی که مردم در جریان پیروزی انقلاب در شعارها، قطعنامه‌ها، پلاکاردها، بیانیه‌ها، اعلامیه‌ها، تحصن‌ها، راهپیمایی‌ها و سخنرانی‌ها، به صورت گسترده مطرح می‌کردند.
ج. اهداف و خواسته‌های مردم پس از پیروزی انقلاب که شامل استقرار حکومت جمهوری اسلامی، تحقق ارزش‌های اسلامی، برقراری عدالت، رفع فقر و تبعیض و ایجاد استقلال و آزادی بود.
برآیند مجموع اهداف یاد شده در پنج هدف عمدۀ ذیل خلاصه می‌شود که دو هدف اول سلبی و سه هدف بعدی ایجابی است:
1. نفی و طرد کامل استبداد، استعمار و استثمار.
2. نفی ستم، ظلم و تجاوز.
3. اجرای عدالت اجتماعی.
4. حفظ حقوق اجتماعی و سیاسی همۀ افراد جامعه.
5. آزادی، یعنی تأمین آزادی‌های فردی و اجتماعی در چهارچوب قانون  که می‌توان گفت، همة این موارد در شعار محوری «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» تبلور یافته است.
 جمهوریت: حکومت مردم، مردم سالاری و دمکراسی.
اسلامیت: حکومت مبتنی بر اسلام و ارزش‌های ناب اسلامی.
استقلال: استقلال سیاسی، اقتصادی و فرهنگی و نفی سلطۀ خارجی و تحقق عدالت اجتماعی.
آزادی: نفی دیکتاتوری، استبداد و خفقان در جامعه و حفظ حقوق و آزادی‌های اجتماعی و سیاسی مردم.
کرامت انسان‌ها در مبانی اعتقادی و فکری قانون اساسی
مبانی کرامت در قانون اساسی از چند جهت قابل توجه است:
با عنایت به اینکه اصول زیادی منبعث از قرآن کریم است و در واقع مأخذ اصلی دیدگاه‌ها و آرای اسلام در مورد انسان‌ها و سایر مقولات، قرآن است، لازم است نخست به اختصار، به بررسی کرامت انسان‌ها از نظر قرآن بپردازیم.
بیش از 30 مرتبه این موضوع با ریشۀ «کرم» در قرآن آمده است:
ـ )وَلَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُمْ مِنْ الطَّیِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَی کَثِیرٍ مِمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِیلاً(؛  و ما فرزندان آدم را بسیار گرامی داشتیم و آنها را بر مرکب خشکی و دریا سوار کردیم و جهان جسم و جان را مسخر ایشان ساختیم و از هر غذای لذیذ و پاکیزه، آنها را روزی دادیم و به بسیاری مخلوقات خود برتری و فضیلت بخشیدیم.
ـ )وَبِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَاناً... وَقُلْ لَهُمَا قَوْلاً کَرِیماً(؛  و دربارۀ پدر و مادر نیکویی کنید... و با اکرام و احترام با آنها سخن گویید.
ـ )بِمَا غَفَرَ لِی رَبِّی وَجَعَلَنِی مِنْ الْمُکْرَمِینَ(؛  خدا چگونه در حق من مغفرت فرمود و مرا در کرم خود قرار داد.
ـ )یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَأُنثَی وَجَعَلْنَاکُمْ شُعُوباً وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ(؛  ای مردم، ما همۀ شما را از یک مرد و یک زن آفریدیم و شما را گروه گروه و قبایل مختلف قرار دادیم تا یکدیگر را بازشناسید. به درستی که بزرگ‌ترین شما نزد خدا باتقواترین شماست.
ـ) کَلاَّ بَل لَا تُکْرِمُونَ الْیَتِیمَ(؛  چنین نیست (بلکه به گناه بخل و حسد خوار شوند) چون هرگز یتیم را تکریم نکنند.
ـ )یَا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَالْإِنسِ أَلَمْ یَأْتِکُمْ رُسُلٌ مِنْکُمْ یَقُصُّونَ عَلَیْکُمْ آیَاتِی وَیُنذِرُونَکُمْ لِقَاءَ یَوْمِکُمْ هَذَا(؛  آنگاه خدا خطاب کند که ای گروه جن و انس، آیا برای هدایت شما از جنس خود شما رسولانی نیامد که آیات مرا برای شما بخوانند و شما را از مواجه شدن با این روز سخت بترسانند.
ـ )وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ(؛  و جن و انس را نیافریدم؛ مگر اینکه مرا پرستش کنند.
ـ) إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَإِیَّاکَ نَسْتَعِینُ(؛  فقط تو را می‌پرستیم و تنها از تو یاری می‌جوییم.
ـ )یَا أَیُّهَا الْإِنسَانُ مَا غَرَّکَ بِرَبِّکَ الْکَرِیمِ(؛  ای انسان غافل چه باعث شد که به خدای کریم و بزرگوار مغرور گشتی و او را نافرمانی کردی ؟
ـ )فَتَبَارَکَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِینَ(؛  پس آفرین به قدرت کامل بهترین آفریننده.
ـ )أَنَّهُ مَنْ قَتَلَ نَفْساً بِغَیْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِی الْأَرْضِ فَکَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِیعاً وَمَنْ أَحْیَاهَا فَکَأَنَّمَا أَحْیَا النَّاسَ جَمِیعاً(؛  هر کس کسی را بدون حق قصاص یا بی آنکه فساد و فتنه‌ای روی زمین کند، به قتل رساند مثل آن است که همۀ مردم را کشته و هر که نفسی را حیات بخشد (از مرگ نجات دهد)، مثل آن است که همۀ مردم را حیات بخشیده.
با توجه به این آیات، ملاحظه می‌شود که انسان‌ها از ابعاد زیر اهل کرامتند:
1. انسان برترین خلقت خداست؛ یعنی خدا انسان را تکریم کرده و به او کرامت بخشیده است که بهترین آفریدۀ خود قرار داده است.
2. جان انسان بسیار با ارزش است؛ به گونه‌ای که کشتن او به مثابه کشتن همۀ آدمیان و زنده کردن او به‌ مثابه احیای همۀ مردم است.
3. تصریح قرآن به اینکه خدا انسان را بر بسیاری مخلوقات خود فضیلت و کرامت بخشیده است.
4. خدا به انسان کرامت داده و او را بر خشکی و دریا مسلط کرده و بهترین غذاها را برای او فراهم ساخته است.
5. توجه به فرزندان در احترام و کرامت پدر و مادر.
6. اقرار انسان به اینکه خداوند مرا با مغفرت خود کرامت بخشیده است (و به این موضوع احساس غرور می‌کند).
7. تصریح به اینکه بزرگ‌ترین و با کرامت‌ترین شما نزد خدا باتقواترین شماست.
8. قرآن از تکریم یتیمان نیز غفلت نکرده است و آنان که یتیمان را تکریم نمی‌کنند، شماتت می‌کند.
9. تکریم انسان با ارسال بهترین انسان‌ها به عنوان رسولان خدا، برای ارشاد و هدایت آنها.
10. امتیاز انسان‌ها با اینکه تنها خدای بزرگ و خالق بی همتا را پرستش کنند؛ نه چیز دیگری را (یعنی شأن و منزلت انسان آن چنان والاست که فقط خدا شایسته پرستش اوست).
11. خطاب انسان‌ها به خدای بزرگ که ما تنها از تو یاری می‌خواهیم و تنها تو را می‌پرستیم (و این باز هم نشان شأن و کرامت انسان‌هاست که هستی بخش واحد را شایستة پرستش و استمداد می‌دانند).
12. توجه دادن به انسان‌های غافل که با این همه کرامت و بزرگواری که خالق یکتا به تو داده، به چه چیزی مغروری که گاه غافل می‌شوی؟ (این هشدار زمانی اهمیت می‌یابد که ملاحظه کنیم، خدای با عظمت که قدرت او ما فوق قدرت‌هاست، به انسان بسیار کوچک، ضعیف و ناتوان، بزرگی و ارجمندی می‌دهد و می‌خواهد او به اعلا علیین برسد).
در اینجا شایسته است، به فراز کوتاهی از نامۀ امام علی (ع) به مالک اشتر نخعی که به کرامت ذاتی انسان‌ها اشاره دارد، توجه کنیم:
ای مالک، قلبت را نسبت به مردم سرشار از رحمت و محبت کن و برای آنان چون حیوان درنده‌ای مباش که چپاول و غارت آنان را غنیمت بشماری، زیرا مردمی که بر آنان حکومت می‌کنی، از دو گروه خارج نیستند : یا برادران دینی تو هستند یا انسان‌هایی مانند تو که در خلقت با تو یکسانند که گاه لغزش‌هایی از آنان سر می‌زند و گاه مرتکب کارهای ناروا می‌شوند.
حضرت در جای دیگر می‌فرماید:
«لا تکن عبد غیرک و قد جعلک الله حراً»؛  بنده دیگری مباش، چرا که خدا تو را آزاد آفریده است.
این امر نشانۀ اوج کرامت انسان‌ها در دیدگاه اسلامی است که انسان جز قادر لایزال الهی، در برابر هیچ قدرتی سر تعظیم و کرنش فرود نیاورد و با بزرگواری و ارجمندی زندگی کند.
امام خمینی(ره) و کرامت انسان‌ها
تحقیق و تتبع در مکتوبات، سخنرانی‌ها و مصاحبه‌های رهبر کبیر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، نه در حوصله این مقاله است و نه امکان بررسی و تحقیق جامع و دقیق آن‌ها با توجه به گستردگی کتاب‌ها، نوشته‌ها، سخنرانی‌ها و مصاحبه‌های معظم له، در این فرصت کوتاه وجود دارد؛ با این همه به چند نمونه اشاره می‌شود :
اینها دارند حقوق اولیۀ بشریت را... مطالبه می‌کنند. حق اولیۀ بشر است که من می‌خواهم آزاد باشم؛ من می‌خواهم حرفم آزاد باشد؛ من می‌خواهم مستقل باشم؛ من می‌خواهم خودم باشم. حرف ما این است، این حرفی است که در هر جا شما بگویید همه از شما می‌پذیرند.
ملت ایران حالا سرنوشتش باید به دست خودش باشد، الآن اگر بخواهد یک کسی را تعیین کند برای وکالت یا تعیین کند برای ریاست جمهور، حق دارد که خودش قرار بدهد.
حقوق همۀ افراد، چه برادرهای اهل سنت و چه برادرهای اهل تشیع و چه آنهایی که اقلیت مذهبی رسمی دارند، حقوق آنها هم همه، هم در قانون اساسی ملحوظ شده است و هم اسلام برای همۀ آنها حقوق قائل است و با عدل اسلامی رفتار می‌کنند.
[ما] می‌خواهیم که ارتش ما مستقل باشد... ارتش باید مستقل باشد، ارتش نباید زیر فرمان مستشارهای آمریکا و اجنبی باشد. 
ما داریم می‌گوییم آقا می‌خواهیم شما حاکم خودتان باشید، مستقل باشید... ما می‌گوییم آقا باش. فریاد می‌زنیم و فعالیت می‌کنیم که آقا باشید.
کرامت انسان‌ها در بُعد فردی در قانون اساسی
بعد فردی شخصیت، ارزش و کرامت انسان‌ها را به عنوان موجودی که دارای حقوق خدادادی است، در قانون اساسی مورد مطالعه و بررسی قرار می‌دهیم.
بدیهی است که با بی‌عدالتی و فقر اکثریت جامعه که قبل از انقلاب بر ایران حاکم بود، مردم از این همه تبعیض، بی‌عدالتی و فقر به تنگ آمدند و علیه آن شوریدند و در مقابل دیدگان بهت‌زدۀ جهانیان، رژیم تا دندان مسلح شاه را سرنگون کردند. بر این اساس قانونگذاران و تدوین کنندگان قانون اساسی که خود به نمایندگی از همین مردم، عهده‌دار این مسئولیت بودند، به این امر توجه ویژه داشته‌اند.
بدیهی‌ترین حقوق هر انسان در نظام جمهوری اسلامی ایران این است که نیازهای اولیه او (مثل غذا، پوشاک، مسکن، بهداشت، ازدواج و...) تأمین شود و در مرحلۀ دوم نیازهای معنوی او (از جمله آزادی، حق انتخاب، تحصیل، شغل و کرامت) جامۀ عمل بپوشد؛ به گونه‌ای که در بند 6 اصل دوم قانون اساسی می‌خوانیم:
کرامت و ارزش والای انسان و آزادی توأم با مسئولیت او در برابر خدا که از راه :
الف. اجتهاد مستمر فقهای جامع الشرایط بر اساس کتاب و سنت معصومین (ع).
ب. استفاده از علوم و فنون و تجارب پیشرفته بشری و تلاش در پیشبرد آنها.
ج. نفی هر گونه ستمگری و ستم‌کشی و سلطه‌گری و سلطه‌پذیری، قسط و عدل و استقلال سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و همبستگی ملی را تأمین می‌کند.
اصل نوزدهم. مردم ایران از هر قوم و قبیله که باشند، از حقوق مساوی برخوردارند و رنگ، نژاد، زبان و مانند اینها، سبب امتیاز نخواهد بود.
اصل بیست و دوم. حیثیت، جان، مال، حقوق، مسکن و شغل اشخاص، از تعرض مصون است؛ مگر در مواردی که قانون تجویز کند.
اصل بیست و سوم. تفتیش عقاید ممنوع است و هیچ کس را نمی‌توان به صرف داشتن عقیده‌ای، مورد تعرض و مؤاخذه قرار داد.
اصل بیست و پنجم. بازرسی و نرساندن نامه‌ها، ضبط و فاش کردن مکالمات تلفنی، افشای مخابرات، تلگراف و تلکس، سانسور، عدم مخابره و نرساندن آنها، استراق سمع و هر گونه تجسس ممنوع است؛ مگر به حکم قانون.
اصل بیست و هشتم. هر کس حق دارد، شغلی را که بدان مایل است و مخالف اسلام و مصالح عمومی و حقوق دیگران نیست، برگزیند. دولت موظف است با رعایت نیاز جامعه به مشاغل گوناگون، برای همۀ افراد، امکان اشتغال به کار و شرایط مساوی را برای احراز مشاغل ایجاد نماید (هم چنین بندهای 2 و 4 اصل چهل و سوم).
اصل بیست و نهم. برخورداری از تأمین اجتماعی از نظر بازنشستگی، بیکاری، پیری، از کار افتادگی، بی‌سرپرستی، در راه ماندگی، حوادث و سوانح، نیاز به خدمات بهداشتی و درمانی، مراقبت‌های پزشکی به صورت بیمه و غیره، حقی است همگانی.
دولت موظف است طبق قوانین از محل درآمدهای عمومی و درآمدهای حاصل از مشارکت مردم، خدمات و حمایت‌های مالی فوق را برای یک یک افراد کشور تأمین کند.
اصل سی‌ام. دولت موظف است، وسایل آموزش و پرورش رایگان را برای همۀ ملت تا پایان دورۀ متوسطه فراهم سازد و وسایل تحصیلات عالی را تا سرحد خودکفایی کشور، به طور رایگان گسترش دهد.
اصل سی و یکم. داشتن مسکن متناسب با نیاز، حق هر فرد و خانوادۀ ایرانی است. دولت موظف است با رعایت اولویت برای آنها که نیازمندترند، به خصوص روستانشینان و کارگران، زمینۀ اجرای این اصل را فراهم کند.
اصل سی و دوم. هیچ کس را نمی‌توان دستگیر کرد؛ مگر به حکم و ترتیبی که قانون معین می‌کند. در صورت بازداشت، موضوع اتهام باید با ذکر دلایل، بلافاصله کتباً به متهم ابلاغ و تفهیم شود و حداکثر ظرف مدت بیست و چهار ساعت، پروندۀ مقدماتی به مراجع قضایی ارسال و مقدمات محاکمه در اسرع وقت فراهم گردد. متخلف از این اصل، طبق قانون مجازات می‌شود.
اصل سی و سوم. هیچ کس را نمی‌توان از محل اقامت خود تبعید کرد یا از اقامت در محل مورد علاقه‌اش ممنوع یا به اقامت در محلی مجبور ساخت؛ مگر در مواردی که قانون مقرر می‌دارد.
اصل سی و چهارم. دادخواهی حق مسلم هر فردی است و هر کس می‌تواند، به منظور دادخواهی به دادگاه‌های صالح رجوع نماید. همه افراد ملت حق دارند، این گونه دادگاه‌ها را در دسترس داشته باشند و هیچ کس را نمی‌توان از دادگاهی که به موجب قانون حق مراجعه به آن را دارد، منع کرد.
اصل سی و پنجم. در همۀ دادگاه‌ها، طرفین دعوی حق دارند، برای خود وکیل انتخاب نمایند و اگر توانایی انتخاب وکیل را نداشته باشند، باید برای آنها امکانات تعیین وکیل فراهم گردد.
اصل سی و هفتم. اصل برائت است و هیچ کس از نظر قانون مجرم شناخته نمی‌شود؛ مگر اینکه جرم او در دادگاه صالح ثابت گردد.
اصل سی و هشتم. هر گونه شکنجه برای گرفتن اقرار و یا کسب اطلاع ممنوع است. اجبار شخص به شهادت، اقرار یا سوگند مجاز نیست و چنین شهادت و اقرار و سوگندی، فاقد ارزش و اعتبار است. متخلف از این اصل، طبق قانون مجازات می‌شود.
اصل سی و نهم. هتک حرمت و حیثیت کسی که به حکم قانون دستگیر، بازداشت، زندانی یا تبعید شده، به هر صورت که باشد، ممنوع و موجب مجازات است.
با ملاحظه اصول گفته شده، موارد ذیل برای هر فردی ثابت است :
1. برخورداری از حقوق مساوی.
2. مصونیت از تعرض ( به حیثیت، جان، مال، حقوق، مسکن و شغل).
3. ممنوعیت تفتیش عقاید.
4. ممنوعیت سانسور، استراق سمع (شنود) و هر گونه تجسس.
5. آزادی انتخاب شغل.
6. برخورداری از تأمین اجتماعی (به صورت جامع).
7. آموزش و پرورش رایگان.
8. تأمین مسکن.
9. ممنوعیت دستگیری و بازداشت (بدون حکم قانونی).
10. ممنوعیت تبعید (بدون حکم قانونی).
11. حق دادخواهی.
12. حق انتخاب وکیل.
13. اصل برائت (در برخورد با افراد).
14. ممنوعیت شکنجه (و بی‌ارزش بودن شهادت، اقرار و سوگند ناشی از شکنجه).
15. ممنوعیت هتک حرمت و حیثیت.
کرامت انسان‌ها در بُعد اجتماعی در قانون اساسی
حقوق اساسی، حقوق عمومی یا حقوق اجتماعی سیاسی مردم در قانون اساسی، نشان دهندۀ ارزش، شأن و کرامت انسان‌ها در قانون اساسی است که همانا نشانگر حضور آزادانه، آگاهانه و مؤثر آنان در ادارۀ کشور است؛ از جمله حضور در انتخابات. در واقع انتخابات سالم، آزاد، رقابتی و قانونی، نماد دموکراسی و حاکمیت مردم بر سرنوشت خویش است که به مردم‌سالاری و حکومت مردم بر مردم تعبیر می‌شود. این موضوع، نزد تدوین کنندگان قانون اساسی چنان اهمیتی داشته که یک فصل از قانون اساسی را که شامل 24 اصل است، به این امر اختصاص داده‌اند. افزون بر این در سایر فصول نیز به تناسب، باز به حقوق ملت اشاره شده است: از جمله اصول 1، 2، 3، 6، 10، 11، 43، 46، 47، 56، 62، 67، 79، 100، 107، 114 و 154 قانون اساسی؛ یعنی بیش از 20 درصد اصول قانون اساسی به حقوق، شئون و کرامت انسان‌ها و آحاد جامعه پرداخته است. این موضوع نمایانگر جایگاه انسان‌ها در حکومت جمهوری اسلامی است که از حکومت عدل علوی (ع) الهام گرفته است.
در این بخش، به جز اصول مطروحه در بخش سوم این تحقیق، یعنی فصل سوم قانون اساسی (شامل اصول نوزدهم تا چهل و دوم) که بر حقوق اجتماعی انسان‌ها نیز نظر دارد و از ذکر دوباره آن خودداری می‌کنیم، به سایر اصول قانون اساسی که حقوق، شئون و کرامت انسان‌ها را در جمهوری اسلامی در بر می‌گیرد، می‌پردازیم. با عنایت به اینکه در رژیم مردم‌سالار مبتنی بر دموکراسی، حق انتخاب برای انسان‌ها (به طوری که نشان‌دهنده حضور جدی، مؤثر و واقعی آنان در ادارۀ جامعه و حاکمیت بر سرنوشت خود است) مهم بوده و نشانگر زنده بودن و پویایی جامعه است، نخست به اصولی که در این رابطه‌اند، اشاره می‌شود :
اصل نوزدهم. مردم ایران از هر قوم و قبیله که باشند، از حقوق مساوی برخوردارند و رنگ، نژاد، زبان و مانند اینها، سبب امتیاز نخواهد بود.
اصل بیستم. همۀ افراد ملت، اعم از زن و مرد یکسان[اند] و در حمایت قانون قرار دارند و از همۀ حقوق انسانی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، با رعایت موازین اسلام برخوردارند.
اصل سی و پنجم. در همۀ دادگاه‌ها طرفین دعوی حق دارند، برای خود وکیل انتخاب نمایند و اگر توانایی انتخاب وکیل نداشته باشند، باید برای آنها امکانات تعیین وکیل فراهم گردد.
اصل شصت و دوم. مجلس شورای اسلامی از نمایندگان ملت، به طور مستقیم، با رأی مخفی انتخاب می‌شوند.
اصل یکصدم. برای پیشبرد سریع برنامه‌های اجتماعی، اقتصادی، عمرانی، بهداشتی، فرهنگی، آموزشی و سایر امور رفاهی، از طریق همکاری مردم، با توجه به مقتضیات محلی، ادارۀ امور هر روستا، بخش، شهر، شهرستان یا استان با نظارت شورایی به نام شورای ده، بخش، شهر، شهرستان یا استان صورت می‌گیرد که اعضای آن را مردم همان محل انتخاب می‌کنند.
اصل یکصد و هفتم.... تعیین رهبر به عهدۀ خبرگان  منتخب مردم است.
اصل یکصد وچهاردهم. رئیس جمهور برای مدت چهار سال، با رأی مستقیم مردم انتخاب می‌شود و انتخاب مجدد او، به صورت متوالی، تنها برای یک دوره، بلامانع است.
بر این اساس ملاحظه می‌شود که مردم در انتخاب همۀ مسئولان و مدیران ارشد جامعه که عهده‌دار ادارۀ کشور و پیشبرد برنامه‌ها برای پیشرفت و ترقی و ایجاد زندگی مناسب و در شأن آنها است، از شورای روستا گرفته تا نمایندگان مجلس، رئیس جمهور، نمایندگان مجلس خبرگان برای تعیین رهبر دخالت مستقیم دارند. در مورد رهبر و وزرا هم، با اینکه با رأی مستقیم مردم برگزیده نمی‌شوند، قانون اساسی برنامه‌ای را تعریف کرده که از طریق منتخبین مردم نظارت، سؤال، استیضاح و برکنار می‌شوند.
اصول زیر نیز در رابطه با حقوق ملت است:
اصل ششم. در جمهوری اسلامی ایران، امور کشور باید به اتکای آرای عمومی اداره شود. از راه انتخابات رئیس جمهور، نمایندگان مجلس شورای اسلامی، اعضای شوراها و نظایر اینها یا از راه همه‌پرسی در مواردی که در اصول دیگر این قانون معین می‌گردد.
اصل پنجاه و ششم. حاکمیت مطلق بر جهان و انسان از آن خداست و هم او، انسان را بر سرنوشت اجتماعی خویش حاکم ساخته است. هیچ کس نمی‌تواند این حق الهی را از انسان سلب کند یا در خدمت منافع فرد یا گروهی خاص قرار دهد و ملت این حق خداداد را از طرقی که در اصول بعد می‌آید، اعمال می‌کند.
اصل هفتاد و نهم. برقراری حکومت نظامی ممنوع است.
اصل چهل و ششم. هر کس مالک حاصل کسب و کار مشروع خویش است و هیچ کس نمی‌تواند، به عنوان مالکیت، نسبت به کسب و کار خود، امکان کسب و کار را از دیگران سلب کند.
اصل چهلم. هیچ کس نمی‌تواند، اعمال حق خویش را وسیلۀ اضرار به غیر با تجاوز به منافع عمومی قرار دهد.
اصل چهل و هفتم. مالکیت شخصی که از راه مشروع باشد، محترم است.
اصل سی و ششم. حکم به مجازات و اجرای آن، باید تنها از طریق دادگاه صالح و به موجب قانون باشد.
اصل چهل و یکم. تابعیت کشور ایران، حق مسلّم هر فرد ایرانی [است] و دولت نمی‌تواند از هیچ ایرانی سلب تابعیت کند. مگر به درخواست خود او یا در صورتی که به تابعیت کشور دیگری درآید.
توجه قانون اساسی به کرامت انسان‌ها از نظر رشد فضائل و آگاهی‌ها و امکان فعالیت‌های اجتماعی در راستای پویایی و مشارکت فعال در جامعه نیز قابل تأمل است:
اصل سوم. دولت جمهوری اسلامی ایران موظف است، برای نیل به اهداف یاد شده در اصل دوم، همۀ امکانات خود را برای امور زیر به کاربرد :
1. ایجاد محیط مساعد برای رشد فضائل اخلاقی بر اساس ایمان، تقوا و مبارزه با کلیۀ مظاهر فساد و تباهی.
2. بالا بردن سطح آگاهی‌های عمومی در همۀ زمینه‌ها، با استفادة صحیح از مطبوعات و رسانه‌های گروهی و وسایل دیگر.
3. آموزش و پرورش و تربیت بدنی رایگان، برای همه، در تمام سطوح، و تسهیل و تعمیم آموزش عالی.
4. تقویت روح بررسی و تتبع و ابتکار در تمام زمینه‌های علمی، فنی، فرهنگی و اسلامی، از طریق تأسیس مراکز تحقیق و تشویق محققان.
5. طرد کامل استعمار و جلوگیری از نفوذ اجانب.
6. محو هر گونه استبداد و خودکامگی و انحصار طلبی.
7. تأمین آزادی‌های سیاسی و اجتماعی در حدود قانون.
8. مشارکت عامۀ مردم در تعیین سرنوشت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خویش.
9. رفع تبعیضات ناروا و ایجاد امکانات عادلانه برای همه، در تمام زمینه‌های مادی و معنوی.
10. پی ریزی اقتصادی صحیح و عادلانه بر طبق ضوابط اسلامی، برای ایجاد رفاه، رفع فقر و بر طرف ساختن هر گونه محرومیت در زمینه‌های تغذیه، مسکن، کار، بهداشت و تعمیم بیمه.
11. تأمین حقوق همه جانبۀ افراد، از زن و مرد و ایجاد امنیت قضایی عادلانه برای همه و تساوی عموم در برابر قانون.
12. توسعه و تحکیم برادری اسلامی و تعاون عمومی بین همۀ مردم.
اصل دهم. از آنجا که خانواده، واحد بنیادی جامعۀ اسلامی است، همۀ قوانین و مقررات و برنامه‌ریزی‌های مربوط باید در جهت آسان کردن تشکیل خانواده، پاسداری از مقررات آن و استواری روابط خانوادگی بر پایۀ حقوق و اخلاق اسلامی باشد.
اصل بیست و یکم. دولت موظف است، حقوق زن را در تمام جهات، با رعایت موازین اسلامی تضمین نماید و امور زیر را انجام دهد:
1. ایجاد زمینه‌های مساعد برای رشد شخصیت زن و احیای حقوق مادی و معنوی او.
2. حمایت مادران، بالخصوص در دوران بارداری و حضانت فرزند و حمایت از کودکان بی‌سرپرست.
3. ایجاد دادگاه صالح برای حفظ کیان و بقای خانواده.
4. ایجاد بیمه خاص بیوگان و زنان سالخورده و بی‌سرپرست.
5. اعطای قیمومت فرزندان به مادران شایسته، در جهت غبطۀ آنها در صورت نبودن ولی شرعی.
اصل بیست و چهارم. نشریات و مطبوعات در بیان مطالب آزادند...
اصل بیست و ششم. آزادی فعالیت احزاب، جمعیت‌ها، انجمن‌های سیاسی و صنفی و...
اصل بیست و هفتم. تشکیل اجتماعات و راهپیمایی‌ها، بدون حمل سلاح، به شرط آنکه مخل به مبانی اسلام نباشد، آزاد است.
حقوق اقلیت‌ها
 برای برخورداری همۀ آحاد جامعه از حقوق خود، قانون اساسی، جداگانه به مسألة اقلیت‌های دینی اشاره کرده است؛ از جمله اصول 13، 14، 15، 26 و 67.
اصل سیزدهم. ایرانیان زرتشتی، کلیمی و مسیحی، تنها اقلیت‌های دینی شناخته می‌شوند که در حدود قانون، در انجام مراسم دینی خود آزادند و در احوال شخصیه و تعلیمات دینی، بر طبق آیین خود عمل می‌کنند.
اصل چهاردهم. دولت جمهوری اسلامی ایران و مسلمانان موظفند، نسبت به افراد غیر مسلمان، با اخلاق حسنه و قسط و عدل اسلامی عمل نمایند و حقوق انسانی آنان را رعایت کنند...
اصل پانزدهم.... استفاده از زبان‌های محلی و قومی در مطبوعات و رسانه‌های گروهی و تدریس ادبیات آنها در مدارس، در کنار زبان فارسی آزاد است.
اصل بیست و ششم. احزاب، جمعیت‌ها، انجمن‌های سیاسی و صنفی و انجمن‌های اسلامی یا اقلیت‌های دینی شناخته شده، آزادند، مشروط به اینکه اصول استقلال، آزادی و وحدت ملی، موازین اسلامی و اساس جمهوری اسلامی را نقض نکنند. هیچ کس را نمی‌توان از شرکت در آنها منع کرد یا به شرکت در یکی از آنها مجبور کرد.
اصل شصت و هفتم. نمایندگان باید در نخستین جلسه، به ترتیب زیر سوگند یاد کنند و متن قسم نامه را امضا نمایند(.....) نمایندگان اقلیت‌های دینی این سوگند را با ذکر کتاب آسمانی خود یاد خواهند کرد.
سایر ملل
در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، افزون بر حقوق و کرامت مردم ایران، به سایر مسلمانان و ملل نیز توجه شده است:
اصل یازدهم. به حکم آیه )إِنَّ هَذِهِ أُمَّتُکُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَأَنَا رَبُّکُمْ فَاعْبُدُونِ(  همۀ مسلمانان یک امتند و دولت جمهوری اسلامی ایران موظف است، سیاست کلی خود را بر پایۀ ائتلاف و اتحاد ملل اسلامی قرار دهد و کوشش دیگر به عمل آورد تا وحدت سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جهان اسلام را تحقق بخشد.
اصل یکصد و پنجاه و پنجم. جمهوری اسلامی ایران سعادت انسان در کل جامعۀ بشری را آرمان خود می‌داند و استقلال و آزادی و حکومت حق و عدل را حق همۀ مردم جهان می‌شناسد. بنابر این در عین خودداری کامل از هر گونه دخالت در امور داخلی ملت‌های دیگر، از مبارزۀ حق‌طلبانه مستضعفین در برابر مستکبرین، در هر نقطه از جهان حمایت می‌کند.
اصل سوم (بند 16). تنظیم سیاست خارجی کشور بر اساس معیارهای اسلام، تعهد برادرانه نسبت به همۀ مسلمانان و حمایت بی‌دریغ از مستضعفین جهان است.
بازتاب عملکرد قانون اساسی در رعایت کرامت انسان‌ها
آنچه تاکنون بررسی شد، بعد تئوریک و نظری قانون اساسی بود؛ اما اجرایی شدن این اصول در صحنه عمل و نزد مجریان قانون اساسی و قوای سه گانه، موضوع بسیار مهمی است که بحث و بررسی زیادی نیاز دارد و اساساً اگر اصول قانون اساسی اجرا نگردد یا به درستی پیاده نشود یا تفسیر به رأی حاکمان گردد یا احیاناً به گونه‌ای ناقص اجرا شود که از خاصیت بیفتد، موضوعیت خود را از دست می‌دهد و بود یا نبود آن به حال مردم فرقی نمی‌کند.
به گونه‌ای که طبق گزارش هیأت رسیدگی و پیگیری اجرای قانون اساسی که در تاریخ 79/4/21 توسط رئیس جمهور، به نمایندگان ملت اعلام شد، اصولی از قانون اساسی اجرا نشده، تعدادی ناقص اجرا شده و تعدادی نقض گردیده است: از جمله اصول 3 (بند 3)، 8، 15، 21، 29، 30، 100، 101، 102، 158 و 168 در آن تاریخ اجرا نشده و متوقف مانده بود و اصول 22، 23، 28، 32، 38، 39 و 168 مورد نقض واقع شده بود.
گرچه ضروری است تا بازتاب اجرای قانون اساسی را که به فرمودۀ امام «بزرگ‌ترین ثمرۀ جمهوری اسلامی» است در وضعیت پیشرفت کشور و زندگی خصوصی و اجتماعی ملت به عینه مشاهده کنیم؛ لیکن این موضوع فرصت زیادی نیاز دارد و اگر به صورت جامع و دقیق مورد رسیدگی قرار گیرد، چه بسا چند کتاب شود، از این رو در حوصلۀ این مقاله نمی‌گنجد و در اینجا تنها به چند نمونه اشاره می‌کنیم.
در کتاب «ارزش‌ها و نگرش‌های ایرانیان» که در اجرای ماده 160 قانون برنامه سوم توسعة اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور (مصوب 1378 مجلس شورای اسلامی) در سال 1379 به صورت علمی پیمایش ملی توسط جمعی از اساتید دانشگاه و متخصصان علوم اجتماعی در سطح کل کشور انجام گرفته، پاسخ سؤالات مردم که کاملاً نمونه گیری تصادفی است و جمعیت آماری آن در هر مورد، بیش از شانزده هزار از اقشار، سنین با تحصیلات متفاوت اعم از زن و مرد بوده و بعد از گذشت 22 سال از انقلاب انجام گرفته، می‌تواند تا حدودی نشانگر این موضوع باشد. البته ممکن است، نظر اجراکنندگان این پیمایش، چیز دیگری بوده باشد یا بعضی از این پاسخ‌ها به تحلیل آماری و تفسیر نیاز داشته باشد.
1. شما خودتان را جزء کدام طبقه می‌دانید ؟ بالا، متوسط یا پایین؟
میانگین پاسخ‌ها : 1/9درصد بالا، 67/9 درصد متوسط، 30/2 درصد پایین.
2. بعضی‌ها معتقدند:  «در جامعه ما قانون در مورد مسئولان و مردم یکسان اجرا می‌شود».
کاملاً مخالف 16/3 درصد، مخالف 39/2 درصد، مردد16/2 درصد، موافق23/5 درصد، کاملاً موافق4/8 درصد.
3. بعضی‌ها معتقدند: «در اوضاع فعلی حکومت به همۀ مردم، به یک چشم نگاه می‌کند:» شما با این نظر بیش‌تر موافقید یا مخالف؟
کاملاً مخالف 15/7 درصد، مخالف 34/7 درصد، مردد 17/3 درصد، موافق 26/5 درصد، کاملاً موافق 5/8 درصد.
4. به نظر شما مردم در شرایط فعلی، تا چه اندازه می‌توانند، بدون ترس و نگرانی از حکومت انتقاد کنند؟
اصلاً 10 درصد، خیلی کم 17/4 درصد، کم 20/6 درصد، متوسط 28/7 درصد، زیاد 14/6 درصد، خیلی زیاد 6/4 درصد، کاملاً2/3 درصد.
5. به نظر شما در حال حاضر، احزاب و گروه‌های قانونی تا چه اندازه می‌توانند، آزادانه فعالیت کنند؟
اصلاً 3/2 درصد، خیلی کم 9/8 درصد، کم17/9 درصد، متوسط 36/5 درصد، زیاد 21/9 درصد، خیلی زیاد 8 درصد، کاملاً 2/6 درصد.
6. در شرایط فعلی، مردم تا چه اندازه می‌توانند، بدون نگرانی، در کار و فعالیت اقتصادی سرمایه گذاری کنند؟
اصلاً3/7 درصد، خیلی کم13/1 درصد، کم 20/7 درصد، متوسط33/7 درصد، زیاد 19/3 درصد، خیلی زیاد7/3 درصد، کاملاً 2/1 درصد.
7. به نظر شما در شرایط حاضر، آبرو و حیثیت افراد در جامعه، تا چه اندازه محترم شمرده می‌شود؟
اصلاً 2/3 درصد، خیلی کم6/7 درصد، کم 12 درصد، متوسط 27 درصد، زیاد 26/9 درصد، خیلی زیاد 18/1 درصد، کاملاً 7 درصد.
افزون بر این بیش‌ترین درصد در پاسخ این سؤال در استان‌ها به این نحو بوده است:
اصلاً تهران و شیراز با 4/7 درصد، خیلی کم شیراز با 10/9 درصد، کم شیراز 18/8 درصد و اهواز با 18/6 درصد، متوسط ساری با 34 درصد، زیاد زاهدان با 39/9 درصد، خیلی کم ایلام با 34/4 درصد، کاملاً ایلام با 20/7 درصد. 
8. شما «ایرانی بودن» را در دنیای امروز تا چه اندازه برای خود افتخار می‌دانید؟
اصلاً 1/1 درصد، خیلی کم1/4 درصد، کم 2/4 درصد، متوسط8/2 درصد، زیاد 18/7 درصد، خیلی زیاد 32/8 درصد، کاملاً 35/3 درصد.
همان‌گونه که گذشت، چون قانون اساسی میثاق ملی و به عقیدۀ بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی ایران، «بزرگ‌ترین ثمره جمهوری اسلامی» قلمداد می‌شود، نقص و اشکال درآن باید به دقت مورد توجه قرار گیرد و با راهکارهایی که در همان قانون آمده، به رفع آنها اقدام کرد، به خصوص مواردی که می‌تواند، به حقوق انسان‌ها لطمه بزند یا کارایی آن را زیر سؤال ببرد.
 
پی‌نوشت‌ها:
 
منابع
قرآن کریم.
1. آزادی در اندیشه امام خمینی، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ اول، بهار 1380.
2. ارزش‌ها و نگرش‌های ایرانیان، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، پائیز 1380.
3. صحیفه امام، امام خمینی، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ اول، پائیز 1378.
4. نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، نشر افق فردا، چاپ اول، دی 1379.
5. راه انقلاب، جمعی از نویسندگان، انتشارات شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی، چاپ اول، تهران، بهمن 1378.
6. نهاد‌های مردم‌سالار قانون‌گذاری، دیوید ام اولسون، مترجم علیرضا طیب، مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی، چاپ اول، زمستان 1382.
7. فرهنگ عمید (جیبی)، حسن عمید، انتشارات جاویدان، چاپ دهم، 1352.
8. قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، انتشارات اداره کل امور قوانین و مقررات کشور، چاپ پنجم، پائیز 1377.
10- گزارش عملکرد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، شهریور 1379.
11- مشارکت زنان و دولت هفتم، مرکز امور مشارکت زنان، چاپ اول، 1380.
12- فرهنگ معین، دکتر محمد معین، انتشارات امیر کبیر، چاپ پنجم، تهران، 1362

 

. انتهای پیام /*