خبرنگار انگلیسی رادیو بی. بی. سی در روز سیزدهم آذر ماه سال 1357 در نوفل لوشاتو با امام خمینی دیدار و گفتگو کرد. موضوع پرسش های مطرح شده، لزوم سرنگونی شاه، حکومت آینده ایران و عدم سازش با کمونیسم بود. متن گفتگو در ذیل آمده است:


حضرت آیت الله، شما بارها برای سرنگونی رژیم شاه مردم را دعوت کرده اید. دلایل شما برای چنین دعوتی چیست؟ آیا بیشتر دلایل سیاسی است، یا به خاطر از بین رفتن اسلام و ارزشهای اسلام است. و مبانی عقیدتی حرکت اسلامی شما چیست؟


اسلام دینی است که هم سیاست دارد و هم اموری که مربوط به غیر سیاست است. و شاه که ما با او مخالف هستیم، هم با سیاست اسلامی مخالف است، که سیاست مملکت هم همان است، و هم با امور مذهبی. و ما به این هر دو جهت با شاه مخالف هستیم. هم نسبت به مذهب، تعدیات و جسارتهایی کرده است و هم نسبت به مملکت خیانتهایی در طول تاریخ زندگی اش کرده است. و بدین جهت همه مردم ایران، با او مخالفند.

در صورتی که حضرت آیت الله در سرنگونی شاه موفق شوند، چه نوع حکومتی را جانشین خواهند کرد؟ آیا یک حکومت نظامی خواهد بود؟

یک حکومت جمهوری اسلامی. اما جمهوری است برای اینکه به آرای اکثریت مردم متکی است. و اما اسلامی، برای اینکه قانون اساسی اش عبارت است از قانون اسلام. اسلام در همه ابعاد قانون دارد و به همین جهت احتیاج به قوانین دیگری نداریم. و قانون اساسی فعلی را تصفیه می کنیم، یعنی نظر می کنیم، هر مقدارش موافق با قانون اسلام است، آن را حفظ می کنیم و هر مقدارش که مخالف با قانون اسلام است، آن را حذف خواهیم کرد.

جواب حضرت عالی در مورد اطلاعات شاه که می گوید: شما با کمونیستهای بین المللی متحد هستید، که اینها خداپرست نیستند. جواب شما در مورد این اتهامات چیست؟

جواب ما این است که هیچ گاه اسلام با کمونیسم موافق نیست و هیچ وقت ملت اسلام، با کمونیستها موافق نبوده اند. در طول تاریخ ملاحظه می شود که مسلمین علی حده بوده اند و اگر کمونیستی در ایران بوده باشد، مسائلشان مورد نظر مسلمین نبوده است. در این جنبشی که الآن در ایران است، همه می بینند تمام مردم مسائل اسلام را طرح کرده اند و هیچ مسئله کمونیستی ای در کار نیست. بنا بر این شاه تهمت می زند. این دست و پایی است برای حفظ خودش.

آیا حضرت آیت الله در اینکه مردم را دعوت می کنید که با دولت درگیر بشوند، نگران جنگ و خونریزی و کشتاری که بر اثر این دعوتها به وجود می آید نیستید؟

برای تحصیل هر حقی البته فداکاری لازم است. مذهب تشیع، مذهب فداکاری بوده است و در طول تاریخ، مردم برای عدالت و برای حقوق از دست رفته خود، همیشه قیام کرده اند، همیشه خون داده اند. ما نگرانی از این بابت نداریم، برای اینکه اطاعت خدا می کنیم.

آیا شما معتقد هستید که ما، در یک دورانی از تجدید حیات اسلامی به سر می بریم و آیا حرکتی که در ایران اتفاق افتاده، در سایر کشورها بروز خواهد کرد؟ و اگر بله، چرا؟

آنچه ما می فهمیم، این است که مسلمانان ایران، از غرب و شرق مسائلی را دیده اند که با مصالحشان مخالف بوده است. و مدتی هم به علت تبلیغات غرب به از خود بیگانگی دچار شده اند. نهضت اسلامی امروز آنان را منقلب کرد و فهمیدند که باید متکی به خود باشند و به اسلام برگردند. و باز فهمیدند که تنها اسلام است که تمام مصالحشان را تأمین می کند. امیدوارم که مسلمانان سایر کشورها از تجربیات مسلمانان ایران پند گرفته و توی دهن غرب بزنند و روی پای خود بایستند و با تمسک به اسلام به افتخارات گذشته خود دست یابند.

مردم اکثر دنیا، قدرت شما را نمی فهمند و سؤال می کنند که این چه قدرتی است؟ چنین قدرتی از کجا ناشی می شود؟

مردم احساس کردند که ما خیرخواه آنها هستیم و همان مطلبی که در نهاد آنهاست، ما اظهار می کنیم و دعوت به آن می نماییم. علاقه مذهبی هم به ما دارند و قدرت ما ناشی از همین رمز است. 

         

یک روز بعد یعنی روز 14 آذر امام خمینی (س) در مصاحبه دیگری با مجله فردای آفریقا، درباره انقلاب اسلامی، ویژگی های جنبش مردم ایران و دلایل مخالفت با شاه سخن گفتند:

خصایص جنبش مردم ایران را علیه شاه چه می دانید؟

اولین و مهمترین خصیصه این نهضت، اینکه اسلامی است و با شعارها و اهداف اسلامی ای که مبین خواسته های مستضعفین است همراه است. دومین خصیصه آن این است که نهضتی است بدون هیچ گونه وابستگی به خارج. اصولًا نهضت ما نهضتی است مردمی و همه اقشار تحت ستم را در بر گرفته است. امروز هیچ کس جز شاه و طرفداران او مخالف نهضت و قیام اسلامی نیستند. یکی دیگر از خصایص این نهضت این است که خواستار تغییراتی اساسی در همه ابعاد جامعه ایرانی است که عبارت است از سقوط شاه، برچیده شدن نظام شاهنشاهی و استقرار حکومت اسلامی.

آیا دلایل تبعید خودتان را می توانید تشریح کنید؟

پانزده سال قبل که شاه قصد داشت، به دستور امریکا، لایحه مصونیت مستشاران امریکایی  را به تصویب مجلسیْن برساند، من این خیانت شاه را نسبت به ملت ایران در طی یک سخنرانی و صدور یک اعلامیه، محکوم نمودم و ملت ایران را از این سیاست استعماری امریکا مطلع ساختم، که پس از چند روز مرا از ایران، پس از آنکه شبانه به منزلم در قم حمله کردند، دستگیر و سپس به ترکیه تبعید نمودند. و در آنجا هم دولت ترکیه تحت فشار افکار عمومی از دولت ایران خواست که محل تبعید مرا کشوری غیر از ترکیه قرار دهد، که سرانجام به عراق تبعید شدم. و در آنجا پس از حدود پانزده سال، دولت عراق تحت فشار شاه، مخالفت خود را با فعالیتهای اسلامی من علیه رژیم سلطنتی و شاهنشاهی ابراز کرد. و از این جهت تصمیم گرفتم که به کویت که یک کشور اسلامی است بروم تا در آنجا، در مورد محل اقامتم، تصمیم بگیرم، و با داشتن ویزای آن کشور، دولت کویت از ورود من به آن کشور جلوگیری نمود و به ناچار به فرانسه آمدم و اقامت من در اینجا نیز موقتی است.

به چه دلیل شما مخالف سلطنت مشروطه و شاه هستید؟

مخالف باقی ماندن شخص شاه در مقام سلطنت هستم، به دلیل اینکه اولًا سرکار آمدن او و پدرش به وسیله کودتا و با زور سرنیزه بوده است، و خود شاه نیز اعتراف کرده که متفقین در ایران صلاح دیدند که من بر سر کار باشم. یعنی اراده ملت، نقشی در روی کار آمدن شاه نداشته است. بنا بر این سلطنت وی از اساس، غیر قانونی است و از مشروعیت برخوردار نیست. و دیگر اینکه شاه در تمام دوران سلطنتش، مستمراً قوانین اسلام را نقض کرده و حقوق کل جامعه ایرانی را پایمال نموده است. و در حال حاضر نیز اکثریت قاطع ملت ایران علیه او بپاخاسته است و خواسته آنان این است که شاه باید کنار برود، و دهها دلیل دیگر که من کراراً در اعلامیه ها و سخنرانیهای خود تذکر و توضیح داده ام. و اما من مخالف اصل سلطنت و رژیم شاهنشاهی ایران هستم، به دلیل اینکه اساساً سلطنت نوع حکومتی است که متکی به آرای ملت نیست، بلکه شخصی به زور سرنیزه بر سر کار می آید و سپس با همین سرنیزه، مقام زمامداری را در خاندان خود به صورت یک حق قانونی بر مبنای توارث، بر مردم تحمیل می کند. طبیعی است زمامداری که با سرنیزه یا توارث روی کار آمده و متکی به آرای ملت نیست، هر گز خود را موظف به وضع و یا اجرای قوانینی که به نفع مردم باشد، نمی داند. طومار سلطنت در طول تاریخ چیزی غیر از این نبوده است.

شما امریکا را به دلیل نقشی که در ایران از لحاظ اعمال اخیر آنها و همچنین به دلیل عملیاتشان، از زمان برکناری مصدق تا کنون بازی می کند، متهم می کنید. دلیل این کار را بیان کنید.

سالیان دراز است که امریکا بر خلاف همه موازین بین المللی و انسانی در امور داخلی کشور ایران، دخالت مستقیم دارد. به طوری که امروز می بینیم وقتی شاه در پرتگاه سقوط قرار گرفته و ملت ایران برای به دست گرفتن سرنوشت خود بپاخاسته است، مستقیماً رئیس جمهوری امریکا و نیز بعضی از سایر مقامات عالی رتبه امریکایی رسماً دخالت می کنند و علی رغم اراده قاطع ملت ایران، اعلام می کنند که «ما از شاه حمایت می کنیم و باید حمایت بکنیم چون بهترین دوست و حافظ منافع ما در منطقه است»

در سالیان دراز می بینیم که اکثر و بلکه تمامی سیاستهای شاه در زمینه های مختلف، در جهت تأمین هر چه بیشتر منافع امریکا و همدستان امریکا بوده است. کشاورزی ایران را به نفع امریکا نابود کرده است. مخازن زیرزمینی و مخصوصاً نفت را به غارت امریکا داده است و ایران را با پول نفت انبار اسلحه ساخت امریکا و همدستانش قرار داده است که گذشته از اینکه این سلاحها، به هیچ کاری جز کشتن فرزندان ملت در شهرها و دهات نمی خورد، بیش از چهل هزار مستشار نظامی امریکایی را بر ما تحمیل کرده است، که علاوه بر اینکه در هر سال بابت حقوق آنان، هزینه کمرشکنی بر ما تحمیل می شود، اصولًا همین مستشاران زیر نظر سفارت امریکا، تمامی اوضاع کشور را برای حفظ منافع امریکا کنترل می کنند و قدرت هر گونه آزادی عمل را از ارتش ایران سلب کرده اند. و ارتش را علی رغم خواست آنان در جهت حفظ شاه بسیج نموده اند. امریکا به دست شاه، ایران را به یک پایگاه نظامی در برابر ابرقدرتهای رقیب خود درآورده است. شاه با زور سرنیزه، حق کارگران و زحمتکشان شریف و محروم ایران را بر باد داده است. سرمایه داران امریکایی، ایران را بهترین نقطه برای استثمار می دانند و سرمایه های خود را به اشکال مختلف به ایران سرازیر کرده اند. و باید بگویم که ابعاد دخالت امریکا در ایران به قدری وسیع است که در این فرصت امکان شمردن آنها نیست.

راه حلهایی که شما برای حل سیاسی بحران کنونی و آینده در ایران پیشنهاد می کنید کدامند؟

ما همیشه گفته ایم که، اولین شرط حل بحران کنونی در ایران برکناری شاه است و دیگر اینکه امریکا و نیز سایر دولتهای بیگانه باید از دخالت در امور داخلی ما خودداری کنند. و بارها گفته ام که با بودن شاه هیچ راه حلی وجود ندارد.

آیا جریانهای فکری دیگری بجز آنچه شما دارید، می توانند در پیشبرد این مبارزه شرکت داشته باشند؟

در ایران آنچه به صورت یک جریان فکری وجود دارد همان آرمانها و خواسته های اصیل اسلامی است. اگر مردم ایران خواستار برچیده شدن رژیم سلطنتی هستند و یا خواستار برقراری حکومت اسلامی و یا قطع سلطه اجانب از کشور اسلامی و یا مجازات همه آنها که به ثروتهای ملت تجاوز کرده اند و یا نظایر آنها، همه و همه از اصول و مبانی مترقی اسلامی ناشی می شود. و تمامی شعارها در تظاهرات شهرها و دهات ایران شاهد این واقعیت است، و آنچه را جز اسلام و آرمانهای اسلامی و نهضت اسلامی است، مطالبی است که نمی شود آن را یک جریان نامید، زیرا در میان مردم این مطالب هیچ گونه کاربردی ندارد.

آیا جبهه ملی را با کلیه اجزای متشکله اش حفظ خواهید کرد؟

هر فرد یا گروه و دسته ای که بتواند خود را با خواسته های نهضت اسلامی موجود در ایران که عموم ملت در آن شرکت دارند هماهنگ سازد، می تواند در ادامه کار، وظیفه خود را انجام دهد. در غیر این صورت، در میان مردم جایی ندارد و ملت ایران هوشیارانه این مسائل را تعقیب می کنند.

آیا در نظر دارید به منظور تسریع سرنگونی شاه، حرکتهای اعتصابی را بخصوص در صنعت نفت توسعه دهید؟

من از عموم کارکنان و کارمندان مؤسسات و شرکتهای دولتی و خصوصی و مخصوصاً شرکت نفت خواسته ام که هر چه وسیعتر به اعتصابات خود ادامه دهند.

چه اقداماتی علیه شرکتهای چند ملیتی که در ایران در اوج قدرت هستند و مخصوصاً شرکتهای نفتی، معمول خواهید داشت؟

یکی از وظایف دولت آینده این است که به تجاوزهای این یاغیان بین المللی که برای منافع نامشروع خود، ملتها را به خاک و خون می کشند، در ایران پایان دهد و این شرکتها در ایران با توافق دولتهای غیر قانونی سرمایه گذاری کرده اند، از این جهت نیز حق ادامه کار ندارند.

روابط ایران و فرانسه پس از برکناری شاه چگونه خواهد بود؟

فرانسه و یا هر کشور دیگر که به آزادی و استقلال ما احترام بگذارد و در صدد تجاوز به منافع ملت ما و غارت مخازن نباشد، ما بر اساس حفظ آرمانها و مصالح و منافع خودمان با آنان بر مبنای احترام متقابل رفتار خواهیم کرد.

نظرتان راجع به قرارداد «کمپ دیوید» چیست؟ و حل مسئله فلسطین را چگونه می بینید؟

«کمپ دیوید» چیزی جز یک فریب و بازی سیاسی، برای ادامه تجاوز اسرائیل به مسلمین نیست. من بیش از پانزده سال است که در اعلامیه ها و سخنرانیهای خود اسرائیل را محکوم کرده و از ملت فلسطین و سرزمین آنان دفاع کرده ام. اسرائیل غاصب است و هر چه زودتر باید فلسطین را ترک کند. و تنها راه حل این است که برادران فلسطینی هر چه زودتر این ماده فساد را نابود گردانند و ریشه استعمار را در منطقه قطع کنند، تا آرامش به منطقه بازگردد.

 

. انتهای پیام /*