ادبیات انقلاب یا شعر انقلاب با توجه به سیر تکاملی که از اوایل دهه چهل و دهه 50 آغاز کرد و در سال های پس از انقلاب به اوج خودش رسید و با توجه به استقبال گسترده ی مردم در حال و هوای آن سال ها و بعد پاسداشت شاعران بزرگ انقلابی در سال های بعد انقلاب از آن باعث شد که امروز ما آن را به عنوان یک مضمون کاملا مستقل در ابیات تاریخی ایران تحت عنوان ادبیات انقلاب یا شعر انقلاب بشناسیم و برای آن تعریف مشخص داشته باشیم. شعر انقلاب از آغاز تاکنون چهره های شاخص بسیاری به خود دیده. چهره هایی که بعضأ با جریان شعر انقلاب تبدیل به شاخص ادبیاتی ایران شدند یا چهره هایی که منتسب به جریان فکری دیگری بودند اما در ادبیات و شعر انقلاب نیز دستی داشتند و دارند. شعر انقلاب مانند هر حوزه ادبی دیگری با فراز و نشیب های فراوانی همراه بوده. شعر انقلابی همواره یک سبک اعتراضی در قالب ادبیات و  بعضا توام با لحن حماسی در خطاب کردن مخاطبش می باشد. این سبک در شعر مختص انقلاب اسلامی ایران نمی باشد و در ادبیات جهان و حتی ادبیات قبل از انقلاب ایران هم وجود داشته اما در دوران انقلاب اسلامی با توجه به نقطه عطفی که مردم به آن رسیده بودند این اندیشه ادبی بیش از پیش شکوفا شد و دامنه ی گسترده ای از ادبیات معاصر ایران را از آن سال ها تا کنون در بر گرفته است. اکثر چهره های شاخص ادبی ما در قرن معاصر به نوعی منتسب به این جریان فکری ادبی هستند از جمله مرحوم حسن حسینی،نصرالله مردانی،قیصر امین پور و... . اما در سال های اخیر این اتفاق ادبی با توجه به اقبال کم نسل جدید بر این نوع سبک از سوی مسئولین هم مورد کم لطفی قرار گرفت و تلاشی که برای پاسداشت این ارزش ها صورت باید می گرفت کم بود. ما در پرتال امام خمینی سعی بر این داشته ایم که با معرفی شاخص های شعر انقلاب از طریق گفتگو با بازمانده های این جریان ادبی و معرفی شخصیت های ماندگار شعر انقلاب چه آنا که سفر کرده اند و چه آنان که باز مانده اند حرکتی را در راستای زنده نگه داشتن فرهنگ و هنر انقلاب اسلامی داشته باشیم که در بخش های مختلف به معرفی چهره های گوناگون انقلابی می پردازیم.


«شاعر زیبایی و آزادگی»

معرفی مهرداد اوستا شاعر و پژوهشگر انقلاب اسلامی–  برگرفته از کتاب «راویان صبح»

 

فری ای جهان زیر شهپر گرفته

همای ز گردون فراتر گرفته

ز دامان آخر زمان بردمیده

جهان را چو خورشید انور گرفته

بتان را سریر خدایی ز سر بر

به منشور الله اکبر گرفته

خمینی امام ای که داد ولایت

به توفیق دادار داور گرفته

محمد رضا رحمانی، که همان مهرداد اوستا است درسال 1308 درخاندانی مشهور و خوش نام در بروجرد به چشم بر جهان گشود. محمد رضا در کودکی به مشهد برده شد و در آنجا نشو و نما کرد. علاقه به مطالعه آثار شاعران و فیلسوفان او را تا حدودی از تحصیلات متعارف دبیرستانی دور کرد و با تاخیری دو سه ساله از یکی از دبیرستان های شبانه تهران دیپلم ادبی گرفت. در سال 1327 به استخدام اداره فرهنگ یا همان آموزش و پرورش فعلی خودمان در آمد و در اداره کل کتابخانه ها و کتب درسی، مشعول خدمات فرهنگی شد و سروکار مداوم او با کتاب و درس و ادبیات و فرهنگ ادامه یافت. در همان سال ها، سروده هایش در نشریات مختلف به چاپ می رسید و آرام آرام به عنوان چهره ای متعین و متشخص در عرصه شعر و شاعری شناخته شد و در میان حلقه ای از شاعران ارجمند کهن سرا و نو پرداز قرار گرفت که از آن میان می توان به استاد مهدی اخوان ثالث و استاد مشفق کاشانی اشاره کرد.

مهرداد اوستا یک معلم واقعی بود. در سال های متعددی از عمرش در دبیرستان ها و بعد در دانشگاه ها به تدریس و آموزش اشتغال داشت. کتاب «نگارش و پژوهش در دستور زبان فارسی»، یکی از آثار مدرس ادبی اوست که درخور توجه بیشتر است. همچنان که تصحیح او از بعضی آثار خیام و نیز دیوان سلمان ساوجی، آن چنان که باید و شاید مورد امعان نظر قرار نگرفت.

او در سال های جوانی یعنی 27 سالگی، رساله ای در فلسفه و منطق و علوم اخلاقی و تربیتی منتشر کرد و کتاب «عقل و اشراق» او که مبتنی بر فلسفه اسلامی بود، به دست علاقه مندان رسید. تحصیلات دانشگاهی مهرداد اوستا فلسفه بود که چون در دانشکده معقول و منقول (الهیات و معارف اسلامی) پذیرفته شده بود، فلسفه اسلامی و فلاسفه مسلمان، دغدغه علمی و پژوهشی بود که سخت در آن می کوشید. او معتقد بود که اسلام، فقط یک دین الهی نیست، بلکه مکتبی علمی و فرهنگی است و دانشگاهی جهانی بلکه برای اصلاح اخلاق بشری و تفکرات انسان ها نازل شده است. تألیف کتاب «روش تحقیق در بیان دین واخلاق» نتیجه علاقه مندی وی به خداشناسی و خدا باوری بود. کتاب «روش تحقیق در تحولات فکری و فلسفی در اروپا» دستاورد دوستی او با سباستین مونه، فیلسوف و شرق شناس فرانسوی بود. اما مهرداد اوستا جدا از همه این ها یک شاعر واقعی بود. در سال 1339 مجموعه شعری با عنوان «از کاروان رفته» به چاپ رساند. عنوانی که خواننده ایرانی را به یاد نهضت نیرومند، اما منکوب شده ملی شدن صنعت نفت ایران می انداخت. همچنین باید اضافه کنیم که او در سال 1332 به جرم طرفداری از نهضت و مخالفت با دیکتاتوری شاه دستگیر و 7 ماه زندانی شد. 

غزل که پرچم عشق و دلدادگی و شور و شوق و دلبستگی، است در کار مهرداد اوستان مشحون از غم و درد و دل شکستگی است ولی با ظهور انقلاب اسلامی و جوشش و خیزش مردم، کار شعر و شاعری او دگرگون و به شاعری امیدوار و انقلابی بدل شد. «پالیزبان»، «حماسه آرش» و «از امروز تا هرگز» او نام و آوازه ارجمند او را گسترش و اشتهار و به او محبوبیت بیشتر داد. پس از کتاب «شراب خانگی ترس محتسب خورده»اش که از سوی ساواک جمع آوری شد، کتاب «تیرانا» را که صبغه شدید انتقادی داشت، منتشر کرد که این کتاب هم به سرنوشت کتاب قبلی دچار شد و شاعر در عداد ممنوع القلم ها قرار گرفت.

اوستا به واسطه سفرهای متعددش به خارج از کشور از قبیل سفر به فرانسه، ایتالیا، انگلیس، سوییس، و... تا حدودی با ادبیات منثور و منظوم اروپا هم آشنایی داشت. کتاب «اشک و سرنوشت» او که منتخبی از آثار مشهور و مهم ادبی جهان است، شاید به انگیزه همین آشنایی و علاقه مندی باشد.

او از همان سال های مبارزه امام خمینی(س) با ایشان همراه شد و در طلیعه پیروزی انقلاب اسلامی یکی از درخشان ترین قصیده ها را در ستایش امام و نهضت ایشان با عنوان «خورشید تابان جهاد اسلامی» سرود.

در سال 1367 سفری به پاکستان داشت که در آن کشور در خیل دوستداران ایران و ادبیات فارسی، درباره حافظ و شعر جهانی او سخن گفت و اشعار فخیم و فاخر خود را نیز عندالاقتضا خواند و مورد استقبال دوستان و دوستداران قرار گرفت. انتشار مجموعه شعر «امام حماسه ای دیگر» او گویای ارادت وی به دین و مردان متعهد و تحول بخش دین و میهن است که طی آن، چهره انقلابی امام را با فاخر ترین کلمات ستود.

مهرداد اوستا در غزل، همواره ساختار دیرینه سبک عراقی را رعایت می کرد و در قصیده، مولفه های سنگین و پرصلابت سبک خراسانی را. اوستا در غزل و قصیده شاعری استاد است و وفادار به سنت دیرپای شاعرانه ایران زمین. در غزل، شاعری عاشق است که معشوق را بی تابانه دوست دارد و از هجرانش زجر می کشد. او در قصیده، استادی و مهارت و جودت ذهن و گستردگی محفوظات و معلومات خود را به منصه ظهور می رساند. اوزان غزل در سروده های مهرداد اوستا ساده و شناخته شده و آشنا هستند. مهرداد اوستا شعر نو را نیز دوست داشت و نیما یوشیج را کاملا می شناخت و با اخوان ثالث هم بسیار نزدیک بود. در سال های جنگ تحمیلی، احساس مسئولیت سنگینی او را به جبهه ها و شهر های جنگ زده کشاند.

استاد مهرداد اوستا شاعر، معلم، شعر شناس، هنر پژوه، زیبایی کاو، مولف، سخنور و بالاتر از همه انسان والا و فرهیخته پس از یک عمر 64 ساله که حدود 50 سال آن را به شعر خوانی و شعر سرایی و تدریس و تحقیق متون گذرانده بود، در روز 17 اردیبهشت سال 1370 در شورای شعر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در حالی که به کار بررسی سروده های واصله مشغول بود، بر اثر حمله قلبی و نارسایی تنفسی به خدا و خاطره پیوست. پیکر پاک و نحیفش در بهشت زهرای تهران در قطعه هنرمندان به خاک سپرده شد.

1330 تصحیح دیوان سلمان ساوجی

1333 رساله‌ای در فلسفه، منطق، روانشناسی و اخلاق

1334 عقل و اشراق

1335 تصحیح رسائل خیام با مقدمه و تحقیق در زندگی وی

1339 از کاروان رفته

1342 پالیزبان

1344 حماسه آرش

1345 از امروز تا هرگز

1348 اشک و سرنوشت

1348 روش تحقیق در دستور زبان فارسی و شیوه نگارش

1351 شراب خانگی ترس محتسب خورده

1352 تیرانا

1360 امام، حماسه‌ای دیگر

 

امیرحسین کاکایی –18 تیر 1391


منابع :

1. دانشنامه آزاد ویکی پدیا

2. کتاب «راویان صبح»، ص 9 - 28

 

. انتهای پیام /*