چرا اسلام و مسیحیت هر دو قدس را تقدیس می کنند؟ روایت اسقف کاپوچی از اولین دیدار با امام

امام در دیدار با اسقف کاپوچی گفت: شما دیدید که من از او استقبال کردم نه فقط در خانه ام بلکه در اعماق قلبم.

پاسخ فاطمه طباطبایی به سوال: شب های آخرین ماه رمضان امام چگونه گذشت؟

آنها که از نزدیک با امام حشر و نشر داشتند می دانند که نماز شب خواندن ایشان از جمله برنامه های دقیق و منظمی بوده که از شروع سن تکلیف وارد برنامه زندگی شان شده است. حال اینکه این نماز شب را چگونه ادا می کردند، در خاطرات دو تن از نزدیکانشان می خوانیم.

خاطره آیت الله خامنه ای از دوازده فروردین سال ۵۸/ روز رأی گیری کرمان بودم...

روایت آیت الله خامنه ای از چگونگی آشنایی شان با حاج احمد آقا

اینکه شخصیت های سیاسی و نام آشنا چگونه و در چه برهه ای از تاریخ نهضت امام خمینی با هم آشنا شده اند، از جذابیت مخصوص به خود برخوردار است از جمله این آشنایی ها، چگونگی برخورد میان حاج احمد آقا و آیت الله خامنه ای است که خود روایتی شیرین است.

حاج احمد آقا برای امام نعمت بزرگی بود/ روایت آیت الله امامی کاشانی از دلسوزی های حاج احمدآقا

مرحوم آیت الله امامی کاشانی وجود حاج احمد آقا را نعمتی می دانستند که هم امین امام بودند و هم امین انقلاب.

روایت آیت الله هاشمی از اعتمادی که میان انقلابیون و حاج احمدآقا شکل گرفت

شهید مطهری، شهید بهشتی، مرحوم هاشمی و...از اعضای گروهی بودند که با هم در پیشبرد نهضت امام خمینی تلاش می کردند و نیاز به رابطی بین خود و امام داشتند. روایت مرحوم هاشمی از اعتمادی که میان آنها و فرزند امام صورت گرفت خواندنی است.

روایت دکتر حسن روحانی از دیدار با یادگار امام در نوفل لوشاتو

شاید اولین روزهایی بود که امام از پاریس به نوفل لوشاتو منتقل شده بود؛ چون امام چند روزی (حدود یک هفته) در خانه ای بود در محله کَشان، بعد منتقل شد به نوفل لوشاتو… و آنجا ما حاج احمدآقا را از نو دیدیم. در اولین برخوردی که من با ایشان داشتم، ایشان خیلی تعریف کرد از سخنرانی ای که من در مراسم ختم مرحوم آیت الله حاج آقا مصطفی در مسجد ارک انجام داده بودم.

مروری کوتاه بر خاطراتی در باره ساده زیستی و قناعت خاص امام در ماه مبارک رمضان

امام تمام سالهایی را که در نجف بودند تا آخر اقامتشان روزه می ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏گرفتند. و غذای افطاریشان بسیار ساده بود. خدا شاهد است بنا به توصیه دکتر برای ایشان کباب برگ درست می‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏ کردند و آقا قسمت جزیی از آن را به زور اصرار ما می ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏خوردند. ایشان معمولاً با نان و پنیر سر می‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏ کردند.

توصیه ناب امام به عروسشان برای باقیمانده ماه شعبان

امام خمینی در نامه ای به خانم طباطبایی نوشته اند: شهر شعبان المعظم که شهر امامان است در شرف گذشتن و ما خود را نتوانستیم مهیا کنیم برای شهر اللَّه. دعاها را گاهی با لقلقه لسان خواندم و از آنها چیزی حاصل نشد در این آخر شهر عرض می کنم، اللَّهُمَّ انْ لَمْ تَکُنْ غَفَرْتَ لَنا فیِما مَضی مِنْ شَعبانَ فَاغْفِرْ لَنا فِیما بَقِیَ مِنهُ

روایت امامی کاشانی از واکنش امام نسبت به رفتار بنی صدری ها

اعوان و انصار بنی صدر دانشگاه تهران را میدان مبارزه خود کرده بودند و نیروهای انقلابی را مورد ضرب و شتم قرار دادند. خبر به گوش امام رسید.

روایت مرحوم آیت‏ الله امامی کاشانی درباره شیوه لباس پوشیدن امام

عبای زمستانی همان عبای تابستانی است.

دو نکته مهمی که امام بر آن تاکید داشتند چه بود؟/ فاطمه طباطبایی روایت می کند

به افرادی که از گروه های مختلف سیاسی و دانشجویان خارج از کشور در محل اقامت امام در نوفل لوشاتو جمع شده بودند، پیغام رسید که امام قرار است با آنها دیدار داشته باشد. هیجان جمع را گرفته بود. روایت فاطمه طباطبایی در این باره خواندنی است.

۲۲ بهمن به روایت تیمسار قره باغی و هاشمی رفسنجانی

حکومت نظامی هم برای رژیم شاه کاری از پیش نبرد. این را نه انقلابیون که حتی فرماندهان ارشد رژیم نیز در اعترافاتشان اذعان کرده اند. قره باغی، شفقت، ربیعی و حاتم جمعی از این امرا هستند که از عجز خود گفته اند.

چگونگی ملاقات همافران با امام و واکنش دولت بختیار به روایت ناطق نوری

از اتفاقات مهمی که چند روز پس از بازگشت امام به کشور روی داد، دیدار همافران با ایشان بود که ریزه کاری های این دیدار از زبان ناطق نوری خواندنی است.

خاطراتی از آخرین لحظات حضور امام خمینی در نوفل لوشاتو/ هدیه دختران فرانسوی به امام چه بود؟

​دو دختر فرانسوی جلوی اقامتگاه امام خمینی آمدند و با آقای فردوسی پور صحبت کردند و وقت ملاقات با امام خواستند. وی عذر آورد که امام در حال جمع کردن اثاثیه هستند. آن ها یک شیشه محتوای خاک که لاک و مهر شده بودند به وی دادند تا به امام برساند و دو عکس با امضای امام برای آن ها بیاورد. آن ها توضیح دادند که رسم مردم فرانسه این است که کسی را که خیلی دوست دارند هنگام خداحافظی نفیس ترین چیز یعنی خاک فرانسه را هدیه می کنند. امام خمینی نیز در پاسخ آن ها دو عکس امضا کردند و برای آن ها ارسال نمودند.

روایت آیت الله هاشمی از روزی که امام را گم کردند

ساعتی از ورود امام به ایران می گذشت. سخنرانی در بهشت زهرا(س) به پایان رسیده بود. همه در اوج خوشحالی بودند که اتفاقی، غصه را مهمان دل هایشان کرد. امام را گم کرده بودند.

عصبانیت شهید مطهری به روایت ناطق نوری در مراسم استقبال از امام

حجت الاسلام و المسلمین علی اکبر ناطق نوری در خاطرات خود به روزی اشاره کرده که چند نفری برای ورود امام در حال برنامه ریزی بودند و مدام تلفنی با حاج احمد آقا در حال مکالمه؛ و همه با عصبانیت گوشی را به طرفی پرتاب می کردند و ... که بسیار خواندنی است.

فرمان شکست حکومت نظامی به روایت آیت الله ناطق نوری

روز بیست و یکم بهمن ماه سال 57 و در حالی که حکومت نظامی برقرار بود، امام فرمان بر شکست حکومت نظامی دادند. ناطق نوری از همراهان نهضت امام به بازگویی این ماجرا پرداخته است.

روایت خواندنی از آیت الله محمدرضا توسلی: هیچکس ندید که امام تسبیح به دست بگیرد

روایت خانم فاطمه طباطبایی از تقید امام به عمل مستحبی در ماه رجب

فراگیر شدن نهضت امام خمینی میان گروه های گوناگون سیاسی به روایت سیدمهدی طباطبایی

ختم آقا مصطفی خمینی موجب طلیعه تجمع گروه ها بود؛ چون عنوان ختم آقا مصطفی طوری بود که گروهی نمی توانست شرکت نکند. حتی یادم است آقای فروهر که گروه و دار و دسته داشت و...

روایتی خواندنی از پاسخی که امام به عروسشان برای شعرگویی دادند...

اینک چون تو با اصرار خاص به خودت از من شعر خواستی باید به حق بگویم که نه ‎ ‎ در جوانی که فصل شعر و شعور است و اکنون سپری شده، و نه در فصل پیری که آن را هم ‎ ‎ پشت سر گذاشته ام، و نه در حال ارذل العُمُر ‎ که اکنون با آن دست به گریبانم قدرت ‎ ‎ شعرگویی نداشتم.

دیدار مردم انزلی با امام خمینی به روایت سیدمحمدجواد پیشوایی

دیدار مردم انزلی با امام خمینی در اوائل سال ۶۰ یکی از خاطرات خوب و جالب بنده در طول حضورم در بندانزلی دیدار اهالی شهر با حضرت امام بود. مردم خودشان طالب دیدار بودند و به لطف خدا مقدماتش هم فراهم شد.

ماجرای جمع آوری هجده هزار امضاء به روایت مرحوم آیت الله محمدرضا رحمت

کماندوها به مدرسه فیضیه حمله کرده و در و دیوار مدرسه را به خون طلاب آغشته کرده بودند. ما اما در مشهد مشغول چاپ اعلامیه بودیم هر چند که مشکلات فراوانی سد راهمان می شد. روایت این ماجرا را از زبان مرحوم آیت الله رحمت می خوانیم.

روایت محمدعلی رحمانی از ضبط و ثبت درس ها و سخنرانی های امام در نجف توسط مرحوم آیت الله رحمت

حجت الاسلام و المسلمین محمدعلی رحمانی خاطره ای از ضبط و ثبت درس ها و سخنرانی های امام در نجف توسط مرحوم آیت الله محمدرضا رحمت نقل کرد.

بی اعتنایی امام و سراسیمگی شاگردان از آتش ‏سوزی هنگام درس به روایت مرحوم محمدرضا رحمت

حضرت امام در نجف برای ضبط درسهایشان اجازۀ نمی‏دادند، ولی برای ضبط‏سخنرانی اجازه می‏فرمودند. ما هم شدیداً دنبال ضبط درسها بودیم.

روایت کتابدار قدیمی تهران از رفت و آمد امام خمینی به کتابفروشی اسلامیه

فرید کتابچی، صاحب فعلی کتابفروشی اسلامیه می گوید: امام خمینی (ره) زمانی که در قم بودند به مغازه ما می آمدند و نمونه های چاپی کتاب کشف الاسرار را تصحیح می کردند. برگه هایی را که از حروفچینی می آوردیم، با مداد تصحیح می کردیم و به چاپخانه می فرستادیم. در آن زمان امام (ره) ۴۴سال داشتند و در حوزه علمیه تدریس می کردند.

روایتی شیرین از کودکی ای که بر سید مرتضی گذشت

بیست و دوم آبان ماه سال ۷۵ بود که آیت الله سید مرتضی پسندیده، برادر بزرگتر امام خمینی(س) در جوار رحمت حق آرام گرفتند. کتابی از خاطرات ایشان با عنوان خاطرات آیت الله پسندیده سال ها قبل به چاپ رسید که در آن به بیان تاریخچه ای از خاندان خود و شهر خمین و... پرداخته اند...

تأکید امام بر حفظ آبروی افراد به روایت حجت الاسلام سیدمهدی طباطبایی

حضرت امام همیشه تأکیدشان بر حفظ آبروی افراد بود. در مواردی که تخلفی از مدیران سر می زد، می فرمودند؛ آنها را بخواهید و بگوئید؛ خودشان دست از این کارهایشان بردارند، نصیحت محرمانه بکنید و کار را تمام کنید.

تلخ ترین و شیرین ترین خاطره دفاع مقدس به روایت حاج سیداحمدآقا

روزگار هشت ساله دفاع مقدس با خاطرات تلخ و شیرین همراه بود و امام به عنوان رهبر جمهوری اسلامی موضع گیری های متفاوتی در قبال شنیدن اخبار جنگ داشتند که حاج احمد آقا تلخ ترین و شیرین ترین آن را روایت کرده است.