سخنرانی
تشریح چگونگی اصلاح دانشگاه های کشور
سخنرانی در جمع دانشجویان عضو انجمن اسلامی دانشگاه ها (اصلاح دانشگاه ها)
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

نوع ماده: صحیفه امام

پدیدآورنده : خمینی، روح الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، 1279 - 1368

محل نشر : تهران

ناشر: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)

زمان (شمسی) : 1 اردی‍ب‍ه‍ش‍ت‌ ‭1359

زمان (قمری) : 5 جمادی الثانی ‭1400

مکان: تهران

شماره صفحه : 248

موضوع : تشریح چگونگی اصلاح دانشگاه های کشور

زبان اثر : فارسی

حضار : اقشار مختلف مردم - دانشجویان عضو انجمن اسلامی دانشگاه ها و سازمان های دانشجویی مسلمان سراسر کشور

سخنرانی در جمع دانشجویان عضو انجمن اسلامی دانشگاه ها (اصلاح دانشگاه ها)

سخنرانی

‏زمان: ساعت 30:17 بعدازظهر 1 اردیبهشت 1359 / 5 جمادی الثانی 1400‏

‏مکان: تهران، شمیران، دربند‏

‏موضوع: تشریح چگونگی اصلاح دانشگاههای کشور‏

‏حضار: اقشار مختلف مردم ـ دانشجویان عضو انجمن اسلامی دانشگاهها و سازمانهای‏‎ ‎‏دانشجویی مسلمان سراسر کشور‏

‏بسم الله الرحمن الرحیم‏

تبیین مفهوم «اسلامی شدن دانشگاه»

‏     سلام بر شما ملت بزرگ ایران. سلام بر ملت مسلمان جهان. سلام بر دانشگاهیان و‏‎ ‎‏دانشجویان معظم که سربازانی برای اسلامند. و من لازم است که یک تذکر به شما بدهم‏‎ ‎‏که بدانید مقصود ما از اصلاح دانشگاهها چیست؟ بعضی گمان کردند که کسانی که‏‎ ‎‏اصلاح دانشگاهها را می خواهند و می خواهند دانشگاهها اسلامی باشد این است که‏‎ ‎‏گمان کردند که ـ این اشخاص توهّم کردند که ـ علوم دو قسم است: هر علمی دو قسم‏‎ ‎‏است. علم هندسه یکی اسلامی است، یکی غیراسلامی. علم فیزیک یکی اسلامی‏‎ ‎‏است، یکی غیراسلامی. از این جهت اعتراض کردند به اینکه علم، اسلامی و غیراسلامی‏‎ ‎‏ندارد. و بعضی توهّم کردند که اینها که قائلند به اینکه باید دانشگاهها اسلامی بشود؛ یعنی‏‎ ‎‏فقط علم فقه و تفسیر و اصول در آنجا باشد. یعنی همان شأنی را که مدارس قدیمه دارند‏‎ ‎‏باید در دانشگاهها هم همان تدریس بشود. اینها اشتباهاتی است که بعضی می کنند، یا‏‎ ‎‏خودشان را به اشتباه می اندازند. آنچه که ما می خواهیم بگوییم این است که دانشگاههای‏‎ ‎‏ما، دانشگاههای وابسته است. دانشگاههای ما دانشگاههای استعماری است.‏‎ ‎‏دانشگاههای ما اشخاصی را که تربیت می کنند، تعلیم می کنند، اشخاصی هستند که‏‎ ‎‏غربزده هستند. معلمینْ بسیاری شان غربزده هستند و جوانهای ما را غربزده بار می آورند.‏‎ ‎‏ما می گوییم که دانشگاههای ما یک دانشگاههایی که برای ملت ما مفید باشد، نیست. ما‏

‏بیشتر از پنجاه سال است که دانشگاه داریم، با بودجه های هنگفت کمرشکن که از‏‎ ‎‏دسترنج همین ملت حاصل می شود، و در این پنجاه سال نتوانستیم در علومی که در‏‎ ‎‏دانشگاهها کسب می شود خودکفا باشیم. ما بعد از پنجاه سال اگر بخواهیم یک مریضی را‏‎ ‎‏معالجه کنیم، اطبای ما بعضیهایشان یا بسیاری شان می گویند این باید برود به انگلستان؛‏‎ ‎‏پنجاه سال دانشگاه داشتیم و طبیبی که بتواند کفایت از ملت بکند، از احتیاج ملت بکند،‏‎ ‎‏به حسب اقرار خودشان نداریم. ما دانشگاه داشتیم و داریم و برای تمام شئونی که یک‏‎ ‎‏ملت زنده لازم دارد احتیاج به غرب داریم. ما که می گوییم دانشگاه باید از بنیان تغییر‏‎ ‎‏بکند و تغییرات بنیادی داشته باشد و اسلامی باشد، نه این است که فقط علوم اسلامی را‏‎ ‎‏در آنجا تدریس کنند. نه اینکه علوم دو قسمند. هر علمی دو قسم است: یکی اسلامی و‏‎ ‎‏یکی غیراسلامی. ما می گوییم که در این پنجاه سال یا بیشتر که ما دانشگاه داریم،‏‎ ‎‏فرآورده های دانشگاه را برای ما عرضه دارید. ما می گوییم که دانشگاههای ما مانع از‏‎ ‎‏ترقی فرزندان این آب و خاک است.‏

‏     ما می گوییم که دانشگاه ما مبدل شده است به یک میدان جنگ تبلیغاتی. ما می گوییم‏‎ ‎‏که جوانهای ما اگر علم هم پیدا کردند تربیت ندارند. مربّی به تربیت اسلامی نیستند.‏‎ ‎‏آنهایی که تحصیل می کنند، برای این است که یک ورقه ای به دست بیاورند و بروند و‏‎ ‎‏سربار ملت بشوند. آنطور نیست که به حسب احتیاجات ملت، به حسب احتیاجاتی که‏‎ ‎‏کشور ما دارد دانشگاه به آن ترتیب رفتار کند، و نگذارد این نسلهای بزرگ و این‏‎ ‎‏جوانهای بسیار عزیز به هدر بروند و قوای آنها به هدر برود، در این پنجاه سال قوای ما را‏‎ ‎‏به هدر بردند یا به خدمت خارجیها وادار کردند. معلمین مدارس ما، معلمین اسلامی به‏‎ ‎‏حسب نوع نیست، و تربیت در کنار تعلیم نبوده است. و لهذا آن چیزی که از دانشگاههای‏‎ ‎‏ما بیرون آمده است، یک انسان متعهد، یک شخصی که برای مملکت خودش دلسوز‏‎ ‎‏باشد، و تمام نظرش به این نباشد که منافع خودش را به دست بیاورد، ما نداریم. ما که‏‎ ‎‏می گوییم باید بنیاداً اینها تغییر بکند، می خواهیم بگوییم که دانشگاههای ما باید در‏‎ ‎‏احتیاجاتی که ملت دارند، در خدمت ملت باشند، نه در خدمت اجانب. ما معلمینی که در‏

‏مدارس ما، اساتیدی که در دانشگاههای ما هستند بسیاری از آنها در خدمت غربند.‏‎ ‎‏جوانهای ما را شستشوی مغزی می دهند. جوانهای ما را تربیت فاسد می کنند. ما‏‎ ‎‏نمی خواهیم بگوییم ما علوم جدیده را نمی خواهیم. ما نمی خواهیم بگوییم که علوم دو‏‎ ‎‏قسم است که بعضی مناقشه می کنند. عمداً یا از روی جهالت. ما می خواهیم بگوییم‏‎ ‎‏دانشگاههای ما اخلاق اسلامی ندارد. دانشگاه ما تربیت اسلامی ندارد. اگر دانشگاههای‏‎ ‎‏ما تربیت اسلامی و اخلاق اسلامی داشت، میدان زد و خورد عقایدی که مضرّ به حال این‏‎ ‎‏مملکت است نمی شد. اگر اخلاق اسلامی در این دانشگاهها بود این زد و خوردهایی که‏‎ ‎‏برای ما بسیار سنگین است، تحقق پیدا نمی کرد. اینها برای این است که اسلام را نمی دانند‏‎ ‎‏و تربیت اسلامی ندارند.‏

استقلال دانشگاه و دانشجویان در برابر شرق و غرب

‏     دانشگاهها باید تغییر بنیانی کند و باید از نو ساخته بشود که جوانان ما را تربیت کنند به‏‎ ‎‏تربیتهای اسلامی. اگر تحصیل علم می کنند، در کنار آن تربیت اسلامی باشد، نه آنکه‏‎ ‎‏اینها را تربیت کنند به تربیتهای غربی. نه آنکه یک دسته به طرف غرب بکشانند جوانهای‏‎ ‎‏ما را و یک دسته به طرف شرق و یک دسته با اشخاصی که با ما جنگ دارند، بالفعل‏‎ ‎‏اشخاصی که ما را می خواهند در انحصار اقتصادی قرار بدهند، یا برای ما ادعا می کنند که‏‎ ‎‏ما شما را، حصار اقتصادی می کشیم دور شما، و دست و پا می کنند در این موارد، یک‏‎ ‎‏دسته از دانشگاهیهای ما، از جوانهای ما کمک به آنها نکنند. ما می خواهیم که چنانچه‏‎ ‎‏ملت ایران در مقابل غرب ایستاد، جوانهای دانشگاهی ما هم همه در مقابلش بایستند. ما‏‎ ‎‏می خواهیم که اگر ملت ما در مقابل کمونیست ایستاد، تمام دانشگاهیهای ما هم در مقابل‏‎ ‎‏کمونیست بایستند. نه اینکه وقتی این جوانهایی که به واسطۀ ساده لوحی خودشان،‏‎ ‎‏تربیتهای باطل بعضی از معلمین را قبول کردند و حالا که ما می خواهیم یک دانشگاه‏‎ ‎‏مستقل درست کنیم و تغییر بنیادی بدهیم که مستقل بشود، وابسته به غرب نباشد، وابسته‏‎ ‎‏به کمونیسم نباشد، وابسته به مارکسیسم نباشد، چنانچه ما بخواهیم اینطور کنیم،‏

‏جبهه بندی می کنند. همین دلیل بر این است که ما دانشگاه اسلامی و دانشگاهی که تربیت‏‎ ‎‏کرده باشد جوانان ما را نداشتیم و نداریم. همین شاهد است بر اینکه جوانهای ما تربیت‏‎ ‎‏صحیح نشدند، و از آن طرف دنبال تحصیل نیستند. تمام عمرشان را صرف شعار می کنند‏‎ ‎‏و صرف تبلیغ سوء باطل. طرفداری از امریکا، طرفداری از شوروی. ما می خواهیم که‏‎ ‎‏جوانان ما، جوانان مستقل باشند و خودشان را ببینند. احتیاجات خودشان را ببینند. شرقی‏‎ ‎‏نباشند. غربی نباشند. اینهایی که راه افتادند در خیابانها یا در خود دانشگاهها و درگیری‏‎ ‎‏ایجاد می کنند. و زحمت برای دولت و ملت ایجاد می کنند، اینها اشخاصی هستند که‏‎ ‎‏طرفدار غرب یا شرقند. و به عقیدۀ من طرفدار غربند. طرفدار امریکایند. ‏

‏     ما که امروز با امریکا در قبال هم ایستادیم، در قبال این ابرقدرت ایستادیم و احتیاج به‏‎ ‎‏این داریم که جوانهای ما هم در قبال آنها بایستند، جوانهای ما در مقابل خودشان‏‎ ‎‏می ایستند و برای امریکا کار می کنند. ما می خواهیم دانشگاهها را طوری کنیم که‏‎ ‎‏جوانهای ما برای خودشان و برای ملتشان کار کنند. این آقایانی که اشکال می کنند در این‏‎ ‎‏معانی و کنار نشسته و اشکال می کنند، اینها گمان می کنند که اعضای شورای انقلاب‏‎ ‎‏نمی فهمند به اینکه معنی اسلامی کردن این نیست که در همۀ علوم دو قسم ما داریم. یک‏‎ ‎‏قسم هندسۀ اسلامی داریم. یک قسم هندسۀ غیراسلامی. اشکال می کنند. نمی دانند که‏‎ ‎‏اعضای شورای ما که بعضی از آنها دکتر هستند، و بعضی از آنها مجتهد هستند،‏‎ ‎‏نمی فهمند اینها که علوم اسلامی جایی دارد. در مدارس قدیمه هست. و اینجا جای علوم‏‎ ‎‏دیگر است. لکن باید دانشگاه اسلامی بشود تا علومی که در دانشگاه تحصیل می شود در‏‎ ‎‏راه ملت و در راه تقویت ملت و با احتیاج ملت همراه باشد. ما می گوییم که برنامه هایی که‏‎ ‎‏در دانشگاهها هست، منتهی می کند جوانان ما را به اینکه طرف کمونیسم کشیده بشوند یا‏‎ ‎‏طرف غرب و نباید اینطور باشد. ما می گوییم که جوانان ما را این معلمینی که یا اساتیدی‏‎ ‎‏که در دانشگاه بودند و بعضی از آنها که هستند، نمی گذارند تحصیل حسابی بکنند، آنها‏‎ ‎‏را متوقف می کنند. مانع از پیشرفت آنها هست. در خدمت غرب هستند و می خواهند ما‏‎ ‎‏در همه چیز محتاج به غرب باشیم. معنی اسلامی شدن دانشگاه این است که استقلال پیدا‏

‏کند و خودش را از غرب جدا کند و خودش را از وابستگی به شرق جدا کند و یک‏‎ ‎‏مملکت مستقل، یک دانشگاه مستقل، یک فرهنگ مستقل داشته باشیم. عزیزان من، ما‏‎ ‎‏از حصر اقتصادی نمی ترسیم. ما از دخالت نظامی نمی ترسیم. آن چیزی که ما را‏‎ ‎‏می ترساند وابستگی فرهنگی است. ما از دانشگاه استعماری می ترسیم. ما از دانشگاهی‏‎ ‎‏می ترسیم که جوانهای ما را آنطور تربیت کنند که خدمت غرب بکنند. ما از دانشگاهی‏‎ ‎‏می ترسیم که آنطور جوانهای ما را تربیت کنند که خدمت به کمونیسم کنند. ما می خواهیم‏‎ ‎‏که دانشگاه ما مثل اشخاصی که ـ بعضی از این اشخاصی که ـ اشکال به این مسئله کردند،‏‎ ‎‏نباشند. اینها نمی فهمند معنای استقلال و معنای اسلامیت دانشگاه را. من آن چیزی را که‏‎ ‎‏شورای انقلاب و رئیس جمهور گفته اند راجع به تصفیۀ دانشگاه و راجع به اینکه باید‏‎ ‎‏دانشگاه از این جهاتی که در آن هست بیرون برود تا مستقل بشود، تا بتوانیم ما استقلالش‏‎ ‎‏را حفظ کنیم، پشتیبانی می کنم. و من از تمام جوانها، از تمام جوانها خواستارم که‏‎ ‎‏کارشکنی نکنند و مقاومت نکنند و نگذارند که اگر مقاومت کردند، ما تکلیف آخر را‏‎ ‎‏برای ملت معین کنیم. از خداوند تعالی سعادت ملت اسلام را و سعادت جوانها را‏‎ ‎‏خواستارم. و امیدوارم که همان طوری که پیشنهاد شده است، دانشگاهها را از همۀ عناصر‏‎ ‎‏تخلیه کنند و از همۀ وابستگیها تخلیه کنند، تا اینکه ان شاءالله یک دانشگاه صحیح ‏‏[‏‏با‏‏]‏‎ ‎‏اخلاقی اسلامی ‏‏[‏‏و‏‏]‏‏ فرهنگ اسلامی تحقق پیدا بکند.‏

‏والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته‏

‎ ‎