سخنرانی
تشریح وظایف وکالت در مجلس شورای اسلامی
سخنرانی در جمع نمایندگان مجلس (افتتاح اولین دوره مجلس شورای اسلامی)
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

نوع ماده: صحیفه امام

پدیدآورنده : خمینی، روح الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، 1279 - 1368

محل نشر : تهران

ناشر: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)

زمان (شمسی) : 4 خ‍رداد ‭1359

زمان (قمری) : 10 رج‍ب‌ ‭1400

مکان: تهران

شماره صفحه : 343

موضوع : تشریح وظایف وکالت در مجلس شورای اسلامی

زبان اثر : فارسی

مناسبت : افتتاح اولین دوره مجلس شورای اسلامی

حضار : نمایندگان مجلس شورای اسلامی

سخنرانی در جمع نمایندگان مجلس (افتتاح اولین دوره مجلس شورای اسلامی)

سخنرانی

‏زمان: ساعت 55:10 صبح 4 خرداد 1359 / 10 رجب 1400‏

‏مکان: تهران، حسینیۀ جماران‏

‏موضوع: تشریح وظایف وکالت در مجلس شورای اسلامی‏

‏مناسبت: افتتاح اولین دورۀ مجلس شورای اسلامی‏

‏حضار: نمایندگان مجلس شورای اسلامی‏

‏بسم الله الرحمن الرحیم‏

مجلس محل طرح مسائل دلخواه اسلام و مردم

‏     من خوف این را دارم که مطالبی که آقای حجازی‏‎[1]‎‏ فرمودند دربارۀ من، باورم بیاید.‏‎ ‎‏من خوف این را دارم که با این فرمایشات ایشان و امثال ایشان برای من یک غرور و‏‎ ‎‏انحطاطی پیش بیاید. من به خدای تبارک و تعالی پناه می برم از غرور. من اگر خودم را‏‎ ‎‏برای خودم نسبت به سایر انسانها یک مرتبتی قائل باشم، این انحطاط فکری است و‏‎ ‎‏انحطاط روحی. من در عین حال که از آقای حجازی تقدیر می کنم که ناطق برومندی‏‎ ‎‏است و متعهد، لکن گله می کنم که در حضور من مسائلی که ممکن است من باورم بیاید‏‎ ‎‏فرمودند من چند کلمه ای که می خواهم در حضور آقایان عرض کنم از باب اینکه امر‏‎ ‎‏شده است به تذکر؛ ‏فَاِنّ الذِّکْری تَنْفَعُ الْمُؤمِنینَ.‎[2]‎‏ تصادف خوبی است که امروز که آقایان در‏‎ ‎‏اینجا تشریف دارند و با هم مواجه هستیم مواجه با ملت هستیم، تمام ملت خلاصه در‏‎ ‎‏وجود شما آقایان است، تصادف خوبی است که با روز عید مبارکی مصادف شده است،‏‎ ‎‏و از آن بهتر این است که روز گشایش مجلس اسلامی در روزی است که عدالت در عالم‏‎ ‎‏متولد شده است، روزی است که امیرالمؤمنین ـ سلام الله علیه ـ به دنیا آمدند که مظهر همۀ‏

‏عدالتها و اعجوبۀ عالم هستند و از صدر عالم تا ابد بجز رسول اکرم کسی به فضیلت او‏‎ ‎‏نیست. این را ما به فال نیک می گیریم و این فکر را می کنیم که آقایان که در یک روزی که‏‎ ‎‏مظهر عدالت خدا، پرتو عدالت انسانی در آن روز متولد شده است، و شما مجلس را در‏‎ ‎‏آن روز افتتاح می کنید بدانید که باید همان رشته را، همان رشتۀ علی ـ علیه السلام ـ را‏‎ ‎‏پیروی کنید. من در بعضی مجالس زمان رضاخان رفته ام در مجلس به عنوان تماشاگری و‏‎ ‎‏مجالس دیگری هم که از آن زمان تا اخیر بوده است شنیده ام. آنجایی که من دیده ام،‏‎ ‎‏مجلس، مجلس شورا نبوده است، مجلس مبارزه بین افراد در آمال خودشان بود؛ جنگ‏‎ ‎‏و نزاع بود. حتی بعض اشخاص که اشخاص صحیحی بودند و در خارج از مجلس حدود‏‎ ‎‏را حفظ می کردند، در مجلس که وارد می شدند مثل اینکه ملزم می شدند به اینکه نظیر‏‎ ‎‏آنهای دیگری که به طور غیر اسلامی رفتار می کردند، گاهی هم بعضی از آنها منحرف‏‎ ‎‏بشوند. مجلس شورای اسلامی مجلس مشورت است، مجلسی است که باید متفکرین،‏‎ ‎‏آقایان، مسائلی که مایحتاج ملت است و کشور است در میان بگذارند و با هم مشورت‏‎ ‎‏کنند. مباحثه کنند فقط آن چیزهایی که مربوط به ملت است و به اسلام. ‏

‏     مجلس شورای اسلامی که شما آقایان وکیل هستید از طرف ملت برای خدمت در آن‏‎ ‎‏بنگاه، باید آنکه دلخواه ملت است در آنجا طرح بشود. و آنچه دلخواه اسلام است بحث‏‎ ‎‏و مشورت بشود. و به ترتیبی که مقرر است تصویب بشود و همه چیزش اسلامی باشد.‏‎ ‎‏اغراض شخصیه را باید همۀ ما کنار بگذاریم. فرضاً که من با شما خدای نخواسته، یک‏‎ ‎‏حساب و خرده دارم، این در مجلس نباید، در مجلسی که مجلس اسلامی است نباید این‏‎ ‎‏خرده حسابها را آنجا به آن رسید. مجلس شورای اسلامی در یک محفظۀ سربسته نیست‏‎ ‎‏که اگر خدای نخواسته انحرافی در آن پیدا شد همان اجزای خود مجلس بفهمند، این‏‎ ‎‏سرباز است و رادیو و تلویزیون این را منتشر می کند، همۀ ایران می بینند و می شنوند، و‏‎ ‎‏خارج از ایران هم تا آنجایی که موج اینها می رود، آنها هم می شنوند و می فهمند که چه‏‎ ‎‏شده است. اگر بنا باشد که خدای نخواسته از اول صف آرایی بشود برای جنگ اعصاب،‏‎ ‎‏و آن مجالسی که درزمان طاغوت بود، آن مجالس، باز محتوایش تکرار بشود، این‏

‏مجلس اسلامی نیست، و آقایان به وظیفۀ شرعی و الهی خودشان عمل نکرده اند.‏

لزوم رعایت اخلاق اسلامی در مجلس

‏     من امیدوارم که آقایان بدون اینکه جهات نفسیت را در نظر داشته باشند، و بدون‏‎ ‎‏اینکه اغراض خودشان را و مخالفتهای شخصی که با اشخاص دارند در نظر داشته باشند،‏‎ ‎‏به آن چیزی که وکیل او، به آن چیزی که در آن چیز وکیل هستند، اندیشه کنند و مباحثه‏‎ ‎‏کنند و شور کنند. شوری که در محیطی واقع شد که اسلامی است و اخلاق اسلامی است‏‎ ‎‏منتهی به جنگ نمی شود، منتهی به آن مسائلی که در آن مجلسها و بعضی از آن مجلسها‏‎ ‎‏واقع می شد که انصافاً شرم آور است نمی شود. باید همان طوری که تا حالا تحولات‏‎ ‎‏زیادی پیدا شده است در این ملت، شما که وکیل از جانب ملت هستید، و عصارۀ فضایل‏‎ ‎‏ملت هستید، باید در آنجا همان معنایی که مأمور او شدید از طرف ملت، همان معانی‏‎ ‎‏باشد. ملت یک ملت اسلامی است و اسلام را می خواهد و احکام اسلام را می خواهد.‏‎ ‎‏شما وکیل نیستید که بروید آنجا بنشینید و حسابهایی که خودتان با هم دارید صاف کنید.‏‎ ‎‏اگر یک همچو کاری بشود، این انحراف است و غصب است آن محل برای شما. شما‏‎ ‎‏باید ـ ان شاءالله همین طور هم هست ـ شما باید در آنجا معلم اخلاق باشید از برای همۀ‏‎ ‎‏کشور؛ برای اینکه مطالب شما به همۀ کشور بسط پیدا می کند. وقتی که همۀ مردم در تمام‏‎ ‎‏کشور دیدند که این وکلایشان با راستی و صداقت در خدمت کشور هستند و در خدمت‏‎ ‎‏اسلام هستند، و مناظره هایی که می کنند مناظره های اسلامی است، و بحث و تفتیشی که‏‎ ‎‏می کنند بحث و تفتیش اسلامی است، این یک تعلیمی می شود به همۀ افرادی که در این‏‎ ‎‏کشور هستند، و به آنجایی که این موجها می رسد در خارج کشور. ما باید همۀ قشرها را‏‎ ‎‏تربیت کنیم. شماها باید در مجلس که می روید علاوه بر اینکه، مسائلی که طرح می شود‏‎ ‎‏که مورد احتیاج ملت است، باید آنها را در آن طرح کنید، با سلاح اخلاق اسلامی وارد‏‎ ‎‏بشوید، و با آن سلاح مردم را تربیت کنید که وقتی چند سال از مجلس گذشت، در مردم‏‎ ‎‏آثار گفتگوهای شما و مناظرات شما پیدا باشد. از مجلس منعکس می شود کارهای شما.‏

‏علاوه بر اینکه خدای تبارک و تعالی حاضر است در همه جا و ناظر است در همه جا، و‏‎ ‎‏پرونده های همۀ شما پیش اوست و همۀ عالَم. علاوه بر اینکه باید ملاحظه کنید که در‏‎ ‎‏حضور خدای تبارک و تعالی هستید، هر نَفسی که می کشید در حضور او هست، و هر‏‎ ‎‏کلمه ای که ادا می کنید در محضر مبارک خدای تبارک و تعالی هست. و در محضر خدای‏‎ ‎‏تبارک وتعالی، برخلاف دستور او جرم عظیمی است، و باید ناظر بدانید خدا را بر اعمال‏‎ ‎‏خودتان، باید شما دیگران را هم تربیت کنید. همۀ اشخاصی که در هر مرکزی هستند باید‏‎ ‎‏آن مرکز را به صورت یک تعلیمگاه درآورند. همان طوری که در صدر اسلام آنکه‏‎ ‎‏رئیس دولت بود، و آنکه سردار بود، سردار لشکر بود، با اعمال خودشان مردم را تربیت‏‎ ‎‏می کردند، با حرفهای خودشان، با کردار خودشان مردم را تربیت می کردند، باید ما که‏‎ ‎‏دعوی این را داریم که مسلمان هستیم و تابع اولیای اسلام هستیم، باید ما هم با کردار و‏‎ ‎‏رفتار خودمان تربیت کنیم مردم را.‏

مجلس محل مباحثه نه مبارزه و جبهه بندی

‏     اگر خدای نخواسته، انحرافی در مجلس پیدا بشود، چون منعکس می شود به همه جا،‏‎ ‎‏ممکن است که انحراف در سطح گسترده ای پیدا بشود و مسئولیت بزرگ باشد. چنانچه‏‎ ‎‏انحرافاتی را شما به واسطۀ اعمال و افعالتان از ملت سلب کنید، اجر بسیار بزرگی را دارید،‏‎ ‎‏اجر انبیا را دارید. از الآن بنای بر این نگذارید که ما یک جبهۀ کذا و یک جبهۀ کذا، از‏‎ ‎‏اول بنای مبارزه باشد، مبارزه نیست، مباحثه است، مباحثه، مباحثۀ نرم اسلامی.‏‎ ‎‏می خواهید هر کدام مسائلی که دارید به دیگری بگویید با برهان، با بیان، البته باید بگویید‏‎ ‎‏اما مبارزه ندارید با هم. و همه برای اسلام هستید و خدمتگزار اسلام هستید و می خواهید‏‎ ‎‏برای اسلام خدمت بکنید. از حالا بنا نگذارید به اینکه یک جبهه بندی بکنید، یک دسته‏‎ ‎‏این طرف، یک دسته آن طرف و همان کارهایی که در مجالس سابق می کردند، و همان‏‎ ‎‏دعواها و نزاعهایی که به انحطاط می کشید خودشان و ملت را. و من نمی دانم آیا در‏‎ ‎‏مجالس خارج از این کشور یک همچو نزاعها و داد و قالها و بدگوییهایی بوده است که‏

‏تقلید کردند اینها از آنها یا نه ابتکار بوده، این را من اطلاع ندارم؛ لکن علی ایّ حال، چه‏‎ ‎‏تقلید از دیگران بوده، و چه ابتکار خودشان بوده است، یک امر بسیار مشوّه بدی بود که‏‎ ‎‏تلخی او در ذائقۀ باید بماند تا آخر. و من امیدوارم که کارهای شما آن تلخیها را از ذائقه ها‏‎ ‎‏بزداید.‏

کارشکنی و تضعیف یکدیگر، عامل انحطاط و سقوط

‏     و یک مطلبی که باز می خواهم عرض بکنم که دنبالۀ همین است، این است که الآن‏‎ ‎‏کشور ما اول عملش و اول کارش است. بحمدالله تا حالا تمام آن چیزهایی که یک‏‎ ‎‏حکومت لازم دارد، محقق شده است، لکن باز اول کار است. در این اول کار یک‏‎ ‎‏ویژگی ای هست که بعدها آن ویژگی دیگر ممکن است نباشد. حالایی که از خارج و‏‎ ‎‏داخل به کشور ما هجوم می شود، در داخل با طرحهای مختلف قلمهای مختلف،‏‎ ‎‏مجله های مختلف و گویندگان مختلف و اشخاصی که شلوغ می کنند در این مملکت،‏‎ ‎‏ابتلا هست، و از خارج هم که با قدرتهای بزرگ، محل ابتلای ما هست، ما اگر بخواهیم‏‎ ‎‏برای کشورمان، برای اسلام پیروزی حاصل بشود، باید کارشکنی نکنیم از هم. باید همه‏‎ ‎‏یکصدا باشیم. قضیۀ هدایت مسئله ای است، قضیۀ کارشکنی مسئلۀ دیگر، هدایت باید‏‎ ‎‏کرد. مرکز همه قانونها و قدرتها مجلس است. مجلس هدایت می کند همه را و باید بکند،‏‎ ‎‏اما بنای بر این نباشد که مجلس دولت را ضعیف کند. و بنای بر این هم نباشد که دولت‏‎ ‎‏مجلس را ضعیف کند. تضعیف هر یک، تضعیف خودش هم هست. اگر رئیس دولت؛‏‎ ‎‏رئیس جمهور تضعیف کند مجلس را، خودش قبل از مجلس سقوط می کند. و اگر‏‎ ‎‏مجلس تضعیف کند دولت و رئیس جمهور و آنهایی که اجرا می خواهند بکنند، این‏‎ ‎‏خودشان هم تضعیف می شوند و امروز صلاح نیست. چنانچه در یکوقتی هم یک همچو‏‎ ‎‏مطلبی واقع بشود، آن هم یک جرم است. امروز این مسئله، جرم بسیار بزرگ است. برای‏‎ ‎‏اینکه، در آن مواقعی که مملکت ما ابتلا به این مصایب ندارد، خوب یک کار خلاف‏‎ ‎‏است، اما کار خلافی نیست که مملکت ما را تهدید به نابودی و شکست بکند. اما امروز‏

‏که مملکت ما وضعش اینطوری است، و نمی توانند آنهایی که عمال خارجی هستند و‏‎ ‎‏خود خارجیها نمی توانند ببینند که در ظرف یک سال و دو سه ماه، چند ماه، تمام‏‎ ‎‏کارهایی که در چندین سال انجام نگرفته، اینجا انجام گرفت، این را نمی توانند ببینند. اینها‏‎ ‎‏از اول هی خیال می کردند که خوب، به خودشان وعده می دادند که اصلاً جمهوری‏‎ ‎‏اسلامی، این پا نمی گیرد. اصلش با او مخالفت می کردند: «جمهوری، نه، لازم نیست‏‎ ‎‏اسلامی باشد، جمهوری ملی باشد». ما از این ملیها هیچی ندیدیم جز خرابکاری. اگر‏‎ ‎‏یک نفرشان آدمی بود که صحیحی بود، اسلامی بود که صحیح بود، ما ندیدیم چیزی از‏‎ ‎‏اینها. ‏

‏     باید همۀ ما اسلامی پیش برویم. با برنامۀ اسلامی پیش برویم. پیروزی ما مرهون‏‎ ‎‏اسلام است، نه مرهون من است و نه مرهون شما و نه مرهون هیچ قوه ای، مرهون اسلام‏‎ ‎‏است. اسلام به ما این پیروزی را داده است. این یک نعمتی است که خدای تبارک و‏‎ ‎‏تعالی به ما اعطا کرده است، و این نعمت را چنانچه شکرگزاری نکنیم ممکن است که‏‎ ‎‏یکوقتی خدای نخواسته از ما بگیرند. شکرگزاری اش به این است که همان طوری که در‏‎ ‎‏اول همۀ دستها بلند شد که ما اسلام را می خواهیم، و جمهوری اسلامی را می خواهیم،‏‎ ‎‏خدای تبارک و تعالی، عنایت فرمود و اعطا کرد. اگر ما از حالا این دستها را کنار بزنیم،‏‎ ‎‏یکی از این طرف برود و یکی از آن طرف برود، و یکی یک چیزی بگوید و یکی یک‏‎ ‎‏چیز دیگری بگوید و جبهه بندی بشود، و دولت با مجلس، و مجلس با دولت و همه با هم‏‎ ‎‏به هم بریزند، ممکن است که عنایت خدا به واسطۀ کفران نعمت برداشته بشود، و ما‏‎ ‎‏انحطاط همه چیز پیدا بکنیم، و کشورمان باز برگردد به حال سابق، به همان ظلمها و همان‏‎ ‎‏ستمهایی که همه دیدید و همه دیدیم. شکرگزاری به این است که شماهایی که وکیل‏‎ ‎‏ملت هستید کارشکنی برای دولت نکنید، هدایت کنید. هر جایی که پا را کنار می گذارد‏‎ ‎‏هدایتش بکنید. ‏

‏     دولت هم هر کس می شود و هر کس هست، و نخست وزیر هم هر کس هست، دولت‏‎ ‎‏هم هر کس هست، آنها هم کارشکنی برای مجلس نکنند. آنها قوۀ مجریه هستند، همه‏

‏روی قانون عمل بکنند. این قانونی که ملت برایش رأی داده است. همین رأی نداده است‏‎ ‎‏که توی طاقچه بگذارید و کاری به آن نداشته باشید، بروید مشغول کار خودتان بشوید.‏‎ ‎‏این قانون باید دست همه باشد و همۀ حدود را قانون معیّن بکند. قانون برای مجلس‏‎ ‎‏حدود معین کرده است، تخلف از این حدود نشود. برای رئیس جمهور تحدید کرده،‏‎ ‎‏حدود قرار داده، او هم تخلف نکند. برای نخست وزیر و امثال اینها و دولتها حدود معیّن‏‎ ‎‏کرده. آنها هم نباید خارج بشوند. هر که خارج بشود از حدود، باید این را تنبه بدهند،‏‎ ‎‏هدایت کنند آن را.‏

حرکت در مسیر اسلام بدون خوف از چپ و راست

‏     و شماها هم من امید این را دارم که چهره های نورانی که در مقابل من واقع شده اند،‏‎ ‎‏بدانند که در پیشگاه خدای تبارک و تعالی هم هستید و باید برای اسلام و برای احکام‏‎ ‎‏اسلام ـ که به ما منت گذاشته است و همۀ پیروزیهای ما به واسطۀ اوست ـ خدمت بکنیم، و‏‎ ‎‏با کمال قدرت خدمت بکنیم. خوف این معنا را نداشته باشید که اگر در مجلس شما یک‏‎ ‎‏مطلبی را بگویید، پیش روشنفکرها این خوب نیست. شما نماز هم اگر بخوانید بعضی از‏‎ ‎‏این روشنفکرها پیششان خوب نیست. شما اگر دعا هم بخوانید بعضی از اینها پیششان‏‎ ‎‏خوب نیست. من نمی گویم همۀ روشنفکرها؛ روشنفکر خوب در همۀ طبقات هست. اما‏‎ ‎‏آنهایی که از اوّلی که این جمهوری اسلامی خواست پایش را بگذارد توی این مملکت‏‎ ‎‏مخالفت کردند، و آنهایی که به اسم خدمت به خلق می خواهند نگذارند این جمهوری‏‎ ‎‏اسلامی تحقق پیدا بکند. شما خوف هیچ کس را نداشته باشید؛ نه خوف چپیها را داشته‏‎ ‎‏باشید، نه خوف راستیها را داشته باشید. شما ـ در مسائل قانون اساسی است و اسلام و‏‎ ‎‏قانون اساسی هم تابع اسلام است ـ باید به اسلام فکر بکنید، نباید فکر کنید که حالا که در‏‎ ‎‏فلان کشور کذا چه جور واقع شده ما هم خوب است که التقاطی باشیم؛ یک قدری‏‎ ‎‏بگوییم خدا، یک قدری هم بگوییم چیز دیگر. مستقیم باشید و با استقامت کارتان را‏‎ ‎‏پیش ببرید، پشتیبان شما خداست. از هیچ چیز، از هیچ قوه نترسید. من نمی گویم که شما بر‏

‏همۀ قوه ها غلبه می توانید بکنید. ما که چیزی نداریم، همه چیز ما دست دشمنهای ماست.‏

نهراسیدن از شکست در عمل به تکلیف

‏     من عرض می کنم که وقتی بنا شد که ما به تکلیفمان عمل بکنیم، و ما آن راهی را که‏‎ ‎‏خدای تبارک و تعالی پیش پای ما گذاشته است آن راه را برویم، برای ما شکست هیچی‏‎ ‎‏نیست. برای اینکه از دو حال خارج نیست: یا این است که ما پیش می بریم که شکست‏‎ ‎‏هیچ نیست، و یا این است که نه، می آیند و ما را عقب می زنند، ما تکلیفمان را عمل‏‎ ‎‏کرده ایم، چه شکستی است؟ سیدالشهدا هم شکست خورد در کربلا، اما شکست نبود‏‎ ‎‏این. کشته شد و زنده کرد یک عالَمی را. امیرالمؤمنین هم در جنگها، در جنگ صفین‏‎ ‎‏شکست خورد، لکن شکست نبود این. او به خدمت اسلام بود و برای خدا کار می کرد.‏‎ ‎‏کسی که برای خدا کار بکند، هیچ وقت شکست تویش نیست، بُرد همیشه با آنهاست.‏‎ ‎‏شما خوف این را نداشته باشید که اگر یک چیزی برخلاف مثلاً مسلک مارکسیسم‏‎ ‎‏بگویید، بگویند که اینها چه عقب مانده هستند، خود آنها عقب مانده اند. همانهایی که‏‎ ‎‏ادعای ـ نمی دانم ـ کمونیستی و کذا می کنند، خود آنها از همه قلدرتر و از همه‏‎ ‎‏دیکتاتورترند، و ملتهایشان را همه به بند کشیده اند. آزادی در آن ممالک نیست برای‏‎ ‎‏کسی. همان طوری که در ممالک غربی هم آزادی نیست در کار، صحبت آزادی، حرف‏‎ ‎‏آزادی است. اگر آزادی باشد، این سیاههای بیچاره چه کرده اند که اینطور تحت‏‎ ‎‏فشارند؟ در هیچ جای دنیا شما خیال نکنید که این طرحهایی که می دهند، و این بساطی که‏‎ ‎‏درست می کنند، یک واقعیتی باشد و بخواهند روی او رفتار بکنند. این مجلسهای کذا که‏‎ ‎‏در دنیا درست شده است، و به دست قدرتمندها درست شده است، و لهذا حق وِتو‏‎ ‎‏دارند، همه اش آن قدرتمندها، اینها همه بازی است برای بلعیدن ماها، این یک مانور‏‎ ‎‏سیاسی است که با آن ماها را اغفال کنند و ماها را ببلعند. شما نباید گول از اینها بخورید و‏‎ ‎‏تحت تأثیر نه شرقیها واقع بشوید و نه غربیها وارد بشوید. شما آنطوری که اسلام مقرر‏‎ ‎‏فرموده است عمل بکنید. اگر هر کس هم هر چه به شما می گوید اعتنا به او نکنید. اسلام‏

‏مدنظر شما باشد. و این را بدانید که آنهایی که با این مجلس مخالفند، و آنهایی که با این‏‎ ‎‏انقلاب مخالفند، و آنهایی که با اسلام مخالفند، هر کاری بکنید آنها به مخالفت خودشان‏‎ ‎‏ادامه می دهند، منتها یکوقتی با یک بهانه است، بعد یک بهانۀ دیگر پیدا می کنند.‏

خادم بودن وکیل ملت، به اسلام و کشور

‏     شما توجه داشته باشید که به اسلام خدمت کنید و به کشور خودتان خدمت کنید. شما‏‎ ‎‏وکیل مردمی هستید که همه اسلام را می خواهند، و همه کشور خودشان را می خواهند. و‏‎ ‎‏شما باید برای این ملت خدمت بکنید، به آن چیزی که شما را وکیل کرده است خدمت‏‎ ‎‏بکنید. اگر انحراف پیدا کنید برخلاف ملت، خیانت کرده اید به وکالتی که دارید. و من‏‎ ‎‏امیدوارم که ان شاءالله شما با کمال قدرت، با کمال عزت و عظمت، این نهضت را به پیش‏‎ ‎‏ببرید. و مجلس، یک مجلس اسلامی اخلاقی همه چیز تمام باشد، و شما معلم اخلاق‏‎ ‎‏جامعه باشید، و همۀ جامعه هم پشتیبان شما باشد. و همه تان یک هویت بین دولت و ملت‏‎ ‎‏و ارتش و مردم و همه یک هویت باشید، همه اعضای یک انسان باشید. همه در خدمت‏‎ ‎‏انسان کامل؛ که رسول اکرم است باشید، و همه به منزلۀ اعضای او باشید برای خدمت؛ و‏‎ ‎‏اگر اینطور شد، پیروزی نصیبمان هست. و اگر خدای نخواسته، انحرافات پیدا شود و‏‎ ‎‏اغراض شخصیه پیش بیاید، و نمی دانم مسندها بحث بشود، و مقامها طرح بشود و امثال‏‎ ‎‏اینها، این اولاً انحطاط اخلاقی زیاد است، و انحطاط در پیشگاه خداست، و ثانیاً خوف‏‎ ‎‏این است که نتوانید این بار را به منزل برسانید. خداوند ان شاءالله همۀ شما را تأیید کند، و‏‎ ‎‏همۀ ما را و همۀ مسلمین را تأیید کند. و همه را از شر شیطان بزرگ و آنهایی که دنبالۀ او‏‎ ‎‏هستند حفظ کند. و ما را از شر نفس اماره بالسوء حفظ کند. ‏

‏والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته‏

‎ ‎

  • - آقای فخرالدین حجازی، نمایندۀ اول مردم تهران در اولین دورۀ مجلس شورای اسلامی. آقای حجازی، سخنرانی خود را با جملۀ « باَبی اَنْتَ وَ اُمّی» آغاز کرد و بقیۀ محتوای سخنرانی نیز در تجلیل از مقام والای امام بود که با گلایۀ شدید معظمٌ له روبرو شد.
  • - سورۀ ذاریات، آیۀ 55: « پند و تذکر مؤمنان را سودمند افتد.»