سخنرانی
منقطع شدن عذرها در خدمت نمودن به اسلام و کشور
سخنرانی در جمع کارکنان صنایع دفاع (خدمت به اسلام و کشور)
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

نوع ماده: صحیفه امام

پدیدآورنده : خمینی، روح الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، 1279 - 1368

محل نشر : تهران

ناشر: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)

زمان (شمسی) : 26 دی‌ ‭1361

زمان (قمری) : 1 ربیع الثانی ‭1403

مکان: تهران

شماره صفحه : 235

موضوع : منقطع شدن عذرها در خدمت نمودن به اسلام و کشور

زبان اثر : فارسی

حضار : سلیمی (وزیر دفاع) ـ صفایی (رئیس سیاسی ایدئولوژیک ارتش) ـ کارکنان صنایع دفاع ـ پرسنل دایره سیاسی عقید

سخنرانی در جمع کارکنان صنایع دفاع (خدمت به اسلام و کشور)

سخنرانی

‏زمان: صبح 26 دی 1361  / 1 ربیع الثانی 1403 ‏

‏مکان: تهران، حسینیه جماران‏

‏موضوع: منقطع شدن عذرها در خدمت نمودن به اسلام و کشور‏

‏حضار: سلیمی (وزیر دفاع) ـ صفایی (رئیس سیاسی ایدئولوژیک ارتش) ـ کارکنان صنایع دفاع ـ‏‎ ‎‏پرسنل دایره سیاسی عقیدتی کارکنان صدا و سیمای مرکز اصفهان‏

‏بسم الله الرحمن الرحیم‏

اتمام حجت خداوند در رفع عذرها

‏     ‏‏من قبلاً از آقایان و عزیزان حاضر در اینجا تشکر می کنم که در اینجا تشریف آوردید‏‎ ‎‏و از نزدیک ما شاهد چهره های نورانی شما هستیم. امروز که بحمد الله ایران به دست‏‎ ‎‏ایران و ایرانی اداره می شود و همه شئون کشور در دست خود ایرانیان و خود دلبستگان به‏‎ ‎‏اسلام، رهبری می شود، امروز روزی است که همه قشرهایی که در این کشور هستند‏‎ ‎‏مسئول هستند. هیچ فردی از افراد این کشور، چه از نویسنده و روشنفکر و چه روحانی و‏‎ ‎‏دانشگاهی و چه ارتش و سپاهی و بسیج و عشایر و چه مردم بازار و مردم خیابانها‏‎ ‎‏نمی توانند عذری پیدا بکنند به اینکه ما برای فلان عذر نتوانستیم به این کشور اسلامی‏‎ ‎‏خدمت کنیم. تمام عذرها را خدای تبارک و تعالی راهش را بسته و حجت را بر همه ما‏‎ ‎‏تمام کرده است. و امروز ایران میدان کار است، میدان نبرد است با شیاطین، و میدان‏‎ ‎‏سازندگی جوانان است، و میدان خدمت به اسلام و خدمت به مسلمین و خدمت به‏‎ ‎‏مستضعفان جهان. هر کس در هر شغلی که به او پیشنهاد می شود، اگر شایستگی ندارد‏‎ ‎‏برای آن شغل، برای او صحیح نیست و جایز نیست که در آن شغل وارد بشود، و اگر‏‎ ‎‏شایستگی دارد برای آن، برای او صحیح نیست که شانه خالی کند. امروز ما احتیاج به همۀ‏‎ ‎‏گروههایی که در کشور هستند داریم، و همۀ ملت ایران احتیاج به گروههای مختلف‏‎ ‎‏دارند، و اسلام عزیز هم احتیاج به فعالیت همۀ شماها دارد. از طرف خدای تبارک و‏

‏تعالی عذرها منقطع است؛ راه را باز کرد، موانع را برطرف کرد، دشمنان را کنار گذاشت و‏‎ ‎‏میدان را برای فعالیت باز کرد. و ما در این کشور، اسلام، در این کشور احتیاج به بسیاری‏‎ ‎‏از چیزها دارد که آنها که می توانند این احتیاج را رفع کنند و شایسته هستند، برای آنها‏‎ ‎‏عذری نیست که وارد نشوند.‏

لزوم تصدّی امر قضاوت بر روحانیون

‏     ‏‏امروز ما قاضی لازم داریم. قضاوت، شما می دانید که در طول مدت سلطنت، به‏‎ ‎‏دست روحانیون نبود که به حسب احکام اسلام مختص به آنهاست. قضاوت به یک‏‎ ‎‏صورت مشوه درآمده بود و قاضی یک آدمی بود که به حسب اکثر که به درد هیچ چیز‏‎ ‎‏نمی خورد «سیّما قضا».‏‎[1]‎‏ امروز قضاوت احتیاج دارد به افراد، به افراد حوزه های علمیه‏‎ ‎‏هرجا که هست، قم، مشهد، آذربایجان، هرجا که حوزۀ علمیه هست، اصفهان. علما و‏‎ ‎‏مدرسین حوزه ها باید قاضی تربیت کنند و این یک واجب کفایی است برای همه.‏‎ ‎‏قضاوت یک واجب کفایی است که اگر کسی بتواند انجام بدهد و به زمین بماند این امر،‏‎ ‎‏معاقب است. اینکه «من حالا حالش را ندارم، قضاوت امر مشکلی است» این حرفها عذر‏‎ ‎‏نیست. باید همۀ افرادی که خودشان را شایسته می دانند بیایند و این امر بزرگ را و این امر‏‎ ‎‏زمین مانده را از زمین بردارند، این بار را از زمین بردارند. و گویندگانی که هرجا ما داریم،‏‎ ‎‏در سرتاسر کشور، چه گویندگانی که از طبقۀ روحانی هستند و اهل منبر، و چه گویندگانی‏‎ ‎‏که از سایر طبقات هستند، و نویسندگان در هر جا که هستند، چه در حوزه های علمیه و چه‏‎ ‎‏در دانشگاهها و چه در سایر جاها هستند، باید با گفتار خودشان و نوشتار خودشان به این‏‎ ‎‏کشور خدمت کنند. عذر نیست برای آنها که چون من وارد یک شغلی نیستم پس‏‎ ‎‏نویسندگی هم نکنم. شغل، امروز یک امری است که برای آن اشخاصی که شایسته‏‎ ‎‏هستند و ایران احتیاج به آن شغلها دارد، واجب کفایی است. واجب کفایی آن است که به‏‎ ‎‏همه واجب است و چنانچه ترک بشود، همه معاقب هستند؛ لکن اگر یک عده ای قیام‏

‏کردند به آن امر، از دیگران ساقط می شود. قضاوت از این امرهاست. و رسیدگی به حال‏‎ ‎‏مستضعفان، رسیدگی به حال اینهایی که در طول مدت سلطنت و خصوصاً این رژیم اخیر‏‎ ‎‏از هر چیز محروم بودند، این هم یکی از اموری است که آنهایی که قدرت دارند به اینکه‏‎ ‎‏برای آنها خدمت کنند، خدمت یک امر لازمی است برای آنها و باید خدمت کنند. و‏‎ ‎‏مسئلۀ تبلیغ که یکی از امور بسیار مهم است و اکثر شما که در اینجا تشریف دارید مورد‏‎ ‎‏عملتان هست.‏

احتیاج ارتش به امر تعلیم و تربیت اسلامی

‏     ‏‏هر کاری را که انسان عهده دار شد، مسئول آن کار است. مسئول است در اینکه به‏‎ ‎‏راستی و امانت عمل کند، و مسئول است در اینکه با جدیت و فعالیت عمل کند و با‏‎ ‎‏خلوص برای خدای تبارک و تعالی. شمایی که در ارتش سازمان ایدئولوژی را دارید و‏‎ ‎‏سازمان سیاسی را دارید، الآن مسئول این امر هستید. همۀ جمعیت دنیا احتیاج به تعلیم و‏‎ ‎‏تربیت دارند. هیچ کس نمی تواند ادعا کند که من دیگر احتیاج ندارم به اینکه تعلیم بشوم‏‎ ‎‏و تربیت بشوم. رسول خدا هم تا آخر احتیاج داشت، منتها احتیاج او را خدا رفع می کرد.‏‎ ‎‏ما همه احتیاج داریم. ارتش از آن ارگانهایی هست که احتیاجش بیشتر است به این امور،‏‎ ‎‏و شما که متکفل این امر سیاسی و این امر تبلیغاتی و این امر ایدئولوژی هستید باید بدانید‏‎ ‎‏که مسئولیت بزرگی به عهده تان است و عمل ارزشمندی هم هست. ارتشی که در طول‏‎ ‎‏مدت شاهنشاهی گرفتار بوده است به دست یا مستشارهای خارجی و یا فرماندهان‏‎ ‎‏داخلی ـ که از آنها کمتر نبودند ـ و آن چیزی که مطرح نبوده است در آنجا، مسائل سیاسی‏‎ ‎‏ـ اسلامی و مسائل ایدئولوژی اسلامی، بلکه شاید در بسیاری از جاها مردم را از اسلام‏‎ ‎‏دور می کردند، مردم را کنار می گذاشتند، ارتش را نمی گذاشتند که حتی مسائل عادی‏‎ ‎‏خودش را یاد بگیرد. امروز که ارتش بحمدالله اسلامی است و نیروهای مسلح ایران‏‎ ‎‏بحمدالله همه متحول شدند به یک نیروهای اسلامی و خدمتگزار به قرآن کریم، امروز‏‎ ‎‏احتیاج دارند به تعلیم و تربیت. احتیاج دارند به اینکه مسائل را، مسائل اسلامی را، مسائل‏

‏سیاسی ـ اسلامی را، به آنها گفته بشود تربیت بشوند آنها. و محتاج به این است که آقایانی‏‎ ‎‏که متکفل این امور هستند، آنها را از گروههایی که هستند، حزبهایی که هستند، آنها را‏‎ ‎‏کنار بگذارند و ارتش باشد و ارتش. ارتش اسلامی قدرتمند، منتها با تعلیمات اسلامی و‏‎ ‎‏فهماندن به اینکه اسلام چه سیاستی در جهان دارد و می خواهد چه بکند، اینها باید به آنها‏‎ ‎‏گوشزد بشود و آنها تحت تربیت و تعلیم واقع بشوند. اخلاق کریمه، آن قدری که در‏‎ ‎‏ارتش و در سپاه و در قوای مسلح دیگر اخلاق کریمه لازم است، شاید در جاهای‏‎ ‎‏دیگری به آن اندازه لازم نباشد. آنها هستند که گاهی در جبهه ها وقتی که می روند ممکن‏‎ ‎‏است که با یک وضعی روبرو بشوند که اگر اخلاق اسلامی نداشته باشند، برای خودشان،‏‎ ‎‏برای ارتششان غائله بجا بیاورد. اخلاق اسلامی را باید برای آنها بگویید و بحمدالله آنها،‏‎ ‎‏برای پذیرایی الآن مهیا هستند؛ و بحمدالله بسیاری از آنها هم تربیت شده هستند. شما‏‎ ‎‏وقتی ملاحظه می کنید در جبهه ها، می بینید که این جوانهای عزیز سپاه و ارتش و سایر‏‎ ‎‏قوا، اینها چه فداکاریها می کنند و چه مناجاتها با خدا می کنند، اینها ساخته شدۀ اسلام‏‎ ‎‏هستند، لکن احتیاج باز دارند به اینکه تربیت بشوند، تعلیم بشوند. و آنهایی که متکفل‏‎ ‎‏امور صنایع هستند ـ صنایع دفاع ـ بدانند که امروز ایران احتیاج دارد به وجود آنها و آنها‏‎ ‎‏مسئول اند در مقابل خدای تبارک و تعالی. باید با تمام قوا افکار خودشان را صرف کنند‏‎ ‎‏که ما در یک همچو قضیه ای ان شاء الله به خودکفایی برسیم. و شما خدمتی که می کنید‏‎ ‎‏خدمت بسیار بزرگی است و مسئولیت هم دارید در مقابل خدمت، چنانچه اجر دارید در‏‎ ‎‏مقابل خدمت، اجر اخروی دارید.‏

لزوم امین بودن افراد در مسئولیتها

‏     ‏‏و هر کس در هر جا هست و هرجا خدمت می کند، یکی از اموری که بسیار برای او‏‎ ‎‏لازم است امانت است، امین باید باشد. اگر خدای نخواسته، در یک گروهی اشخاص‏‎ ‎‏غیر امین و اشخاص خائن پیدا بشود، یک وقت می فهمیم که تمام آن گروه را اینها به‏‎ ‎‏بدنامی کشیدند یا به فساد. از امور لازم، امانت است در امور. برای بازرسها امانت از امور‏‎ ‎‏بسیار لازم است. آنهایی که در شغل بازرسی هستند، آنها باید امین باشند، و مطلبی که‏

‏دست آنها می آید به احدی غیر از آنجایی که باید گفته بشود نگویند. عِرض‏‎[2]‎‏ مردم،‏‎ ‎‏حیثیت مردم از اموری است که خدای تبارک و تعالی دربارۀ او بسیار تأکید کرده است، و‏‎ ‎‏اسلام دربارۀ او بسیار پافشاری کرده است. قاضیهای محترم دادسراها و سایر جاها،‏‎ ‎‏کسانی که متکفل قضا هستند یا بازرسی هستند، در هر جا که هستند اینها باید امین باشند و‏‎ ‎‏ان شاءالله هستند. و باید مطالبی که از اشخاص، آنها که سر و کارشان با اعراض مردم‏‎ ‎‏است، سروکارشان با حیثیات مردم است، با جان مردم است، با ناموس مردم است، اگر بنا‏‎ ‎‏باشد که به غیر آن راهی که خدا تعیین کرده است یک راه دیگر بروند و خدای نخواسته،‏‎ ‎‏افشای اسرار مردم را بکنند، ولو یک انسانی باشد معصیتکار، آن را افشا بخواهند بکنند،‏‎ ‎‏الاّ آنهایی که معصیت را علن‏‎[3]‎‏ می کنند، آنها دیگر احترامی ندارند در اسلام. آن کسی‏‎ ‎‏که علناً آمده است در خیابان و کار خلاف می کند، این دیگر احترام ندارد. اما آنهایی که‏‎ ‎‏تحفظ می کنند بر این مسائل، در خلوت یک کار خلاف می کنند، بر فرض اینکه شما‏‎ ‎‏مطلع شدید، جایز نیست برایتان که این را افشا کنید حتی برای برادرتان، حتی برای اهل‏‎ ‎‏منزلتان. بنابراین، از امور مهمی که برای قاضی، برای آن اشخاصی که بازپرس هستند،‏‎ ‎‏برای سازمان بازرسی، از امور مهمی که باید مراعات کنند، این است که امین باشند در آن‏‎ ‎‏امری که به آنها محول شده است؛ و این طور نباشد که سازمانی باشد برای بازرسی و آن‏‎ ‎‏وقت خودش معصیت خدای نخواسته بکند و افشا کند اسرار مردم را؛ و همان جایی که‏‎ ‎‏باید گزارش بدهد، بیش از او تعدی به هیچ وجه نباید بکند.‏

وظیفه حوزه های علمیه در تربیت قاضی

‏     ‏‏و من از حوزه های علمیه و از علمای اعلامی که در بلاد هستند و از فضلایی که در‏‎ ‎‏حوزه ها هستند، از آنها می خواهم که در این امور، در امور قضایی و در امور دادگستری‏‎ ‎‏به این کشور کمک کنند. و حوزه ها می توانند در عین حالی که حوزه بقایش هست و باید‏

‏باشد، می توانند عده به مقداری که احتیاج هست به قضای، تحویل بدهند قاضی را،‏‎ ‎‏تربیت کنند قاضی را. این یک امر مهمی است برای اسلام و برای مسلمین. اعراض مردم‏‎ ‎‏دست قضات است؛ باید آنها را، هم تعلیم کنند و هم تربیت کنند تا بیایند و خدمت کنند به‏‎ ‎‏این کشور. و تمام اشخاصی که هستند و هستیم و هستید شما، تمام ما مسئول هستیم. باید‏‎ ‎‏فکری بکنیم که خدمتی که از ما می آید امروز بکنیم، خصوصاً در یک عصری که همۀ‏‎ ‎‏تبلیغات دنیا تقریباً بر ضد ماست. شما هر رادیویی را که باز بکنید و هر مطبوعاتی را که از‏‎ ‎‏خارج اگر آمد ببینید، می بینید که مشحون‏‎[4]‎‏ است از اینکه به دولت ایران حمله می کنند،‏‎ ‎‏آن وقت هرچه دروغ هم دلشان می خواهد می گویند. البته ملت ایران هم، دولت ایران‏‎ ‎‏هم به آنها خیلی صدمه وارد کرده است؛ شیرهای نفت را بسته است به روی امریکا و به‏‎ ‎‏روی اسرائیل. راه برای آنها نیست در اینجا تا اینکه جاهایی را که آنها می خواهند، داشته‏‎ ‎‏باشند و مخالفت با دشمنهایشان بکنند. بیایند اینجا، راهی ندارند. افراد ایران دیگر وابسته‏‎ ‎‏به آنها نیستند تا برای آنها کار بکنند. البته آنها دشمن هستند و دشمنیشان هم تا آخر‏‎ ‎‏هست. لکن باید شما آقایان همه با هم باشید، اختلاف نباشد در کار، اتحاد باشد،‏‎ ‎‏همبستگی با هم داشته باشید. دانشگاهها با هم دوست و رفیق باشند؛ و دانشگاه با فیضیه‏‎ ‎‏پیوند دایمی داشته باشند. و تبلیغاتْ تبلیغاتِ دامنه دار باشد برای اسلام و برای جمهوری‏‎ ‎‏اسلامی. و سفارتخانه ها در هرجا هستند باید تبلیغ کنند اسلام را و جمهوری اسلامی را.‏‎ ‎‏همه باید، ما این امری را که ملت با آن زحمت و با آن همه رنج در ظرف پنجاه سال یا‏‎ ‎‏بیشتر و خصوصاً این اواخر کشیده و این همه شهید داده است و این همه معلول داده است‏‎ ‎‏که انسان خجالت می کشد از روی آنها، باید ما خدمت کنیم تا بتوانیم یک عشری از‏‎ ‎‏اعشار آن کارهایی که آنها برای همۀ ما کردند از عهده برآییم.‏

تلاش برای خودکفایی و رهایی از وابستگی

‏     ‏‏برادرها! امروز روز کار است. هر کس در هر جا هست باید کار بکند. ما می خواهیم‏

‏خودکفا باشیم؛ خودکفایی را با تبلیغات نمی شود کرد، با کار می شود کرد. رعیت باید کار‏‎ ‎‏بکند، کشاورز باید کشاورزی بکند، دامدارها باید دامداری بکنند، و باغبانها باید باغبانی‏‎ ‎‏بکنند؛ و دانشمندان باید به طور شایسته دانش خودشان را به دانشجویان منتقل بکنند. و‏‎ ‎‏دانشگاه که در رأس امور هست و تقدیرات یک کشوری، مقدرات یک کشوری بسته به‏‎ ‎‏وجود آنهاست، باید جدیت بکنند که روی خودشان را از غرب و شرق برگردانند و به‏‎ ‎‏صراط مستقیم، به سوی کعبه آمال، به سوی خدای تبارک و تعالی توجه کنند و جوانان را‏‎ ‎‏بسازند برای آتیۀ این کشور. و من امیدوارم که همۀ ما موفق بشویم به خدمت. شمایی که‏‎ ‎‏در صنایع هستید صنعت را تقویت کنید. آقایانی که در جاهای دیگر هستند آن کارهایی‏‎ ‎‏که به آنها محول است تقویت بکنند. مبلغین تبلیغ خودشان را توسعه بدهند، و دانشمندان‏‎ ‎‏دانش خودشان را توسعه بدهند و منتقل کنند و ننشینند دنبال هم صحبت بکنند و بگویند‏‎ ‎‏که حالا که ما داخل کار نیستیم پس باید کارشکنی هم بکنیم. خوب، فهمیدند، در عرض‏‎ ‎‏این چهار سال فهمیدند که کارهای آنها در ایران دیگر اثری ندارد. ایرانیها آن راهی را که‏‎ ‎‏گرفتند و پیدا کردند، دنبال می کنند. دیگر آنها از هر جا بخواهند این راه را برگردانند،‏‎ ‎‏دیگر قدرت این را ندارند. بنابراین، آنهایی که در خارج هستند بروند سراغ یک‏‎ ‎‏زندگی ای بکنند، خودشان را، عمرشان را تباه نکنند که هی بنشینند و فحاشی بکنند. آنها‏‎ ‎‏هم که در داخل هستند و یک قدری فضولی می کنند، آنها هم کنار بگذارند؛ دیگر‏‎ ‎‏گذشت وقت اینکه فضولیهای شما یا تبلیغات شما تأثیری در این کشور بکند. بحمدالله ‏‎ ‎‏این کشور الآن در تحت عنایت حق تعالی و در تحت حمایت ولی عصر ـ سلام الله علیه ـ‏‎ ‎‏به مقامی رسیده است که می تواند راه خودش را طی کند. و امیدوارم که غرور برای ما‏‎ ‎‏پیدا نشود و همیشه توجه به خدا و اینکه کارها را غیب دارد انجام می دهد و شما دعا کنید‏‎ ‎‏که به دست شما انجام بدهد. خداوند همۀ شما را ان شاء الله سلامت بدارد و عزت و‏‎ ‎‏عافیت. و همۀ ممالک اسلامی را از شرّ اجانب و غارتگرها نجات بدهد. ‏

‏والسلام علیکم و رحمة الله ‏

‎ ‎

  • ـ یعنی بویژه در امر قضا.
  • ـ آبرو.
  • ـ آشکارا.
  • ـ پر شده، آکنده.