سخنرانی
منشأ پیدایش نهضت، تحول درونی ملت
سخنرانی در جمع مسئولان کشور و میهمانان خارجی دهه فجر (منشأ پیدایش نهضت)
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

نوع ماده: صحیفه امام

پدیدآورنده : خمینی، روح الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، 1279 - 1368

محل نشر : تهران

ناشر: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)

زمان (شمسی) : 22 ب‍ه‍م‍ن‌ ‭1364

زمان (قمری) : 1 جمادی الثانی ‭1406

مکان: تهران

شماره صفحه : 478

موضوع : منشأ پیدایش نهضت، تحول درونی ملت

زبان اثر : فارسی

مناسبت : سالگرد پیروزی انقلاب (دهه فجر)

حضار : خامنه ای، سید علی (رئیس جمهور) ـ موسوی اردبیلی، سید عبد الکریم (رئیس دیوان عالی کشور) ـ موسوی، میر ح

سخنرانی در جمع مسئولان کشور و میهمانان خارجی دهه فجر (منشأ پیدایش نهضت)

سخنرانی

‏زمان: صبح 22 بهمن 1364 / 1 جمادی الثانی 1406‏‎[1]‎

‏مکان: تهران، حسینیه جماران‏

‏موضوع: منشأ پیدایش نهضت، تحول درونی ملت‏

‏مناسبت: سالگرد پیروزی انقلاب (دهۀ فجر)‏

‏حضار: خامنه ای، سید علی (رئیس جمهور) ـ موسوی اردبیلی، سید عبدالکریم (رئیس‏‎ ‎‏دیوانعالی کشور) ـ موسوی، میرحسین (نخست وزیر) ـ فلسفی، محمدتقی ـ میهمانان‏‎ ‎‏خارجی دهۀ فجر ـ کارگران و کشاورزان سراسر کشور ـ اعضای کمیته های انقلاب اسلامی‏

‏بسم الله الرحمن الرحیم‏

تحول درونی ملت، منشأ انقلاب اسلامی 

‏     ‏‏من این جشن بزرگ را و فی الحقیقه عید اسلامی بزرگ را بر همۀ ملتهای اسلامی‏‎ ‎‏بلکه محرومان تمام دنیا تبریک عرض می کنم. تبریک برای اینکه این انقلاب، انقلاب‏‎ ‎‏ایران نیست. این انقلاب با انقلابهای سایر کشورها و انقلابهایی که در دنیا اتفاق افتاده‏‎ ‎‏است، فرق دارد. انقلابهایی که در دنیا تا کنون اتفاق افتاده است، قدرت را از دست یک‏‎ ‎‏قدرتمند، یک جابر، به دست یک جابر دیگری که یا مثل این یا بالاتر از این است منتقل‏‎ ‎‏می کردند. شما مطالعه کنید در حال انقلابهایی که در دنیا پیدا شده است یا کودتاهایی که‏‎ ‎‏هر روز واقع می شود و شده است، ببینید که آیا وضع آنجا چطور است؟ جز این است که‏‎ ‎‏با اغفال مردم یک انقلاب پیدا شده است و یک قدرتی را کنار گذاشته اند، یک قدرت‏‎ ‎‏مشابه او یا بدتر از او را سر کار آورده اند؟ هیچ در حال ملتها فرق حاصل نشده است یا‏‎ ‎‏حال ملتها بدتر شده است. این انقلاب فرانسه، آن انقلاب شوروی، مطالعه کنند‏‎ ‎‏اشخاص، ببینند که آیا قبل از این انقلابها چه بوده است و حالا چی هست و آیا به حال‏‎ ‎‏ملتها یک اثری حاصل شده است؟ فکری برای ملتهاشان کرده اند یا همه اش اعمال زور‏

‏است و قدرت؟ انقلابی که در ایران واقع شد، قبل از انقلاب مهم که کوبنده بود، یک‏‎ ‎‏انقلابی در باطن مردم حاصل شد. آن انقلاب گرایش اقشار ملت به اسلامی که تا این‏‎ ‎‏عصر خصوصاً، در این سده های آخر به طاق نسیان سپرده شده بود و از اسلام جز یک‏‎ ‎‏آداب خشک که هیچ به حال دیگران ضرری نداشت و هیچ در فکر ملتها نبودند، همین‏‎ ‎‏باقی مانده بود. این ملت به خواست خدای تبارک و تعالی و با عنایات خاصۀ او، اول‏‎ ‎‏منقلب شد در معنویات. جوانها از آن حال سابق برگشتند به یک حال اسلامی و فهمیدند‏‎ ‎‏که اسلام چه باید باشد و چه باید بکند، دنبال او آن انقلاب حاصل شد. اگر آن مسئله‏‎ ‎‏حاصل نشده بود، انقلاب اینجا هم مثل یکی از انقلابهای دیگری بود که حالشان را‏‎ ‎‏می بینید و دیدید. آن چیزی که در اینجا حاصل شد و باید او را جزء معجزات، ما حساب‏‎ ‎‏بکنیم، همان انقلاب درونی این ملت بود. انقلاب درونی این ملت موجب شد که این‏‎ ‎‏انقلاب پیدا شد و همان انقلاب درونی آنها و شناخت آنها از اسلام و توجه آنها به خدای‏‎ ‎‏تبارک و تعالی موجب شد که در تمام این دوره ای که ما در آن هستیم، از اوّلی که قیام شد‏‎ ‎‏و بعد به انقلاب مبدل شد و بعد پیروز شد و تا الآن، روز به روز می بینید که حضور ملت و‏‎ ‎‏تعهد ملت رو به افزایش است. این نه برای انقلاب است، برای انقلاب درونی است.‏‎ ‎‏انقلاب همه جا بوده است، بسیاری از جاها بوده است، این انقلاب درونی است که پیدا‏‎ ‎‏شد در این کشور و در این مملکت و نیست الاّ به عنایات خدای تبارک و تعالی. ما از خود‏‎ ‎‏چیزی نداریم، هرچه بود عنایات او بود که این عنایات موجب شد که این انقلاب باطنی‏‎ ‎‏پیدا بشود و از آن حالتی که همۀ خود ملت ما می دانند در سابق بود،به این حالت که حالا‏‎ ‎‏می بینند متحول شده است. این موجب شد که انقلاب پیروز شد. پیروزی را ما باید از‏‎ ‎‏انقلاب درونی مردم جستجو کنیم و تا این معنا حاصل نشود انقلاب ها یک انقلابهای‏‎ ‎‏تحویل قدرت از او به قدرت دیگر است و وضع برای ملت همان جور که بوده، می باشد.‏

عنایت خداوند در تحول معنوی مردم ایران

‏     ‏‏این آقایانی که از خارج آمدند و من از آنها تشکر می کنم، ملاحظه کنند در کجای دنیا‏

‏الآن شما پیدا می کنید یک همچه جلسه ای که در اینجا هست؛ کشاورزش پهلوی رئیس‏‎ ‎‏جمهوری اش، نخست وزیرش پهلویِ کارگرش، همۀ مقاماتش پهلوی هم نشستند به‏‎ ‎‏طوری که کسی وارد این جلسه بشود نمی داند که آیا رئیس جمهور کدام است، نخست‏‎ ‎‏وزیر کدام است، کشاورز کدام است، کجا پیدا می کنید، این را؟ این تحول است که‏‎ ‎‏موجب بروز این اعجاز شده است. شما کجا پیدا می کنید که یک رئیس جمهور بیاید‏‎ ‎‏همدوش یک کشاورز بنشیند؟ شما هر جا ملاحظه می کنید رئیس جمهورهایش به یک‏‎ ‎‏وضعی هستند که با مردم تماس ندارند، مردم را جزء موجودات حساب نمی کنند، هرچه‏‎ ‎‏می بینند خودشان است. ما که رژیمهای سابق را دیدیم و من که از زمان قدرت قاجاریه و‏‎ ‎‏بعد هم قدرت رضاخان و اذنابش‏‎[2]‎‏ و اولادش مشاهد این کشور بودم و دیدم که یک‏‎ ‎‏حکومت جزء در یک بلد کوچک با مردم چه می کرده است. دست مردم به یک‏‎ ‎‏حکومتی که مال یک ده بود یا یک قصبه بود نمی رسید، مردم از دور حشمت او را‏‎ ‎‏می دیدند. آنها وقتی که بیرون می آمدند به مردم کار نداشتند، اتکال به سر نیزه بود. الآن‏‎ ‎‏هم در دنیا وضع آن طوری است، این طور نیست که یک جلسه ای حاصل بشود و نخست‏‎ ‎‏وزیرش آنجا بنشیند و کشاورزش آنجا و رئیس جمهورش آنجا و عالمش آنجا و غیر‏‎ ‎‏عالمش آنجا، این طور نیست مسئله. این تحول، اسباب این شد که پیروزی پیدا شد. من‏‎ ‎‏خدا را شکر می کنم که در یک ملتی واقع هستم، یک فرد از یک ملتی، یک خدمتگزار‏‎ ‎‏یک ملتی هستم که تحول معنوی حاصل شده و این تحول به دست خداست. امکان‏‎ ‎‏نداشت که کسی بتواند یک نفر را این طور متحول کند؛ از مرکز فحشا به مرکز عبادت و‏‎ ‎‏عرفان بیاورد، به مرکز جنگ با کفار بیاورد. اگر همۀ ماها جمع می شدیم که ده نفر را یک‏‎ ‎‏همچو قدرتی به آن بدهیم، هرگز ممکن نبود برای ما. این یک مسئلۀ معنوی است که‏‎ ‎‏دست خداست، چنانچه همه چیز دست اوست. این تحول یک تحولی است که نمونه‏‎ ‎‏است در دنیا. هر حکومتی را شما ملاحظه کنید در طول تاریخ، هر ملتی را ملاحظه کنید‏

‏در طول تاریخ، وضع این طور نبوده است.‏

‏     آقایانی که از خارج آمده اند باید ملاحظه کنند این معنا را که باید ملتهایشان را تربیت‏‎ ‎‏کنند و متحول کنند، نروند سراغ آن کسانی که قدرتمند هستند و با آنها صحبت کنند، زبان‏‎ ‎‏ملت را متوجه بشوند، با ملت صحبت کنند. اگر بخواهند که از زیر بار گران این جرمها و‏‎ ‎‏این جنایتها بیرون بیایند، باید ملتها را بیدار کنند، این طور نباشد که دهۀ فجری تشریف‏‎ ‎‏بیاورید، همۀ ما اینجا با هم بنشینیم صحبت بکنیم، چه بکنیم و وقتی رفتیم تمام بشود، اگر‏‎ ‎‏این طور باشد تا قیامت هم ما نمی توانیم کاری انجام بدهیم. ما دلخوش نباید باشیم به این‏‎ ‎‏که وضع حاضر چی هست. ما باید نگران وضع آتیه باشیم. شما که از اطراف آمدید اینجا،‏‎ ‎‏مشاهد هستید و دارید می بینید وضع این ملت را و دارید می بینید و می شنوید تبلیغات بر‏‎ ‎‏ضد این ملت را، این ملتی که همه جا شما دیدید، در همۀ شهرها هرجا تشریف بردید‏‎ ‎‏دیدید و فردا هم مشاهده خواهید کرد ان شاءالله ، اینها را زور آورده است به اینجا؟!‏‎ ‎‏آورده اند اینها را یا آمدند آنها؟ آن طوری که تبلیغات خارجی می گوید، می گوید:‏‎ ‎‏«آوردند اینها را». یک ملت را آوردند؟! کدام قدرت می تواند یک ملت را بیاورد؟ یک‏‎ ‎‏ملت متحول شده است، وقتی به آن گفتند شرع این طور می گوید، خدا این طور می گوید،‏‎ ‎‏خداست که در دل اینها این طور علاقه را ایجاد کرده است. شما آقایان بروید ملتهایتان را‏‎ ‎‏الهی کنید، ملتهایتان را بیدار کنید، بیدار کنید که دنیا دست یک دسته اقلیت ظالم، و‏‎ ‎‏میلیاردها انسان مظلوم در تحت یک سلطه های کوچک ظالم، کوچک نسبت به ملتها. مع‏‎ ‎‏الأسف تبلیغات سوء مبلغین خارجی در طول این صدها سال به اندازه ای بوده است که به‏‎ ‎‏همۀ ماها باورانده اند که در مقابل این قدرتها نمی شود مقابله کرد، ما را ترسانده اند از‏‎ ‎‏اینها، با تبلیغات ترساندند. وقتی که یک قضیه ای پیدا می شد، کافی بود که یک نفر از‏‎ ‎‏خارجیها که در اینجا مأموریت داشت بیاید بگوید این نباید بشود، تمام می شد دیگر.‏‎ ‎‏همان قدرتهای بزرگی که در اینجا بودند آن قدر ترسیده بودند از خارجیها که یک سفیر ـ‏‎ ‎‏فرض کنید انگلستان ـ در آن وقت، وقتی که می آمد یک چیزی می گفت، امکان نداشت‏‎ ‎‏که سلطانش بتواند خلاف بکند؛ برای اینکه تبلیغات این طور بود. ایران را خدای تبارک‏

‏و تعالی آن طور متحول کرد که اگر الآن رئیس جمهورِ هر جا بیاید در اینجا، یک نفر آدم‏‎ ‎‏عادی به او اعتنا نمی کند، این تحول معنوی است که پیدا شده است، اگر اعتنا بکند به او،‏‎ ‎‏برای این که یک آدم است، اگر آدم باشد.‏

منزوی نبودن ایران در میان ملتها

‏     ‏‏اینها می گویند که ایران منزوی است، الآن هم می گویند. مقصودشان این ‏‏[‏‏است‏‏]‏‏ که‏‎ ‎‏پیش ملتها منزوی است یا مقصود این است که پیش دولتها منزوی است؟ اگر مقصود این‏‎ ‎‏است که پیش ملتها منزوی است، خوب، بیایند تجربه کنند؛ چند تا اتومبیل بیاورند، یکی‏‎ ‎‏رئیس جمهور امریکا را تویش بنشانند، یکی هم رئیس صدر کذای شوروی را بنشانند،‏‎ ‎‏یکی هم رئیس جمهور فرانسه را بنشانند، یکی هم ملکۀ انگلستان را بنشانند، یکی هم‏‎ ‎‏آقای رئیس جمهور ما را، بروند توی جمعیت. اینها، این چندتا اتومبیل راه بیفتند توی‏‎ ‎‏جمعیتها در دنیا، ما نمی گوییم ایران، می رویم در امریکای لاتین، می رویم در خود‏‎ ‎‏انگلستان، می رویم در بلاد دیگر حتی بلاد غیر مسلمین، ببینیم که معاملۀ مردم با این چند‏‎ ‎‏نفر سرکرده ـ فرض کنید که هست ـ چه جوری است. آیا معامله همان معامله ای نیست که‏‎ ‎‏پاکستان با رئیس جمهور کردند؟‏‎[3]‎‏ با آنها چی؟ با تخم مرغ و با چه تنفر از آنها پذیرایی‏‎ ‎‏می کنند. اگر مقصود این است که پیش ملتها ما منزوی هستیم، خوب، بیایند ببینند قضیه را‏‎ ‎‏و اگر مقصود این است که پیش دولتها منزوی هستیم، امروز هیچ دولتی نیست که انتظار‏‎ ‎‏نداشته باشد که ایران به او یک نرمش نشان بدهد؛ امریکا این طور است، شوروی‏‎ ‎‏این طور است، فرانسه این طور است، آنها منزوی هستند. این تبلیغات زیاد هی گفته‏‎ ‎‏می شود. گفته می شود و یک عده هم باور می کنند. قبلاً البته باور زیاد بود، حالا در ایران‏‎ ‎‏باور کم شده است و یک عده ای خودشان را به باور می زنند و لیکن تودۀ مردم دیگر این‏‎ ‎‏حرفهای تبلیغاتی را باور نمی کنند.‏


رسالت میهمانان خارجی در میان واقعیات ایران

‏     ‏‏آنچه می خواهم به آقایانی که از خارج آمده اند اینجا عرض کنم این است که نیایید‏‎ ‎‏ببینید و بروید ساکت بنشینید تا آخر. بیایید ببینید اینجا را؛ بروید وضع زندانهای اینجا را‏‎ ‎‏ببینید، بروید وضع اسرای عراقی اینجا را ببینید، بروید وضع توده های مردم را ببینید،‏‎ ‎‏بروید وضع کشاورزهای ما را در دهات دور افتاده ببینید، زمان سابق چه جور بوده، حالا‏‎ ‎‏چه جور هست؟ در صورتی که ما الآن مبتلا هستیم به آن همه مخالفتها از همۀ دولتها، الاّ‏‎ ‎‏مستثنایش کم است. مع ذلک، در طول این چند سال که انقلاب پیروز شده و جنگ هم از‏‎ ‎‏طرف امریکا شروع شده است، شما ببینید که این ملت برای اینکه دولتش مردمی است،‏‎ ‎‏از خود همین مردم است؛ یکی بازاری بوده آمده نخست وزیر شده است، یکی ـ فرض‏‎ ‎‏کنید ـ کشاورز بوده آمده چیز شده، در دنیا کجا یک همچو مسائلی شما پیدا می کنید؟‏‎ ‎‏کجا پیدا می کنید طلبه ای بیاید رئیس جمهور‏‎[4]‎‏ بشود، یک بازاری هم بیاید‏‎ ‎‏نخست وزیر‏‎[5]‎‏ بشود، یک کشاورز هم بیاید چه بشود؟ این یک نمونه است. دنیا این‏‎ ‎‏نمونه را ندارد. این برای این است که مردم متحول شدند، اینها هم جزء مردمند. شما‏‎ ‎‏نروید ساکت بنشینید، مردم را بروید متحول کنید بروید وضع اینها را، ایران را به آنها‏‎ ‎‏بگویید، به این رسانه های گروهی اعتراض کنید. آنها می خواهند اسلام را کنار بگذارند.‏‎ ‎‏آنها به ما کاری ندارند، به اسلام کار دارند و این قدرت مال ما نیست. اگر ما بودیم، یک‏‎ ‎‏روز هم نمی توانستیم ادامه بدهیم حیاتمان را. این قدرت اسلام است، بروید به آنها‏‎ ‎‏بگویید که این قدرت اسلام را شما نمی توانید بشکنید. اعتراض کنید به اینهایی که‏‎ ‎‏تبلیغات سوء می کنند که ایران چه می کند. شما حالا در بین مردم که می روید، آیا بین‏‎ ‎‏مردم که می روید در خیابانها می ریزند مردم را می کشند؟ آیا زنها در ایران دیگر کنار‏‎ ‎‏رفتند بکلی، یا همدوش مردها در کارهای سازنده داخل اند؟ شما می خواهید که زنهای‏‎ ‎‏این جا هم بی بند و بار باشند؟ هر جور می خواهند باشند؟ این بر خلاف آن تحولی است‏

‏که در خود زنها پیدا شده، بر خلاف آن تحولی است که در کشور ما بر ملت ما پیدا شده‏‎ ‎‏است. شما تماشاچی نباشید که بیایید ببینید و بروید سراغ کارتان، دیگر کار نداریم تا سال‏‎ ‎‏دیگر دوباره دعوت کنند بیایید اینجا. صد سال هم اگر این طور بشود یک پول سیاه‏‎ ‎‏ارزش ندارد. اینجا که می آیید، بروید هم به مردمتان، هم به ‏‏[‏‏دیگران، بگویید مسائل را‏‏]‏‎ ‎‏خیال نکنید نمی شود، ما دیدیم شد.‏

‏     ایران خیال کردید اول این طوری بوده است؟ نخیر، اول این جور نبود. چقدر این‏‎ ‎‏ملت رنج کشید، چقدر این ملت جوان داد، چقدر این ملت همه چیز خودش را فدا کرد و‏‎ ‎‏حالا هم دارد می کند، این برای این است که این ملت بیدار شد، یک قدم برداشت برای‏‎ ‎‏خدا، خدای تبارک و تعالی عنایت کرد. بروید ملتتان را بیدار کنید، هر کدام هر جا هستید‏‎ ‎‏بگویید مسائل را. خیال نکنید که اگر مسائل را بگویید دولتتان چه می کند، وقتی بکند بهتر‏‎ ‎‏است، بیشتر احترام پیدا می کنید. تبعیدتان کند بالاتر می شوید، حبستان کند بالاتر‏‎ ‎‏می شوید. اگر دنیا را می خواهید، اگر برای خدا هم هست که کسی نباید از این چیزها‏‎ ‎‏بترسد. مردم را باخدا آشنا کنید، با اسلام آشنا کنید، با اخلاق اسلامی آشنا کنید تا نتیجه‏‎ ‎‏بگیرید. ملت ما هم مادامی که همین حال را دارد، همین حال راهیان کربلا را دارد، این‏‎ ‎‏رو به رشد می رود. اگر ـ خدای نخواسته ـ یک وقت یک لغزش پیدا بکند، این حال از او‏‎ ‎‏برود، همان مسائل سابق است و همان «اعلیحضرت»های سابق یا بدتر از آنها، یک‏‎ ‎‏رئیس جمهور بدتر از آنها می آید.‏

اخلاص منشأ نتیجه بخشی تمام امور

‏     ‏‏شما هم اگر بخواهید انسان باشید، ارزش انسانی داشته باشید، برای شکم نباشد برای‏‎ ‎‏شرف باشد کارهایتان، برای انسانیت باشد، برای خدا باشد، اگر بخواهید که کارهایتان که‏‎ ‎‏برای خدا باشد به نتیجه برسد، باید دست از هواهای نفسانی بردارید. شیطان از انسان‏‎ ‎‏دست بردار نیست. قسم خورده است برای خدا، من در ذهنم این است که به خدا تشر‏‎ ‎‏رفته است، که قسم خورده است که نمی گذارم اینها چیزی بشوند؛ ‏اِلاّ عِبادکَ مِنْهُمُ

المُخْلَصین‎[6]‎‏ شما با یک همچو دشمن قسم خورده ای مواجه هستید، به جنگ او بروید،‏‎ ‎‏در شهرهایتان که می روید به جنگ او بروید. مردم را آگاه کنید به این که یک همچو‏‎ ‎‏دشمنی در باطن است که موجب شده است این دشمن باطنی که دشمنهای جبار ظاهری‏‎ ‎‏هم به ما غلبه کنند. اگر آن دشمن را شما از بین ببرید، یک انسجام بینتان حاصل می شود،‏‎ ‎‏یک وحدت بینتان حاصل می شود، یک اخوت و برادری بینتان حاصل می شود، قلب‏‎ ‎‏شما از خوف خالی می شود، قلب شما از حبّ دنیا خالی می شود، می توانید همه کاری را‏‎ ‎‏بکنید، آن وقت یک همچه اعجازی می شود.‏

رسالت ایران در دفاع از همۀ مسلمانان

‏     ‏‏من امیدوارم که خدای تبارک و تعالی به همۀ ملتهای اسلامی و به همۀ مظلومانِ در‏‎ ‎‏جهان، به همۀ محرومانِ در جهان یک قدرت معنوی عنایت بفرماید که با آن قدرت‏‎ ‎‏معنوی بتوانند بر جباران و بر شیاطین تسلط پیدا بکنند و من امیدوارم که این آقایانی که از‏‎ ‎‏شهرهای مختلف آمدند و قدم رنجه فرمودند به ایران آمدند، توجه کنند به مسائل ایران‏‎ ‎‏و برای ملتهای خودشان نقل کنند. حامل پیام این ملت باشند بر کشورهای خودشان.‏‎ ‎‏حامل این شورش و جوشی که در این ملت هست، حامل این وضعی که در این ملت الآن‏‎ ‎‏هست باشند برای کشور خودشان. ما کشور را، کشور ایران نمی دانیم، ما همۀ ممالک‏‎ ‎‏اسلامی را از خودمان می دانیم، مسلم باید این طور باشد. ما دفاع از همۀ مسلمین را لازم‏‎ ‎‏می دانیم. ما چنانچه دستمان برسد با همۀ جبارهای دنیا معارضه می کنیم. ما بین آن‏‎ ‎‏مسلمی که در حبشه است، با آن مسلمی که در اینجاست نمی توانیم فرق بگذاریم، اسلام‏‎ ‎‏نگذاشته اینها را فرق بگذاریم. همه مثل هم هستند، تفاوت تقواست. شما هم به ملتهای‏‎ ‎‏خودتان سفارش کنید؛ بگویید به این حرفهایی که در این رسانه های گروهی دنیا زده‏‎ ‎‏می شود، گوش ندهید. اینها می خواهند شما را دور کنند از اسلام. اینها می خواهند به شما‏‎ ‎‏بگویند که ببینید در ایران وقتی که می خواهند به اسم اسلام عمل کنند، الآن بدترین‏

‏جاهاست ازحیث ظلم،از حیث ستم، مردم در خیابانشان که می روند جانشان‏‏[‏‏در‏‏]‏‏خطر‏‎ ‎‏است،می ترسندیک وقت پاسدارهابریزندبکشندشان. به مردم بفهمانیدکه این تبلیغات،‏‎ ‎‏برای انزوای اسلام است،نه برای من وامثال من،برای اسلام است.شما ببینید دنبال آن‏‎ ‎‏چیزی که آقای رئیس جمهور رفتند درپاکستان وآن طور باایشان ملت پاکستان عمل کرد،‏‎ ‎‏دنبال او یک ورقه، یک کتابی آمد، یک رساله ای آمد، دنبال او تبلیغات بر ضد. فتوای‏‎ ‎‏کی است؟این است، فتوایش این است و لعن به خواجه نصیر.‏‎[7]‎‏ این برای چی است؟ برای‏‎ ‎‏اینکه این آخوند ـ اگر هست ـ این آخوند یک آخوندی است که امریکایی است نشسته‏‎ ‎‏در پاکستان، این یک همچو آدمی است. برای این که دیده است که یک همچه قصه ای‏‎ ‎‏واقع شده، ترسیده نبادا یک وقتی اسلام در آنجا هم بیاید، همان طوری که درایران‏‎ ‎‏آمده، به آنجا هم آن طور سرایت کند، پشت سر او برداشت یک همچه کتابی منتشر کرد.‏

مکلف بودن تمام مردم در حفظ جمهوری اسلامی

‏     ‏‏در هر صورت تکلیف زیاد است، بزرگ است برای همه مان. ما برای ادامۀ این‏‎ ‎‏انقلابی که هست و ادامۀ این، تکلیف زیاد داریم؛ دولت تکلیف دارد، رئیس جمهور‏‎ ‎‏تکلیف دارد، رئیس مجلس تکلیف دارد، کشاورز تکلیف دارد؛ کارگر تکلیف دارد، هر‏‎ ‎‏کس در هر گوشه ای از این کشور واقع شده است تکلیف دارد. تکلیف مال یک نفر دو‏‎ ‎‏نفر نیست، آحاد مردم یکی یکیشان تکلیف دارند برای حفظ جمهوری اسلامی، یک‏‎ ‎‏واجب عینی، اهم مسائل واجبات دنیا، اهم است، از نماز اهمیتش بیشتر است؛ برای اینکه‏‎ ‎‏این حفظ اسلام است، نماز فرع اسلام است. این تکلیف برای همۀ ماست، هیچ فرقی‏‎ ‎‏مابین ترک و فارس و ـ عرض می کنم که ـ کجا و کجایی ندارد، سیستانی و بلوچستانی و‏‎ ‎‏اینها. و این تکلیف برای همۀ دنیاست. حفظ دینِ حق، یک حکمی است برای همۀ دنیا،‏‎ ‎‏در رأس واجبات برای همۀ دنیا واقع شده، منتها غیر مسلمین چون اعتقاد به اسلام ندارند‏

‏می گویند خوب، اسلام واجب کرده، به ما چه، اما مسلمین که اعتقاد دارند. آن مسلمی که‏‎ ‎‏در افریقاست، حفظ جمهوری اسلامی برایش واجب است؛ برای اینکه از اینجا ممکن‏‎ ‎‏است که ـ یعنی، ان شاءالله ، خواهد شد ـ انعکاسش در همه جا خواهد شد و شده است‏‎ ‎‏الآن.‏

‏     الآن وضع دنیا منقلب شده است. الآن دنبال این هستند ـ در امریکا هم همین طور‏‎ ‎‏است ـ دنبال این هستند که یک چیزی پیدا کنند، یک اسلام شناسی ببینند چه خبر است‏‎ ‎‏قضیه. اینها خیال می کنند با اینکه چندتا قصه از اسلام بشنوند مطلب حل است، آنها‏‎ ‎‏معنویات اسلام را که نمی توانند بفهمند. آنها دنبال این هستند. خیال کردند که با اینکه‏‎ ‎‏فلان جنگ واقع شده در اسلام، فلان چیز واقع شده کار درست می شود. حالا دنبال این‏‎ ‎‏هستند که این قضیه چی است که در ایران واقع شده است، برویم ببینیم چه خبر است‏‎ ‎‏قضیه. نمی دانند که اینها نمی توانند اصلاً بفهمند این مسائل را، اصلاً نمی توانند معنویات‏‎ ‎‏را بفهمند، آنها چشمشان جز به این زرق و برق دنیا به هیچ نیست و اگر ما هم ـ خدای‏‎ ‎‏نخواسته ـ یک همچه مردمی باشیم که نظرمان به این باشد که من بالا باشم و تو پایین‏‎ ‎‏باشی، ما هم از آنها منحطتر هستیم؛ برای اینکه ما در کشور اسلامی واقع شدیم. در یک‏‎ ‎‏همچه زمانی اگر یک همچو اخلاقی داشته باشیم، از آنها هم منحطتر هستیم. خداوند‏‎ ‎‏ان شاءالله ، به همۀ ما توفیق بدهد که به آداب اسلام عمل کنیم. خداوند ان شاءالله پیروزی‏‎ ‎‏عنایت کند به رزمندگان ما و همۀ مسلمین را بر کسانی که ظالم هستند غلبه دهد.‏

‏والسلام علیکم و رحمة الله ‏

‎ ‎

  • ـ در صحیفۀ نور در ذیل تاریخ 21 / 11 / 64 درج شده است.
  • ـ جمع ذنب: دُم، کنایه از دنبالۀ چیزی است.
  • ـ اشاره است به استقبال کم نظیر مردم پاکستان از آقای خامنه ای در سفری که ایشان در زمان ریاست جمهوریِ خود به آن کشور نمودند.
  • ـ مراد، آقای سید علی خامنه ای است.
  • ـ مراد، آقای میرحسین موسوی است.
  • ـ سورۀ حجر، آیۀ 40: «مگر آنانکه بندگانِ با اخلاص تو باشند».
  • ـ خواجه نصیرالدین طوسی وفات به سال 673 ه . ق. از بزرگترین مفاخر علمی جهان اسلام که تألیفات بیشماری در فلسفه، عرفان، کلام و نجوم دارد. هولاکوخان مغول به اشاره و تدبیرِ وی بساط خلافت پانصد سالۀ بنی عباس را در هم پیچید.