توضیحات کارشناس:
غریزه و کشش جنسی از واقعیت های غیر قابل انکار وجود آدمی است که نه میتوان آن را نادیده گرفت و نه رها کردن آن با سعادت انسان و مصالح جامعه بشری سازگار است.
همین نگرش است که ضابطه مند بودن آن را میطلبد و آن را توجیه و ضروری مینماید. و به همین جهت قانون مندی غریزه جنسی همواره و در همه زمانها و در بین همه ملتها در قالب ازدواج بروز و ظهور یافته است.
اسلام نیز به اقتضای جامعیّتی که از آن برخوردار است و خاتمیّتی که دارد از اهمیت ازدواج و نقش و تاثیر سازنده احکام واقع بینانه مربوط به آن در تربیت و حفظ سلامت جسم و جان انسان و رشد و تعالی اجتماع غفلت نورزیده است.
در این راستا تشریح و بیان درست احکام شرعی مربوط به روابط زناشویی به حدی مهم می نماید که اولیای دین علیهم السلام در بیان آن در کنار ایماء و اشاره گاه از صراحت لهجه نیز سود جستهاند.
داشتن اطلاعات کافی و آگاهی درست نسبت به دستوراتی که دین در این زمینه ارائه نموده است، زن و مرد مسلمان را در بسیاری از موارد و مواقع از غلطیدن در ورطه احساس دوگانگی بین عقیده و عمل، احساس گناه کشنده و بی مورد و قرارگرفتن بر سر دو راهی تمایلات غریزی و گرایشات مذهبی رهایی میبخشد. و همین امر موجب بیشتر شدن آرامش روانی و تعادل در رفتار و به تبع آن افزایش بردباری و قدرت تحمل و مدارا در روابط خانوادگی میگردد.
شناخت دقیق نسبت به محدودیتها و دانستن امور غیر ممنوعه شرعی و داشتن تلقی درست از تعالیم دین در این زمینه و در نتیجه قابل تأمین دیدن بسیاری از رفتارهای غریزی ضمن تعهد به احکام شرعی، سبب میگردد که از اختلافات فراوان و بی حاصل در بسیاری از خانوادهها پیش گیری شده و یا رفع و بر طرف گردد. در چنین شرایطی است که رابطه عاطفی و خصوصی میان زوجین تقویت گشته و گرمتر و استوارتر میشود.
در سایه چنین رابطه صمیمی و مستحکم بین زوجین و احساس انطباق رفتارها با رضای خالق یکتاست که انسان از گرفتارسدن در گرداب مشکلات و انحرافات روحی و روانی و حتی جسمی و به تبع آنها از پریشان احوالی و کج خلق و بد رفتارها و ناملایمات اجتماعی رهایی مییابد.
اولویت و ضرورت، اهمیت و دامنه تأثیر پرداختن به سؤال مورد بحث و مسایلی از این قبیل در فقه را با توجه به چنین نگاه و نگرشی باید ارزیابی نمود.
حال در بررسی پرسش مورد بحث باید دانست که: اعمالی همانند نگاه، بوسه و نوازش و لمس فیما بین زن و شوهر گاه با کامجویی و التذاذ همراه است و گاه بدون تلذذ؛ کما اینکه ممکن است با هر عضوی و نسبت به هر عضوی از اعضای طرف دیگر صورت گیرد.
به همین جهت سؤال مشخصا این است که آیا در جایز بودن لمس و نظر بین زن و شوهر، فرقی بین اعضای بدن هست یا خیر؟ مثلا بین نوازش با دست و لمس نمودن با سایر اعضای بدن، مثلا دهان؟
روشن است که نگاه و پاسخ به این موضوع در این نوشتار صرفا از جنبه فقهی است نه از منظر بهداشتی و پزشکی؛ زیرا بررسی و بیان چنین ملاحظاتی در عین اهمیت فراوان آن نه متوجه ما که در جای خود و بر عهده محققان آشنا و شایسته آن است.
به هر حال؛ امام خمینی (س) در کتاب تحریر الوسیلة (ج2، ص: 231) پیرامون این موضوع چنین فرموده است:
مسألة 15- یجوز لکل من الزوج و الزوجة النظر الى جسد الآخر ظاهره و باطنه حتى العورة، و کذا مس کل منهما بکل عضو منه کل عضو من الآخر مع التلذذ و بدونه.
بنابر این:
1- براى هر یک از زوج و زوجه جایز است که به بدن و پیکر دیگرى، چه ظاهر و چه باطن آن، حتى به عورت یکدیگر نگاه کنند.
2- همچنین بر زن و شوهر جایز است که با هر عضوى از اعضای بدن خویش، حتی با دهان، هر عضو از اعضای بدن آن دیگرى، حتی عورت او را، با تلذّذ و بدون تلذذ نوازش و لمس نماید.
الیته واضح است که گناه نبودن چنین مس و لمسی را به مفهوم پسندیده بودن بی مبالاتی در رفتار و بی ملاحظه بودن نسبت به امور بهداشتی و خطرات و آلودگیها و نیز نادیده گرفتن محدودیتهای شرعی خاص دوره قاعدگی خانمها و نفی بعض مکروهاتی که در جای خود آمده است، نباید گرفت.
در پایان، به مناسبت بحث خالی از فایده نیست تذکر و توجه به این که:
بر زن و شوهر لازم است در رابطه خصوصی فیما بین، به مسأله نجاست خون و منی و حرام بودن خوردن هر چیز نجس، توجه لازم را داشته و بر آن پایبند باشند و نباید از مباح بودن رفتار پیش گفته تلقی جواز خوردن نجس نشود.
2/6/1392