دیدگاه ها و نظرات
| ارسال به دوستان 0

زکات چهارپایان

پرتال امام خمینی (س) / استفتائات

سؤال: با چه شرایطی زکات چهارپایان واجب می‌شود؟

پاسخ کارشناس:

خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَ تُزَکِّیهِمْ بِها وَ صَلِّ عَلَیْهِمْ إِنَّ صَلاتَکَ سَکَنٌ لَهُمْ وَ اللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ (سوره توبه، آیه ۱۰۳) در این آیه شریفه خداوند سبحان رسول‌اش را امر می‌کند به این‌که صدقه (زکات) را از اموال مردم بگیرد: ای محمد! از اصناف مال‌های مردم زکات بگیر، و آن‌ها را پاک و اموالشان را پر برکت کن. و دعای خیر به جان و مال ایشان نما که نفوس ایشان به دعای تو سکونت و آرامش می‌یابد. و خداوند شنونده داناست.
این کریمه متضمن حکم زکات مال است که یکی از ارکان شریعت اسلام است و از انواع و اصنافی از مال‌ها گرفته می‌شود، یک صنف نقدینه، یعنی طلا و نقره، صنف دیگر اغنام ثلاثه، یعنی شتر و گاو و گوسفند، نوع سوم غلات چهارگانه، یعنی گندم و جو و خرما و کشمش. به بیان امام خمینی (س) در تحریرالوسیله «شرایط وجوب زکات چهارپایان - علاوه بر شرایط عمومی گفته شده - چهار چیز است: نصاب، چریدن، گذشتن سال و کاری نبودن آن‌‏ها.» [۱]

۱- نصاب
در هر یک از نصاب‏‌های چهارپایان زکات واجب است و در کمتر از حد نصاب، زکات واجب نیست، چنان که در مابین دو نصاب هم چیزی به جز آنچه در نصاب سابق واجب شده؛ واجب نیست یعنی آنچه در نصاب سابق واجب است، به مابین دو نصاب، تا نصاب لاحق هم تعلّق دارد؛ پس مابین دو نصاب بخشوده است به این معنی که به آن، چیزی بیش از آنچه به نصاب سابق تعلق گرفته است تعلق نمی‌‏گیرد، نه به این معنی که اصلاً هیچ چیزی به آن تعلّق نگیرد. [۲] (و در رسیدن به نصاب) مال کسی ضمیمه مال دیگری نمی‌‏شود اگر چه مشترک باشند یا با هم مخلوط شده باشند به نحوی که در چراگاه و خوابگاه و آبشخور و حیوان نر و کسی که آن‏ها را می‏دوشد و وسیله دوشیدن یکی باشند، بلکه در هر یک از آن‏ها لازم است به تنهایی به حد نصاب برسد، و لو آن‏‌که با تلفیق کسرها باشد. و بین دو مال یک مالک و لو این‌که جای آن‌‏ها از هم دور باشد تفکیک نمی‏‌شود (و روی هم حساب می‌‏شود). [۳]

۱.۱- نصاب شتر
در شتر دوازده نصاب است: «پنج» و در آن یک گوسفند است. سپس «ده» و در آن دو گوسفند است. و سپس «پانزده» و در آن سه گوسفند است. و سپس «بیست» و در آن چهار گوسفند است. و سپس «بیست و پنج» و در آن پنج گوسفند است. و سپس «بیست و شش» و در آن یک بنت مخاض است. و سپس «سی و شش» و در آن یک بنت لبون است. و سپس «چهل و شش» و در آن یک حقّه است. و سپس «شصت و یک» و در آن یک جذعه است. و سپس «هفتاد و شش» و در آن دو بنت لبون است. و سپس «نود و یک» و در آن دو حقه است. و سپس «صد و بیست و یک (و بیشتر)» که در هر پنجاه شتر یک حقه و در هر چهل شتر یک بنت لبون؛ یعنی واجب است از این دو عدد هر عددی را که مطابق شود رعایت کند، و اگر مطابق نشود مگر با هر دو عدد باید هر دو ملاحظه شوند. و اگر با هر یک از آن‏‌ها مطابقت حاصل شود مخیّر است که به هر کدام و یا با هر دو حساب کند [۴]

۱.۲- نصاب گاو و گاومیش
در گاو - که گاومیش را هم شامل می‌‏شود - دو نصاب است: «سی» و «چهل»، در هر «سی» تا یک تبیع یا تبیعه است. و در هر «چهل» تا، یک مسنه. [۵]

۱.۳- نصاب گوسفند
در گوسفند پنج نصاب است: «چهل»، و در آن یک گوسفند است. سپس «صد و بیست و یک»، و در آن دو گوسفند است. سپس «دویست و یک»، و در آن سه گوسفند است. سپس «سیصد و یک»، و در آن بنابر احتیاط (واجب) چهار گوسفند است، و مسأله جداً مورد اشکال است. سپس «چهارصد تا و بیشتر از آن»، که در هر صد تا یک گوسفند می‏‌باشد تا به هر مقداری که برسد. [۶]

۲- گفتاری در مورد «سوم» یعنی چریدن‏
(در وجوب زکات حیوان) شرط است که تمام سال سائمه باشد (در بیابان بچرد)؛ پس اگر در بین سال علوفه به او داده شود به مقداری که عرفاً عنوان سائمه در تمام سال بر آن صدق نکند، زکات ندارد، ولی به مقدار یک روز یا دو روز ضرری وارد نمی‌‏شود، بلکه ضرر نداشتن چند روز کم هم وقتی زیاد پراکنده باشد بعید نیست. [۷]
در سقوط زکات در مورد حیوانی که معلوفه است (یعنی در بیابان نمی‏‌چرد و به او علف داده می‌‏شود) فرقی نیست که خود حیوان علف بخورد یا مالکش بخوراند و یا غیر مالک، چه آن غیر از مال خودش و چه از مال مالک، چه با اذن مالک و چه بدون اذن او بخوراند. چنان که فرقی نیست که معلوفه بودن از روی اختیار باشد و یا به ناچاری و یا به واسطه مانعی از چریدن در بیابان مثل برف و مانند آن باشد. و همچنین بین این‌که علف چیده شده را به حیوان بخوراند یا حیوان را رها کند تا خودش در زراعتی که ملک است بچرد فرقی نیست؛ زیرا در تمام این صُوَر، از سائمه بودن خارج می‌‏شود. البته اگر مرتعی را که کشت نشده اجاره یا خریداری کند (و حیوان‏‌ها را برای چریدن در آن رها کند) از سائمه بودن خارج نمی‏‌شوند، و آنچه به صدق سائمه بودن ضرر می‏‌زند چریدن در زمین‏‌هایی است که برای کشت آماده شده و به نحو متعارف و مرسوم کشت شده باشند، ولی اگر فرض شود که تخم‏‌هایی را که از جنس گیاه مرتع‏‌ها است در آن‏‌ها بپاشد بدون آن‏که برای رشد و نمو آن کاری انجام دهد، بعید نیست که با چریدن حیوان در آن ضرری به صدق عنوان «سائمه بودن» وارد نشود و همچنین اگر به ستمگری مبلغی بدهد که حیوانات خود را در زمین مباح بچراند، از سائمه بودن خارج نمی‌‏شود. [۸]

۳- گفتاری در مورد سال
سال (که در زکات معتبر است) با تمام شدن یازده ماه تحقّق می‏‌یابد، و ظاهر آن است که زکات با داخل شدن ماه دوازدهم به صاحبان آن منتقل می‌‏شود، بنا بر این ملک متزلزل آنان می‌‏شود و به دنبال آن وجوب پرداخت غیر مستقر می‌‏آید (که بر مالک نیز ادای آن به طور غیر مستقر واجب می‌‏شود)، پس مالک نمی‏‌تواند در نصاب تصرفی کند که حق صاحبان زکات را از بین ببرد، و اگر چنین کاری کند ضامن است. البته اگر یکی از شرایط، بدون اختیار از بین برود، مثل این‌که در بین ماه دوازدهم در اثر تلف شدن از نصاب کم شود تمام آن به ملک مالک اول برمی‏‌گردد و دیگر وجوب (زکات) برداشته می‌‏شود. و بنابر اقوی ماه دوازدهم جزء سال اول حساب می‌‏شود نه جزء سال دوم. و اما ماه یازدهم همچنان که با از بین رفتن یکی از شرایط در آن ماه بدون اختیار سال قطع می‏‌شود، (همچنین) مالک هم می‏‌تواند در نصاب تصرفی کند که موجب از بین رفتن شرایط گردد؛ به این ترتیب که حیوان (شتر و گاو و گوسفند) را با جنس دیگری - هر چند زکوی باشد - و یا با همان جنس معاوضه کند، مثل این‌که گوسفندی (اعم از میش و بز) که شش ماه در بیابان چریده به گوسفند (اعم از میش و بز) دیگری (معاوضه کند مثلاً بز را با میش معاوضه کند) و یا به مثل خودش مانند میش را با میش و یا به صورت‏‌های دیگر. بلکه ظاهر آن است که سال با این‌گونه کارها باطل می‌‏شود اگر چه این کار را به خاطر فرار از زکات انجام دهد. [۹]
اگر کسی مالک مقدار نصاب باشد و نه بیشتر و چند سال بر او بگذرد، پس اگر زکات آن را از چیز دیگری بدهد (هر سال) زکات تکرار می‏‌شود؛ زیرا مقدار نصاب در این صورت باقی مانده و نقصانی پیدا نکرده است، البته اگر دادن زکات را از آخر سال و لو به زمان کمی تأخیر بیندازد - که غالباً هم همین‏طور است - آغاز سال نو از آخر سال قبل به همین مقدار تأخیر می‌‏افتد؛ پس نصاب در سال جدید جریان ندارد مگر بعد از آن‏که زکات آن را از جنس دیگری بپردازد. و اگر زکاتش را از خود نصاب بدهد یا اصلاً زکات آن را ندهد جز زکات یک سال بر او (واجب) نیست. و اگر بیش از حد نصاب را مالک باشد و چند سال بر او بگذرد و زکاتش را ندهد، بر او واجب است زکات سال‏‌های گذشته را یکی بیش از تعدادی که از حد نصاب اضافه است، بدهد مثلاً اگر در نزد او چهل و یک گوسفند باشد و چند سال بر او بگذرد و زکاتش را ندهد بر او واجب است زکات دو سال را بدهد. و اگر چهل و دو گوسفند داشته باشد بر او واجب است زکات سه سال را بدهد، و به همین منوال. و در سال‏‌هایی که زاید بر این تعداد است زکات واجب نیست، زیرا از حد نصاب کمتر می‏‌شود. [۱۰]

۴- گفتاری در مورد آخرین شرط
مسأله - شرط است در (تعلق زکات به) چهارپایان که در هیچ وقت سال، کاری نباشند و در صورتی که در قسمتی از سال چنین باشند در آن‏ها زکات (واجب) نیست اگر چه سائمه باشند و معیار در کاری بودن حیوان، عرف است. [۱۱]

۵- حیوانی که برای زکات گرفته می‏‌شود
حیوان مریض (به عنوان زکات) از نصاب حیوان‏‌های سالم و حیوان پیر (به عنوان زکات) از نصاب جوان‌‏ها و حیوان معیوب از نصاب صحیح گرفته نمی‌‏شود اگر چه جزء نصاب شمرده شود. اما اگر تمام نصاب مریض باشند و مرض همه آن‏‌ها یکی باشد (مالک) تکلیف نمی‌‏شود که حیوان صحیحی بخرد و دادن یکی از همین مریض‌‏ها کفایت می‌‏کند. و اگر بعضی سالم و بعضی مریض باشند احتیاط (واجب) اگر اقوی نباشد، آن است که - بدون ملاحظه کردن نسبت مریض و صحیح - حیوان متوسط و صحیح بدهد. و همچنین (برای زکات) رُبّی ‏- و آن گوسفندی است که زاییده است و بیش از پانزده روز از زایمان او نمی‌‏گذرد - گرفته نمی‏‌شود، اگر چه مالک آن را بدهد مگر زمانی که تمام‏ گوسفندهای نصاب اینچنین باشند. و همچنین اکوله - و آن گوسفند فربه و پرواری است که برای خوردن آماده شده و گوسفند نری که برای تولید مثل گله لازم است - (برای زکات) گرفته نمی‌‏شود؛ بلکه بنابر اقوی آن‌‏ها جزء نصاب شمرده نمی‌‏شوند اگر چه احتیاط (مستحب) شمارش آن‏‌ها است. [۱۲]
گوسفندی که برای زکات گوسفند و شتر و جبران زکات شتر، گرفته می‌‏شود اگر میش باشد باید یک سال کامل داشته و داخل سال دوم شده باشد و اگر بز باشد باید داخل سال سوم شده باشد و این کمترین حدی است که از گوسفند اراده می‌‏شود، و گوسفند نر از ماده کفایت می‏‌کند و برعکس، و بز از میش کفایت می‏‌کند و برعکس، چون آن‏‌ها در باب زکات یک جنس حساب می‌‏شوند؛ مانند گاو و گاومیش، و شتر عربی و غیر عربی (که در باب زکات یک جنس به حساب می‏‌آیند). [۱۳]
اگر مالک در جاهای مختلف اموال متفرقی داشته باشد از هر کدام بخواهد می‏‌تواند زکات را بدهد، و لازم نیست (زکاتش را) از خود نصاب و یا از جنسی که زکات به آن تعلّق گرفته بپردازد، بلکه می‌‏تواند قیمت روز بازار را از درهم و یا دینار بدهد، بلکه از سایر اجناس اگر برای فقرا بهتر باشد (می‌‏تواند بپردازد) وگرنه در این‌که بتواند زکات را از سایر اجناس بدهد تأمل است اگر چه خالی از وجه نیست. و دادن زکات از عین مال افضل است، و معیار در قیمت زکات، قیمت وقت ادا و شهری است که زکات در آن است اگر عین موجود باشد، و اگر تلف شده باشد به نحوی که مالک ضامنش باشد ظاهراً معیار قیمت روز تلف و شهری است که در آن تلف شده، و احتیاط (مستحب) آن است که از قیمت روز تلف و مکان تلف و قیمت روز ادا و مکان ادا هر کدام را که بیشتر باشد بپردازد. [۱۴]

۱۴۰۲/۰۵/۲۲– محمد ساعدی

[۱] موسوعة الإمام الخمینی، ۲۲، تحریر الوسیلة، ج۱، ص:۳۳۲، کتاب الزکاة، الفصل الاول فی زکاة الانعام، موسسة تنظیم و نشر آثار الإمام الخمینی (قدس سره) - ایران - تهران، چاپ: ۳، ۱۴۳۴ ه.ق.
[۲] همان، ص:۳۳۴، مسألة۲.
[۳] همان، ص:۳۳۵، مسألة۵.
[۴] همان، ص:۳۳۲، مسألة۱.
[۵] همان.
[۶] همان.
[۷] همان، القول فی السوم ای الرعی، مسألة۱.
[۸] همان، مسألة۲،
[۹] همان، القول فی الحول، مسألة۱.
[۱۰] همان، مسألة۲.
[۱۱] همان، القول فی الشرط الاخیر.
[۱۲] همان، یبقی الکلام فیما یؤخذ فی الزکاة، مسألة۱.
[۱۳] همان، مسألة۲.
[۱۴] همان، مسألة۳.

دیدگاه ها و نظرات

برای ارسال نظرات از فرم پایین صفحه استفاده کنید.
مسئولیت نوشته‌ها بر عهده نویسندگان آنهاست و گذاشتن آنها به معنی تائید نظرات آنها نیست.
*
*
دیدگاه شما با موفقیت ارسال شد.
دیدگاه شما پس از تایید توسط مدیریت، نمایش داده خواهد شد.