*ما یک دولتى را معرفى مى کنیم، رئیس دولتى را معرفى مى کنیم [تا] موقتاً دولتى تشکیل بدهد که هم به این آشفتگیها خاتمه بدهد، و هم یک مسئله مهمى که مجلس مؤسسان است، انتخابات مجلس مؤسسان را درست کند، و مقدمات آن را درست کند و مجلس مؤسسان تأسیس بشود. و همین طور انتخابات هم درست بشود و آنها دولت دائمى را انتخاب بکنند ... جمهورى اسلامى را [به ] رفراندم بگذارد ... تا همه عالم بدانند که رأى آزاد که مردم مى دهند به که مى دهند و به چه رژیمى مى دهند.

( صحیفه امام، ج 6، ص: 58)

 

* ما تکلیفمان الآن این است که دنباله این نهضت را بگیریم و همه با هم در صف واحد، بدون اینکه اصلًا امتیازى در کار باشد الّا فى مَقامِ الْهِدایَه، و این راه را طى بکنیم و به آخر برسانیم، که این سعادت این ملت را، سعادت این ملت که اجراى احکام اسلام و اجراى عدل اسلامى است، بلکه ان شاء اللَّه تهیه بکنیم.

( صحیفه امام، ج 6، ص: 63)

 

*[شاه را] نصیحت کردیم لکن او غرورش مانع شد از اینکه نصیحت ما را بشنود... و امرش منتهى شد به اینجا که مى بینید. این الآن رفته است و مملکتى را خراب کرده و رفته؛ یعنى ما مملکتى که یک جایش یک جهتِ آبادى داشته باشد نداریم.

( صحیفه امام، ج 6، ص: 64)

 

* ما همیشه [خواهانیم ] که ملت سعادتمند باشد و با آرامش زندگى خودش را بگذراند. و این انقلاباتى که تا حالا پیش آورده اند، این انقلاباتى که براى ما مصیبت بار آورد و براى آنها نکبت، ما هر گز میل نداشتیم که بشود؛ لکن بى عقلى کردند و شد. اگر نصیحتهاى اولى ما را پذیرفته بودند، مطلب به اینجاها نمى رسید. حالا هم ما باز نصیحت مى کنیم آنهایى را که غاصب هستند. نصیحت مى کنیم دولت غیر قانونى را(دولت شاپور بختیار)، نصیحت مى کنیم ارتش را، به اینکه اگر شما مایلید که این مملکت آرام بشود و ثابت باشد، دست بردارید. آن کسى که غیر قانونى است برود سراغ کارش برود سراغ کسب و کارش! ارتش هم برگردد به دامن ملت؛ ملت او را مى پذیرد. اگر به این نصیحت عمل بکنند، مسائل حل است...

( صحیفه امام، ج 6، ص: 67)

. انتهای پیام /*