کلیسا و مسجد
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

زمان (شمسی) : 1392

ناشر مجله : مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)، موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : هاکوپیان، یلنا

کلیسا و مسجد

کلیسا و مسجد

(مصاحبه با خانم یلنا هاکوپیان از ارمنستان)

‏ ‏

‏حضور‏‏: لطفاً خودتان را معرفی کنید و مختصری از شغل و فعالیت های خود را بیان بفرمایید. ‏

خانم یلنا هاکوپیان:‏ من یلنا هاکوپیان و اصالتاً از ارامنه تهران هستم که چندین سال است  در ایروان در ارمنستان با رایزنی فرهنگی ایران همکاری دارم و کارمند مسجد کبود شهر ایروان هستم. سالهای زیادی را با کار و تدریس پشت سرگذاشته ام و اکنون کتابخانه مسجد کبود را اداره می کنم. ‏

‏حضور‏‏: ظاهراً شما مسیحی هستید. چه شد که در مسجد کار می کنید. ‏

هاکوپیان: ‏کلیسا خانه خداست. مسجد هم خانه خداست. مسجد کبود معروفیت جهانی دارد و در شمار میراث فرهنگی جهانی به ثبت رسیده است. این مسجد در اواخر قرن هجدهم توسط حسینعلی خان ساخته شده است. می دانید که تا قبل از جنگهای ایران و روس در زمان قاجار، ایروان تحت حکومت ایران بود که بعد از این جنگها ایروان و گرجستان و بعضی مناطق دیگر در اختیار روسها قرار گرفت. ‏

‏حضور‏‏: حدوداً چند درصد مردم ارمنستان مسلمان هستند؟ ‏

هاکوپیان: ‏بیشتر مسلمانان ارمنستان کسانی هستند که از طریق ازدواج مسلمان شده اند، مثلاً دختران ارمنی که با ایرانی ها ازدواج کرده اند. تعدادی از آنها شاگرد خود من بودند. حدود 17 نفر بودند که من به آنها فارسی یاد دادم و آنها با ایرانی ها ازدواج کردند.  ‏

‏حضور‏‏: آیا شما در دوران انقلاب اسلامی در ایران بودید؟ آیا از آن زمان خاطراتی دارید؟‏

هاکوپیان:‏ خیر. من بعد از دیپلم در س‏‏ـ‏‏ال 1965 م‏‏ــ‏‏یلادی برای ادامه تحص‏‏ــ‏‏یل به خ‏‏ـ‏‏ارج رف‏‏ـ‏‏تم و ‏


اخبار ایران را از دور می شنیدم.البته من قبلاً در ایران بودم. مردم زحمتکش ایران یک روزه انقلاب نکردند. این انقلاب سالهای سال طول کشید. سال ها بود که مردم ایران دیگر رژیم شاه را نمی پسندیدند و ناراضی بودند. مردم عادی نمی توانستند به صورت درست زندگی کنند و آرزو داشتند روزی انقلاب شود که خدا را شکر همین طور شد. واقعاً می توانم بگویم ایران امروز یک ایران دیگر شده است. در آن زمان بسیاری از بچه ها نمی توانستند به مدرسه بروند. امروز همه ایرانی ها تحصیل می کنند و به دانشگاه می روند، حتی دکتری می خواهند و می خوانند و بیشتر از آن هم می خواهند داشته باشند. ایرانی های زیادی را در ارمنستان می بینم که می آیند و به تحصیلات خود ادامه می دهند و خیلی هم پیشرفت کرده اند. 

‏حضور‏‏: مهمترین تفاوتهای ایران قبل و بعد از انقلاب را در چه چیزهایی می دانید؟‏

هاکوپیان:‏ گفتم، تفاوت اصلی در علم است. در آن زمان خیلی از بچه ها نمی توانستند به مدرسه بروند و بیسوادی بسیار گسترده بود. حالا می بینم که جوانان ایرانی حتی به مراحل اولیه دانشگاه نیز قانع نمی شوند و دکتری می خواهند و بیش از آن نیز در حال پیشرفت هستند. این وضعیت خودش برای فتح عرصه های دیگر کافی است. آیا این طور نیست؟ ‏


‏حضور‏‏: بله، قطعاً علم، اساس هر گونه پیشرفت است. بفرمایید در دوران انقلاب و قبل از آن از نهضت امام خمینی و شخصیت ایشان چه اطلاعی داشتید و برای اولین بار چگونه با نام و رهبری ایشان آشنا شدید؟ ‏

هاکوپیان:‏ آن زمان اطلاعی به ما نمی رسید. هیچ اطلاعی از ایشان نداشتیم ولی بعد از شروع انقلاب اسلامی و پیروزی مردم، با انقلاب و رهبری امام خمینی آشنا شدیم. ‏

‏حضور‏‏: نقش امام را در پیشبرد نهضت و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی چگونه دیده اید؟ ‏

هاکوپیان:‏ خیلی بالا. نه فقط ایران، بلکه این انقلاب دنیا را تکان داد. انقلاب اسلامی بر تمام کشورهای جهان خصوصاً کشورهای همجوار تأثیرات بسیار داشته است. البته مردم ایران انقلاب کردند، کمک کردند. امام که به تنهایی نمی توانست، ولی او ویژگی هایی داشت که توانست مردم را هدایت کند. هرکسی نمی تواند این استعداد را داشته باشد، و نه هرکسی می تواند آن را تفسیر کند.‏

‏حضور‏‏: به طور کلی در ارمنستان، مردم تا چه حد امام خمینی را می شناسند؟‏

هاکوپیان:‏ مردم ارمنستان امام خمینی را بخوبی می شناسند. من خودم زبان فارسی تدریس می کنم و حین تدریس از کشور ایران و آداب و رسوم و فرهنگ ایرانی و نیز رژیم سیاسی بسیار صحبت می شود که چگونه است و چگونه اداره می شود. البته که مردم ارمنستان امام را می شناسند و با احترام فوق العاده از ایشان نام می برند. این را می توانم با قطعیت بگویم. ‏

‏حضور‏‏: آیا در مسجد کبود که شما در آن کار می کنید مراسم مذهبی هم برگزار می شود یا بیشتر یک محل تاریخی و توریستی است. ‏

هاکوپیان:‏ خیلی مراسم مذهبی برگزار می شود. همه ایرانی ها می آیند. مسلمانان در طول روز برای نماز می آیند و نماز می خوانند و سایر مراسم بخصوص دعای کمیل در آنجا برگزار می شود.‏


‏مسجد با تمام توان از صبح تا شب،  فعال است. آن سوی مسجد هم کتابخانه هست که دائماً فعال است. البته در طول روز توریست های فراوانی هم از کشورهای مختلف می آیند و بازدید می کنند و من راهنمایی آنها را بر عهده دارم و برای آنها همه چیز را تعریف می کنم. من از تاریخ و ادبیات و تمدن ایران، هرقدر که امکان داشته باشد برای آنها توصیف می کنم. ‏

‏حضور‏‏: می دانید که در زمان شوروی سابق، امام خمینی نامه مهمی به آقای گورباچف نوشتند. شما چه تحلیلی از این نامه دارید؟‏

هاکوپیان:‏ من یک معلم هستم و از سیاست دورم. اما می دانم که آن نامه خیلی مهم بود. یک زمانی آن نامه مثل انفجاری بود و همه جا از آن صحبت می شد. این را می دانم. ‏

‏حضور‏‏: در باره روابط فرهنگی ایران و ارمنستان و تعامل و شناخت طرفین از یکدیگر چه وضعیتی برقرار است؟‏

هاکوپیان: ‏مردم ارمنستان از ایران و امام شناخت خوبی دارند. ایران را بخوبی می شناسند. رایزنی فرهنگی ایران خیلی فعال است. تبادل دانشجو داریم. هنرمندان می آیند، نقاشان از ایران می آیند، از ارمنستان چند بار نقاشان به ایران آمده اند. موسیقی دان ها می آیند. از نویسندگان رفت و آمد داشته اند. تبادل فرهنگی خوبی بوده است. حتی یکی از رایزن ها پیشنهاد کرد یکی از کارها این باشد که نویسندگان ایرانی و ارمنی با هم همکاری داشته باشند به این صورت که نویسندگان ایرانی داستانی را بنویسند و نویسندگان ارمنی آن را به پایان برسانند. از این نوع همکاری ها داشتیم و الان هم داریم. از زمان فروپاشی شوروی، وقتی که رایزنی فرهنگی ایران ‏


‏در ارمنستان باز شد این فعالیت ها در کار هست. ‏

‏حضور‏‏: ظاهراً شما بعد از اقامت در ارمنستان، در رابطه با همکاری های فرهنگی دو کشور بارها به ایران آمده اید.‏

هاکوپیان: ‏بله، من چندین بار برای نمایشگاه کتاب آمده ام. الان هم تشکر می کنم از مسئولان سازمان ارتباطات اسلامی که مرا دعوت کردند چون می دانند که من با چه عشق و علاقه ای به ایران می آیم. هر وقت فرصتی باشد من حاضرم و هر کاری از دستم بر بیاید حاضر به انجامش هستم. من برای نمایشگاه کتاب آمده ام، به عنوان مترجم آمده ام، برای همراهی نویسندگان ارمنستان آمده ام ولی این اولین بار است که در مراسم سالگرد ارتحال شرکت می کنم.‏

‏حضور‏‏: تأثیر معنوی مراسم سالگرد ارتحال حضرت امام را چگونه دیده اید؟ ‏

هاکوپیان:‏ همین امروز نوه ایشان [سید حسن خمینی] چند جمله گفت. البته کم صحبت کرد ولی وقتی گوش دادم دیدم که واقعاً جملات عاقلانه ای است. ایشان گفت قرن بیستم قرن جنگ ها بود. واقعاً چقدر از انسانها کشته شدند و علتش را خودش تفسیر کرد که خلاء معنوی بود که چنین شد. دوری از خدا بود. من هم علت آن همه فجایع را در همین می بینم. این جنگ ها بر اثر دوری از خداوند است. هرچه به خداوند نزدیک بشویم، اولاً خود آدم آرامش پیدا می کند، ثانیاً انسان با نگاه دیگری دور و بر خود را حس می کند. آدم مهربان می شود. آدم می خواهد به دیگران کمک کند. بجز این نیست. ‏

‏حضور‏‏: آیا به طور کلی از برنامه های مراسم راضی بودید ؟ ‏

هاکوپیان:‏ خیلی. ما دیروز آمدیم. امروز برنامه هایی بود. آقایی در باره پیامبران سخنرانی کرد که خیلی عالی بود. تمام تاریخ و قرآن را در جملاتی چند بیان کرد. همه برنامه ها خیلی خوب بود فقط آنچه مرا خسته کرد برنامه های عربی بود. چون من عربی نمی دانم برایم خسته کننده بود. سخنرانی های عربی را نفهمیدم. ترجمه آنها را نداشتم. ‏


‏البته شاید ترجمه ها را داده بودند ولی من نداشتم. ‏

‏حضور‏‏: برای برگزاری بهتر مراسم سالگرد چه پیشنهادی دارید؟ ‏

هاکوپیان:‏ پیشنهادی نمی توانم داشته باشم چون همه چیز خوب بود. برای من مسیحیت و اسلام یکی است. همین که امروز من اینجا هستم بزرگترین احترامی است که شما گذاشته اید. ‏

‏حضور‏‏: فکر می کنم از اینکه در میان مسلمانان هستید و با آنها کار می کنید راضی هستید؟‏

هاکوپیان:‏ حتماً. فارسی زبان خودم است. ایرانی ها مردم خودم هستند. من همه همکاران و همه دانشجویانم را دوست دارم. ضمناً من برای دانشجویان ایرانی نیز زبان روسی را تدریس می کنم. هر کجا کمکی بتوانم در زمینه های مختلف مانند ترجمه و تدریس زبان فارسی، زبان ارمنی، زبان روسی، انجام خواهم داد. ‏

‏حضور‏‏: در انتها، چنانچه پیامی و سخنی دارید بیان بفرمایید.‏

هاکوپیان:‏ خیلی متشکرم. سلام مرا به همه مسئولین مراسم و کارکنان برسانید. این کارها هدیه است. این آمد و رفت ها برای ما هدیه است. ‏

‏ ‏

‏ ‏