مجله کودک 458 صفحه 40
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 458 صفحه 40

و این کاری بود که یزدان اصلا دلش نمی­خواست انجام دهد. دوست داشت تمام مسائل آن روز مدرسه را خودش حل کند، اما نشد. آقای مدیر: (( خب حالا می­گی من چکار کنم؟)) یزدان: (( اِ ، شما هم که مثل مامانم حرف می­زنین، ما نمی­دونیم باید چکار کنیم، خودتون باید بیاین و حل­اش کنین.)) آقای مدیر: (( امروز تو مدیری، مگه نه؟ این مسئله رو هم باید خودت حل­اش کنی.)) یزدان: (( آقا اجازه؟ آخه من بلد نیستم باید چکارش کنم. از یک طرف جای شمام، از یه طرف جای خودمم، این جوری که نمی­شه. شما از مامانم خواسته بودین که به مدرسه بیاد.)) آقای مدیر: (( شنیدم که از ولی یکی از دانش­آموزان خواستی که فردا به مدرسه بیان. مگه غیر از اینه که من فردا باید جوابگوی ولی اون دانش­آموز باشم؟ خب حالا ... توهم جوابگوی کسی هستی که من دیروز ازشون خواستم به مدرسه بیان. برو، تا این­جای امروز که خوب پیش اومدی، دورا دور هواتو داشتم، مطمئنم که تا آخرش هم می­تونی به خوبی پیش بری،تو می­تونی پسر.)) یزدان( با خودش ): (( چه کارهای سختی از آدم می­خوان، چی به مامانم بگم؟ آخه چه جوری بررسی­اش کنم؟...)) واقعاً که چه کارهای سختی از آدم می­خواهند، اما آقای مدیر معتقد است که یزدان می­تواند. یزدان وارد دفتر کارش شد. پشت آن در بسته، بین یزدان و مادرش چه صحبت­هایی رد و بدل شد؟ هر چه بود، مامان وقتی که داشت می­رفت لبخندی بر لبش بود. از در، راضی بیرون می­رفت، یزدان توانسته بود. یزدان: (( خداحافظ مامان.)) مامان: (( مامان نه، خانم بابازاده، من امروز خانم بابازاده هستم و تو،مدیر این مدرسه­ای.)) نام کشتی: تیپ A 36 کشور سازنده: آلمان نوع: ناوشکن تعداد خدمه: 321 نفر طول و عرض: 127 در 12 متر سلاح اصلی: 4 توپ 150 و دواژدرافکن 533 میلی­متری

مجلات دوست کودکانمجله کودک 458صفحه 40