از آیات شیطانی تا اهانت به قرآن
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

زمان (شمسی) : 1389

ناشر مجله : مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)، موسسه چاپ و نشر عروج

از آیات شیطانی تا اهانت به قرآن

از آیات شیطانی تا اهانت به قرآن

‏در حالی که در سرتا سر جهان مسلمانان در حال نشان دادن خشم خود نسبت به اهانت به قرآن هستند، برخی نیز درحال تماشای حرفهای سبک کشیش "تری جونز" در رسانه‌ ها می باشند. او همچون اشخاص عقب مانده و نادان با گروه کوچکی از پیروانش در رسانه ها ظاهر می شود. جونز نخستین بار بر اساس طرحی از سوی شبکه تلویزیونی صهیونیستی "فاکس نیوز" در حالی در این شبکه ظاهر شد که سخنان وی نه تنها با تاریخ آمریکا، بلکه با تاریخ تمدن جهان نیز منافات داشت.‏ ‏حرفهای وی در تلویزیون "سی ان ان" نیز تمسخر آور بود و مسخره تر از آن مجری برنامه ‏


‏بود که تلاش می‌ کرد تا سخنان وی در مورد اهانت به قرآن و سوزاندن آن را توجیه کند. شنیدن حرفهای جونز بیانگر آن بود که او نه تنها تا به حال قرآن را نخوانده، حتی هیچ دانش آکادمیک دیگر نیز ندارد. سخنان او نشانگر آن بود که او شخصیتی اهل تفکر نیست.‏

‏مبنای قضاوت مضحک او بر این بود که قرآن حامی خشونت است. این در حالی است که اگر بخواهیم به طور سطحی قضاوت کنیم، آموزه‌های مشابهی را در کتاب مقدس می توانیم ارائه کنیم. در نظر اول حتی این برداشتها بسیار شدیدتر از آن چیزی است که او به قرآن نسبت می‌ دهد. بنابراین شنیدن حرفهای او نشان می داد که او نه تنها با قرآن ناآشنا است، بلکه با کتاب مقدس نیز آشنایی ندارد. اگر ما بخواهیم رفتار ناشایست برخی از مسلمانان را به قرآن نسبت دهیم. به راحتی می توانیم به رفتار مسیحیان آمریکایی نیز اشاره کرد و حجم بالای تیراندازی روزانه در مدارس و مراکز خرید را گفت. و یا به تجاوزات هر روزه، بمب گذاریها وسطح بالای نرخ جرم و جنایت در داخل آمریکا و کشته شدن مردم بی گناه دیگر به دست آمریکاییان در سرزمین های دور اشاره کرد.‏

‏آمریکا کشوری است که بمب اتمی و بمب های شیمیایی بر سر شهروندان غیر نظامی ملتهای دیگر ریخته است. این کشور برای به دست آوردن سود میلیونها مردم دیگر جهان را به قتل رسانده است. چنانکه درحال حاضر نیز هنوز به این کارخود در خاورمیانه ادامه می دهد. ما مسلمانان باور نمی‌کنیم که این عشق به خدای مسیحیت بود که موجب شد تا "جرج بوش" سربازانش را برای کشتن مردم عراق و افغانستان راهی این کشورها کند. فیلم های مستندی که اخیراً از عملیات سربازان آمریکایی در این کشورها به نمایش در آمده، نشان می دهد که چقدر این نیروها ازکشتن غیرنظامیان خوشحال هستند و از رفتار سادیستی خود لذت می برند. بنابراین به نظر می رسد که این کشیش نیاز به این دارد که بررسی دقیق تر در مورد تاریخ دردناک کشور خود نماید.‏

‏چنانکه آشکار است برای پروژه ای که مهیا شده بود، باید مسلمانان از سوی این کشیش مورد هجمه قرار می گرفتند. اما بیش از اینکه سخنان او منطقی و عقل پسند باشد،احساساتی و دور از درایت و شعور بود.‏


‏نکته طنزآمیز سخنان کشیش جونز در آن بود که وی دائماً از واژه های "عشق" و"بخشش" سخن می گفت، اما از هیچکدام از آنها در عمل برای تأثیر و گسترش پیامش استفاده نکرد. بلکه موجب خشم عموم مسلمانان شد. البته گفتن چنین سخنانی نه تازه است و نه تعجب برانگیز. چنانکه درسالهای گذشته پولهای بسیاری در راه خریدن این به ظاهر عالمان در این راه خرج شده است. در حالی که اگر قرار بر آن باشد که از این نکات برای حمله استفاده کرد، بحث های سخیف در تلویزیون های آمریکایی در مورد اخلاق جنسی و اخیراً آزار و اذیت کودکان در کلیساها بسیار جای گفت و گو دارد.‏

‏تعمق در سخنان کشیش جونز بیانگر آن است که نه تنها پیام او بسیار دور از پیام حضرت مسیح(ع) در مورد عشق و دوست داشتن است، بلکه این سخنان بیشتر نزدیک به عقاید افراطیون "مسیحی-صهیونیستی" است که در آنها هیچ اثری از عشق و دوست داشتن نیست. اما پرسش بزرگی در اینجا برای هرشنونده سخنان کشیش جونز به وجود می آید آن است که چرا پاپ در این مورد سکوت کرده است؟چرا کشیشان برجسته مسیحی این سخنان را محکوم نمی کنند؟ آیا اگر قرار بود که کتاب مقدس توسط مسلمانان افراطی به آتش کشیده شود نیز، آنان اینگونه واکنش نشان می‌ دادند؟ چطور ما مسلمانان برای عملی از سوی افراطیون باید تا مدتها پاسخگو باشیم، اما آنها نسبت به سخنان سخیف کشیش جونز ساکتند، آیا نباید در این مورد واکنشی مشابه داشته باشند؟‏

‏اگر نخواهیم حتی وارد مباحث کلامی شده و به باورهای جوامع سکولار غرب رجوع کنیم. آنها معتقدند که به آزادی بیان اعتقاد دارند و مخالف القای خشونت و نفرت هستند. هنگام بررسی سخنان کشیش جونز آنان به مسأله آزادی بیان را پیش می کشند. و در ادامه به گذشته و سوزاندن کتاب آیات شیطانی توسط مسلمانان اشاره می کنند. در حالی که آنها به نقطه آغاز آن، یعنی تحریک به ایجاد خشونت و نفرت اشاره ای نمی کنند.‏

‏هر دو فعل، یعنی هم انتشار کتاب "آیات شیطانی" و هم انتشار سخنان کشیش جونز کنشهای تحریک آمیز بود، و نه واکنش. از آن جمله می توان به کاریکاتورهای دانمارکی اشاره کرد که مشخصاً مسلمانان و باورهای آنان را هدف قرار داده بود. اگر واقعاً این رسانه ها درارائه واقعیت ‏


‏صادق هستند، چرا آتش زدن کتاب آیات شیطانی را نشان دادند، اما تظاهرات مسلمانان بر علیه قرآن سوزی را به نمایش نمی گذارند؟ این در حالی بود که کتاب آیات شیطانی برای هیچکس در این جهان مقدس نبود و میلیونها پیرو در جهان نداشت. رسانه های غرب اعتراضات مسلمانان جهان را در جهت محدود کردن آزادی بیان می دانند، اما به این امر معترف نیستند که برنامه عادی این رسانه ها سالهاست که در جهت نفاق است.‏

‏در حال حاضر بیشترین موج "اسلام هراسی" توسط گروههای نژادپرست به طور آشکار و نهان تبلیغ می شود. آنها شعار جنگ با ترور را می دهند، اما هدف اصلی آنها مبارزه با اسلام است. این جریانی است که سالهاست آغاز شده است، اما پس ازیازده سپتامبر اوج گرفت. این فعالیت اسلام هراسی هم اکنون امکان بسیاری برای فعالیت پیدا کرده است.‏

‏یک راه حل پیشنهادی برای پایان بخشیدن به این مباحث آن است که جامعه مسیحیت افرادی همچون کشیش جونز را دعوت به درگیری فکری با مسلمانان کند. برای این کار لازم است تا به اشخاصی همچون کشیش جونز در ابتدا آموزشهای لازم داده شود. من اطمینان دارم که مسلمانان از این امر استقبال می کنند و آماده هستند که در این مباحث نظری فعالانه وارد شده و مشارکت داشته باشند.‏

‏ساز و کار جوامع متمدن جهانی نشان داده است که راه تمدن و پیشرفت از طریق صلح و دوستی است. چرا که تحریک به خشونت منجر به تظاهرات شده و تظاهرات نیز در نهایت به شورش ختم می‌ شود. بنابراین به صلاح هیچیک ازگروههای مذهبی در جهان نیست که در این ورطه وارد شده و مدیریت خود را به دست افراطیون و نژادپرستان بسپارند. ‏

منبع:سایت الجزیره

‏ ‏