مجله خردسال 77 صفحه 4
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : احمد قائمی مهدوی

ویراستار : نیرالسادات والاتبار

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء – مرجان کشاورزی آزاد

موضوع : خردسال

مجله خردسال 77 صفحه 4

روز عید مهری ماهوتی سفرهی هفت سین دیگر طاقت صبر کردن نداشت. دلش میخواست زودتر صدای او را بشنود. همان صدای قشنگی که همه سال نو را با آن شروع میکردند. کمکم مهمانها از راه رسیدند. خانم سیر با موهای بلند و افشان زودتر از دیگران آمد. چهقدر تند و تیز بود! بعد خانم سنبل آمد. چه سر و شکل قشنگی داشت. چه لباس خوش رنگی داشت. بعد خانم سیب با لپهای تپل گل­گلی رسید. چند تا سکه دور و برش قل میخوردند و جیرینگ جیرینگ سر و صدا میکردند. ماهی قرمز کوچولو هم با تنگ بلوری شکم گندهاش آمد، ولی هنوز از آن صدای قشنگ خبری نبود. سفرهی هفت­سین با شادی میگفت: «بفرمایید! خوش آمدید!» و مهمانها را راهنمایی میکرد ولی حواسش جای دیگری بود. خانم سنبل روبروی آینه نشست تا همه، قشنگیهایش را ببینند. سمنو اهل آینه و آرایش نبود. همین جوری که بود همه دوستش داشتند. سرکه و سبـزه کنـار هم نشسـتند و شروع کردند به صحبت دربارهی سیزده بدر و کاهو و رودخانه و سبزهزار، حالا نگو کی بگو!

مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 77صفحه 4