مجله خردسال 247 صفحه 8
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : احمد قائمی مهدوی

ویراستار : نیرالسادات والاتبار

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء – مرجان کشاورزی آزاد

موضوع : خردسال

مجله خردسال 247 صفحه 8

فرشته­ها من و حسین، لباس­های تازه پوشیده بودیم. چون قرار بود به عروسی برویم. عروسی دوست دایی عباس بود. او همه­ی ما را دعوت کرده بود. حتی من و حسین را! حسین هیچ وقت به عروسی نرفته بود، برای همین­هم خیلی خوش­حال بود. اما من عروسی دایی عباس را دیده بودم و می­دانستم در جشن عروسی چه­قدر خوش می­گذرد. مادرم گفت: «دوست دایی عباس چه روز مبارکی را برای عروسی انتخاب کرده است.» پرسیدم:«مگر امروز با روزهای دیگر چه فرقی دارد؟» مادرم گفت: «امروز روز تولد امام حسین (ع) است. فردا روز تولد حضرت ابالفضل (ع) است و پس فردا روز تولد امام زین العابدین (ع) است. این روزها فرشته­های آسمان هم جشن می­گیرند و شادی می­کنند.» ما از در بیرون آمدیم تا سوار ماشین دایی عباس بشویم. همه­جا چراغانی بود و مردم به هم شیرینی می­دادند. شادی می­کردند و به هم عید را تبریک می­گفتند.

مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 247صفحه 8