مجله خردسال 264 صفحه 22
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : احمد قائمی مهدوی

ویراستار : نیرالسادات والاتبار

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء – مرجان کشاورزی آزاد

موضوع : خردسال

مجله خردسال 264 صفحه 22

مادر من... مادر من پرستار سالمندان است و در یک آسایشگاه کار می­کند.او از پیرمردها و پیرزن­هایی که تنها هستند و در آسایشگاه زندگی می­کنند، مراقبت می­کند. مادر آن­ها رابه حمام می­برد و در پوشیدن لباس به آن­ها کمک می­کند. بعد موهایشان را شانه می­کند.مادرم­آن­ها را مثل پدر و مادر خودش دوست دارد. به آن­ها کمک می­کند تا غذا و داروهایـشان را سر وقت­بخورند. برایشان­کتاب می­خواند و آن­ها را برای هـوا خوری به حیاط می­برد. مادرم خیلی خسته­می­شود. او حتی بعضی شب­ها هم در آسایشگاه می­ماند و کار می­کند. من و پدر او را خیلی خیلی دوست داریم و به او افتخار می­کنیم.

مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 264صفحه 22