مجله خردسال 337 صفحه 4
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : احمد قائمی مهدوی

ویراستار : نیرالسادات والاتبار

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء – مرجان کشاورزی آزاد

موضوع : خردسال

مجله خردسال 337 صفحه 4

آب برکه یکی بود، یکی نبود. یک روز فیل تشنهای، به برکهای کوچک رسید. کنار برکه، قورباغهای مشغول بازی بود که فیل را دید. فیل خرطوم بلندش را توی آب برکه که گذاشت و فرت و فرت و فرت، آب برکه را با خرطومش بالا کشید و آن را ریخت توی دهانش. اما هنوز هم تشنه بود. پس دوباره خرطومش را توی آب گذاشت و این بار، همهی آب برکه را خورد. قورباغه با تعجب به فیل نگاه میکرد. او وقتی دید که برکه بیآب شده، به فیل گفت:" ببین چه کار کردی! حالا من کجا بازی کنم؟ کجا شنا کنم؟ اصلا کجا زندگی کنم؟" فیل به دور و بر نگاه کرد و تازه فهمید که چه بر سر برکه و قورباغه آورده! و از غصههای های گریه کرد . اشکهای فیل مثل باران بر سر و روی قورباغه ریخت. او آن قدر گریه کرد، آن قدر گریه کرد، که قطرههای اشکش روی زمین جاری

مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 337صفحه 4