مجله خردسال 352 صفحه 4
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : احمد قائمی مهدوی

ویراستار : نیرالسادات والاتبار

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء - مرجان کشاورزی آزاد

موضوع : خردسال

مجله خردسال 352 صفحه 4

دو لنگه محمدرضا شمس یک لنگه به لنگه بود، دو لنگه. صبح تا شب با هم لج و لجبازی می کردند. تو سر و کله ی هم می کوبیدند و با هم بگو مگو می کردند. - بگو! - مگو! - بگو! - مگو! اگر لنگه می گفت :" برویم این طرف" ، به لنگه می گفت:" برویم آن طرف!" اگر به لنگه می گفت:" برویم بالا، لنگه می گفت:" برویم پایین!" یک روز، لنگه گفت:" برویم کوچه، گرگم به هوا بازی کنیم." به لنگه گفت:" برویم پارک، الاکلنگ بازی کنیم." - کوچه! - پارک! - کوچه! - پارک! این بگو ، آن بگو، رسیدند به یک گرگ گرسنه، گرگ آب دهانش ، شرپ شرپ ، می ریخت پایین. انگار آب نبود، آبشار بود! خواستند فرار کنند، این گفت:" از این طرف، آن گفت:" از آن طرف! گرگ به آن ها رسید وهولپی لنگه رو قورت داد. به لنگه جدا شد و افتاد

مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 352صفحه 4