مجله خردسال 356 صفحه 19
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : احمد قائمی مهدوی

ویراستار : نیرالسادات والاتبار

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء – مرجان کشاورزی آزاد

موضوع : خردسال

مجله خردسال 356 صفحه 19

خندید و گفت:" ... می خواهد ... بخورد! تو علف خوار هستی، چه طور می خواهی ... بخوری؟ ... گفت:" من وقتی گرسنه می شوم می توانم همه چیز بخورم. .. گفت:" پس من هم با تو می آیم تا وقتی ... را می خوری تماشا کنم!" ...گفت:" یک شرط دارد. اگر ...را خوردم و باز هم گرسنه بودم آن وقت تو را هم می خورم!" ... باز خندید و گفت:" تو می خواهی مرا بخوری!؟" آن ها رفتند و رفتند نزدیک خانه ی .. که رسیدند. ناگهان صدای فریادهای ... به گوش رسید که می گفت:" ای ... عزیز! اگر برای خوردن من آمده ای، صبر کن!" ... فریاد زد:" نه! نمی توانم صبر کنم. خیلی گرسنه ام. بعد از خوردن تو می خواهم این .. را هم بخورم.!" ... فریاد زد:" نه! نمی توانم صبر کنم. خیلی گرسنه ام. بعد از خوردن تو می خواهم این ... را هم بخورم!" .. فریاد زد:" ای بزرگ ، ... را بخور و مرا نخور!" ... وقتی دید که ... از ترس ... به التماس و گریه و زاری افتاده است. پا به فرار گذاشت و از آن جا رفت. با رفتن ...، ... از پشت بوته ها بیرون پرید. ... به او گفت:" آفرین ... زرنگ، به موقع ... را خبردار کردی!" بعد ... و ... و ... ، غش غش خندیدند.

مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 356صفحه 19