مجله خردسال 396 صفحه 21
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : احمد قائمی مهدوی

ویراستار : نیرالسادات والاتبار

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء – مرجان کشاورزی آزاد

موضوع : خردسال

مجله خردسال 396 صفحه 21

نیست. با تعجب به دوروبر نگاه کرد. با عجله به طرف او آمد و گفت:«تو مرا ندید؟» جواب داد:«نه! تو چی؟ تو مرا ندیدی؟» گفت:« تو هم ناپدید شده؟» گفت:«بله. ناپدید شده.» گفت:«درست مثل من!» ناگهان بالای سر آنها آمد و گفت:« ، دارد! ، دارد.» و به طرف خانهی رفتند تا به او بگویند که مراقب باشد ناپدید نشود!» میخواست را بخورد که گفت:«مراقب باش ناپدید نشود!» با تعجب پرسید:«مگر ناپدید میشود؟» گفت:« من و ، ، ناپدید شد.» گفت:«تو این را از کجا آوردهای؟» جواب داد:«از .... از جلوی خانهی .» بعد به گفت:«و تو را از کجا آورده بودی؟» کمی فکر کرد و گفت:« از ... از جلوی خانهی تو!» بعد و و و با هم زدند زیر خنده! » آنها را سه قسمت کردند و آن را با هم خوردند. هم دانههای را خورد و اینطوری شد که واقعا ناپدید شد!

مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 396صفحه 21