مجله خردسال 420 صفحه 21
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : احمد قائمی مهدوی

ویراستار : نیرالسادات والاتبار

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء – مرجان کشاورزی آزاد

موضوع : خردسال

مجله خردسال 420 صفحه 21

گفتند:«حالا چی کار کنیم؟» گفت:«نمیدانم اما کمک کنید تا من از این بالا بیایم پایین.» در گوش چیزی گفت. خندید و رفت. کمی بعد، با برگشت. زیر ایستاد و گفت:«سلام !» همین که چشمش به افتاد گفت:«تو چرا آمدی؟» گفت:«شنیدهام خیلی میترسی! آمدهام تو را تماشا کنم!» گفت:«آمدهای تماشای من؟» گفت:«شنیدهام میترسی بپری پایین! خیلی خندهدار است!» که حسابی عصبانی شده بودگفت:«وقتی تو را یک لقمه کردم می فهمی که من ترسو نیستم.» این را گفت و از بالای پرید پایین! پا به فرار گذاشت و به دنبالش دوید. و در حالی که میخندیدند رفتند دنبال کارشان. بالاخره، تنها کسی بود که توانست به کمک کند!

مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 420صفحه 21