مجله خردسال 426 صفحه 4
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : احمد قائمی مهدوی

ویراستار : نیرالسادات والاتبار

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء – مرجان کشاورزی آزاد

موضوع : خردسال

مجله خردسال 426 صفحه 4

عمه گلاب و سفره هفت سین سرور کتبی عید بود عمه گلاب، سفرهی هفت سین را پهن کرد. توی سفره، سبزه گذاشت. سیب و سنبل گذاشت. سمنو و سنجد، سیر و سرکه گذاشت. چی مانده بود؟ یک ماهی سرخ زرنگ که توی آب، چرخ بزند. بالا و پایین بیاید. عمه گلاب، یک تنگ بلورگذاشت وسط سفره. اما تنگ خالی بود. ماهی نداشت. عمه گلاب غصهاش شد. با خودش گفت:«چه کنم؟ چه کار کنم؟ از کجا ماهی پیدا کنم؟» چادرش را سرش کرد و رفت سر چشمه. آب چشمه، پاک بود. مثل اشک چشم زلال بود. اما توی چشمه، ماهی نبود. عمه گلاب دور چشمه چرخید. این طرف را نگاه کرد. آنطرف را نگاه کرد. اما ماهی نبود که نبود. قور ... قور... یک قورباغه پرید جلوی پای عمه گلاب. قورباغه سبز بود. مثل بهار بود. عمه گلاب گفت:«قورباغه زنده است. هدیهی برکه است. اگر ماهی نیست، قورباغه که هست! قورباغه پر از زندگی است!» عمه گلاب قورباغه را توی تنگ گذاشت. قورباغه توی تنگ چرخید و گفت:«قور ...

مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 426صفحه 4