مجله خردسال 446 صفحه 18
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : احمد قائمی مهدوی

ویراستار : نیرالسادات والاتبار

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء – مرجان کشاورزی آزاد

موضوع : خردسال

مجله خردسال 446 صفحه 18

دستهای مادربزرگ بند رخت، سبد لباسها را دید و گفت:«چه آفتابی! امروز روز بازی است. اگر مادربزرگ شما را بشوید میتوانید زیر آفتاب تاب بخورید و بازی کنید!» لباسهای توی سبد گفتند:«مادربزرگ دستهایش درد میکند و نمیتواند ما را بشوید.» بند رخت به آسمان نگاه کرد و لباسهای توی سبد بیحوصله خوابیدند.

مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 446صفحه 18