مجله خردسال 455 صفحه 5
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : احمد قائمی مهدوی

ویراستار : نیرالسادات والاتبار

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء – مرجان کشاورزی آزاد

موضوع : خردسال

مجله خردسال 455 صفحه 5

دیگ سنگی سرور کتبی یک روز آفتابی، غول سیاه به کوه نگاه کرد و یک غار دید. غار بزرگ بود. عمیق بود. غول گفت:«به به ... چه دیگ سنگی بزرگی!» غول، غار را برداشت و آن را روی خورشید گذاشت. بعد ستارهها را ... تیک ... تیک... مثل نخود و لوبیا توی آش ریخت. ابرها را هم رشته رشته کرد و توی غار انداخت. غار مثل یک دیگ، روی خورشید جوشید. بوی آش آسمان را پر کرد. غول داد زد:«داغه داغه! ... آش داغه!» کلاغها گفتند:«صدای کیه؟!» گنجشکها گفتند:«بوی چیه؟!»

مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 455صفحه 5