
	شنید!		آمد تا		را بلند کند، اما 		سنگین بود و 	هم نتوانست به 		کمک کند. پس کواک کواک صدا کرد. اما کسی صدای او را نشنید. چرا ... !		شنید و فوری پیش 	آمد. 	پرسید:« چی شده؟»	گفت:«		قور قور صدا کرد. من شنیدم و آمدم.»	گفت:«		زیر	گیر افتاده و نمی تواند بیرون بیاید. من صدای او را شنیدم و قور قور کردم.»	بع بع کرد و با سرش	را قل داد و انداخت آن طرف.	خوش حال شد و از 	و	و	، تشکر کرد. اما کسی صدای 	را نشنید! چرا ...!		شنید! 		، گفت:« من هم شنیدم!»		خندید و گفت:« این دفعه، من هم شنیدم!»
  مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 316صفحه 19