مجله کودک 145 صفحه 9
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 145 صفحه 9

خرس کوچولو گفت: باید از جای بلندتری بپرم. خوب به من نگاه کنید. با این حرف بالای صخره بلندی رفت و از لبه آن به پایین نگاه کرد، زمین خیلی دور به نظر می­رسید، اما او فکر کرد: -اگر بدوم و به پایین نگاه نکنم، حتما موفق می­شوم. پس چند قدم عقب رفت، چشم­هایش را بست و با سرعت به لبه صخره دوید. و پاهایش را در هوا تکان داد. اما او پرواز نکرد، بلکه با صدای بلندی روی زمین افتاد. چشم­هایش را که باز کرد ، ریختن اشک­هایش را حس کرد. تمام بدنش درد می­کرد، نوکش کنده شده بود و پرها روی زمین ریخته بود. پرنده­های کوچک بالای درخت، خندیدند و خندیدند و بعد همراه هم به پرواز در آمدند و دور شدند ، آنها فریاد زدند: تو پرنده نیستی!ه نیستی! و باد صدایشان را به گوش خرس کوچولو رساند: -تو خرسی، پرند او از جایش بلند شد و به آرامی قدمی برداشت. احساس خوبی نداشت و بدنش درد می­کرد. خرس کوچولو پوزه­اش را لمس کرد، خوشحال شد از این که آن نوک بدترکیب روی پوزه­اش نیست. باقی پرها را از بدنش جدا کرد و حالا پوستش نرم­تر و قشنگ­تر به نظر می­رسید. در جنگل قدم می­زد که متوجه بوته­ای پر از توت­های قرمز و زیبا شد، خرس کوچولو چند دانه توت خورد. آنها خیلی خیلی خوشمزه بودند، خیلی بهتر از کرم­هایی که پرنده­ها می­خورند. او زبانش را دور پوزه­اش چرخاند و یک دسته توت دیگر چید. مدتی بعد، او با خرس کوچک دیگری آشنا شد که تقریبا هم قد او بود. خرس غریبه گفت: -سلام. و خرس سیاه کوچک جواب داد: وُف وُف وُف با خود فکر کرد چه صدای قشنگی، خیلی بهتر از آواز پرنده­هاست. دوست جدیدش گفت: دنبال من بیا ببین چی پیدا کرده­ام. او خرس سیاه کوچک را به کنار درخت بزرگی برد و از آن بالا رفت، گفت: بیا بالا و خرس کوچولو همراه او بالا رفت. روی اولین شاخه درخت، کندوی علس بزرگی دیده می­شد. خرس سیاه کوچک گفت: - آه، چه خوب! و بعد دستش را در کندوی عسل فرو برد و آن را لیسید. در حالی که زمزمه می­کرد: - خوشحالم که یک خرسم اصلاً چه کسی دلش می­خواست پرنده باشد؟ کوتوله سیاه شکل سرد، مرده و کوچک ستارگان است. کوچکترین حالت فشردگی یک ستاره ، ستاره نوترونی نامیده می­شود.

مجلات دوست کودکانمجله کودک 145صفحه 9