مجله کودک 145 صفحه 19
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 145 صفحه 19

امّا محمّد و علی پیش از آن که به خویشاوندی خودشان فکر کنند، با هم دوست شده بودند. آن هم چه دوستانی که تا آن روز مانند آنها را خورشید و ماه ندیده بودند! دوستی محمّد با علی از همان­ روزهای اوّل تولّد علی شروع شد؛ از همان روزهای قشنگی که محمّد به دیدن عمو و زن­ عمویش می­رفت. قنداق سفید علی را در آغوش می­گرفت و به آرامی تاب می­داد و برایش لالایی های زیبای عربی می­خواند. آن وقت علی لبخند می­زد و محمّد لبخند می­زد و خم می­شد و لبخند علی را می­بوسید! انگار در یکی از همان روزها بود که محمّد فهمید با چه شیر بچه­ای روبروست! چون همین که قنداق نوزاد را برداشت، دید علی با نیروی دست و پاهایش ، و تقلایی که از درون قنداق کرده، قنداق را پاره کرده است! اوج دوستی محمّد و علی را باید در زمانی دید که علی به سن هفت، هشت ، و نه سالگی رسیده بود. در این سال­ها، محمّد ، بیشتر روزها یک حریم خصوصی و یک خلوت تنهایی داشت، که هیچ کس را به آن راه نمی­داد. اما علی، خیلی زود این اجازه را پیدا کرد که قدم به درون غار تنهایی محمّد بگذارد . ادامه دارد. سحابی­ها واژه سحابی به توده­ای از گرد و غبار کیهانی گفته می­شود که در شب بهتر دیده می­شود. بسیاری از سحابی­ها ابرهای عظیمی هستند که از گاز و ذرات کیهانی پوشیده شده­اند.

مجلات دوست کودکانمجله کودک 145صفحه 19