مجله کودک 153 صفحه 13
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 153 صفحه 13

اسمش امید بود. بعد اسم او را روی پسر بعدی ام گذاشتم. 9 ساله بود که در اثر تصادف فوت کرد. نقاشی هایش خیلی قشنگ بودند. من تعدادی از آنها را نگه داشته ام. یک روز به من گفت که بابا چرا نقاشی های خودت را می فروشی ولی نقاشی های مرا برای فروش نمی گذاری. این بود که نقاشی هایش را برای فروش گذاشتم که خیلی هم خوب به فروش می رفت. الان پشیمانم. دلم می خواست همه نقاشی هایش را نگه داشته بودم. * آقا امید، شما بهتر نقاشی میکنید یا پدرتان؟ البته بابا، او استادم است. * از چه چیزهایی بیشتر نقاشی می کشی؟ من طبیعت را خیلی دوست دارم و بیشتر موضوعات نقاشی ام را طبیعت است. * آرزو خانم، چند سالتان است و چه آرزویی داری؟ متولد سال 57 هستم و آرزو دارم درسم را ادامه بدهم و یک نقاش خوب شوم. * فکر می کنی چقدر بهتر از پدرت نقاشی می کشی؟ هنوز خیلی پایین ترم. او خیلی تجربه دارد. اگر خدا بخواهد روزی به جایی که او هست می رسم. من در هفته چهار روز مداوم نقاشی می کنم و سه روز دیگر را به درسهایم می رسم. تقریباً همه تکنیک های نقاشی را هم کار می کنم. * و اما فاطمه خانم ، شما برایمان صحبت کنید. من نقاشی را خیلی خیلی دوست دارم. هر چند وقت به کارگاه بابا می آیم نقاشی می کنم. در خانه هم هر وقت خواهرم شاگرد دارد با آنها نقاشی میکنم. دنیای نقاشی خیلی قشنگ و خوبه. من به همه دوستانم پیشنهاد می کنم نقاشی کردن را جدی بگیرند. یکی از معروفترین لوکوموتیوهای بخار «اسکات من پرنده» نام داشت که توسط شخصی به نام «گریسلی» ساخته شد. شهرت این قطار به خاطر این بود که بدون توقف مسافت 630 کیلومتر، بین لندن و ادینبورگ را در 6 ساعت طی کرد.

مجلات دوست کودکانمجله کودک 153صفحه 13