
گرگ کوچولو که سویس را به دندان گرفته بود . از ترس این که مبادا کسی آن را از او بگیرد . دو پا داشت دو پای دیگر هم قرض کرد و با تمام سرعت به طرف لانه اش شروع به دویدن کرد . از آن جایی که فکر می کرد خیلی مکار تز و حیله گر تر از حیوانات دهکده است . قبل از رسیدن به لانه ، نقشه ی دیگری کشید با خودش فکر کرد :
- اگر مرا موقع دزدیدن سویس دیده باشند . حتما" به لانه ام می آیند و نمی گذارند با خیال راحت غذایم را بخورم . ولی اگر به گوشه ی خلوتی بروم می توانم سوسیس را یواشکی و بدون نگاه های مزاحم بخورم ...
- همین کار را هم کرد . بعد از خوردن سوسیس به لانه اش رفت . او که در اثر خوردن غذای زیاد سنگین شده بود ، خوابش گرفت . بعد از مدتی ...
- وای خدای من ... چه درد وحشتناکی ! وای ! وای ! مردم از درد !
از شدت درد نه می توانست بخوابد ، نه بنشیند ، نه بایستد . هنگامی که او در حال نالیدن بود ، خرگوش دانا و « کبوتر » نزد آقای « الاغ» پزشک دهکده رفتند . آنها ماجرا را برایش تعریف کردند و او را از نقشه شان آگاه ساختند . سپس به طرف لانه گرگ کوچولو حرکت کردند . نزدیک لانه ، جوری که به نظر گرگ نادان تصادفی جلوه کند ؛ شروع به صحبت کردند . او هنگامی که صدای آنها را شنید کنجکاو شد و به صحبتهای آنها گوش کرد .
- چی گفتی ؟ کسی سوسیس مسموم تو را دزدیده ؟
- بله همین طوره . من به خاطر سوسیس ناراحت نیستم ، به خاطر کسی که سوسیس را خورده ناراحتم . بیچاره نمی داند چه خطری دنبالش می کند . نمی داند که باید فورا" داروی ضد آن را بخورد .
بعد از این که صحبت هایشان تمام شد ، آقای دکتر سریع به خانه اش بازگشت . در این هنگام گرگ کوچولو نفس نفس زنان نزد او
نام : سرو هملوک
ویژگی کلی : ارتفاع تا 40 تا 50 متر . شاخه های جوان حالتی مو مانند دارند . برگ های سوزنی
گل یا میوه : گل در اخر پاییز دیده می شود . گل نر زرد مایل به قهوه ای رنگ است .
محل اصلی رشد : آمریکای شمالی
مجلات دوست کودکانمجله کودک 190صفحه 9