مجله کودک 290 صفحه 35
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 290 صفحه 35

پرنده بالهایش را باز کرد و در آسمان پرید و بالا رفت . در حالی که با شادی آواز می خواند ، گفت : "من به همه جا پرواز می کنم و همه ی حیوانها را برای جشن خبر می کنم ." برّه کوچولو هم دوان دوان به طرف کوههای بلند به راه افتاد . برّه کوچولو رفت و رفت تا به بلندترین کوه رسید . هنوز چند کوه دیگر سر راه اوبود . برّه کوچولو خسته شده بود و نفس نفس می زد . اما دوباره هوا را بو کشید . بوی بهار که از آن دورها می آمد ، او را شاد و سرحال کرد . بع بع بلندی کرد صدایش رد میان کوهها پیچید انگار صدها برّه کوچولو هم بع بع می کردند . برّه کوچولو دوید و با خودش گفت : "باید بروم و به دشت بزرگ برسم . باید برای بهار یک جشن بزرگ و قشنگ بگیرم ." در دامنه یث کوه چه ماجرایی در انتظار بره کوچولو است؟ ادامه ی قصه را در کتاب بخوانید تا از ادامه ی قصه سر در بیاورید . سپس با استفاده از ماده ای به نام "آمالگام" یا با رزین های پلاستیکی ، حفره ی ایجاد شده بسته می شود .

مجلات دوست کودکانمجله کودک 290صفحه 35