مجله کودک 313 صفحه 34
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 313 صفحه 34

ناهار را خوردیم و من و مریم ظرفها را شستیم . هنوز ساعت دو نشده بود که همه برای رفتن حاضر بودیم : من ، بی بی جان و مادر ، محسن و مریم که از من بزرگتر بودند و علی کوچولو که بغل مادر بود . بی بی جان گالش های سیاهش را پوشید و گفت : « الهی به امید تو . بریم بچه ها . » تا میدان که نزدیک خانه مان بود ، پیاده رفتیم و در ایستگاه اتوبوس ایستادم . چند دقیقه ی بعد اتوبوس دو طبقه ی آبی رنگ خِرخِر کنان از راه رسید و همگی سوار شدیم . طبقه ی اول ماشین پر بود و ما رفتیم طبقه ی بالا . وقتی کوچکتر بودم ، فکر می کردم اتوبوس های دو طبقه دو تا راننده دارند و کار راننده ی طبقه ی دوم سخت تر است . برای همین دلم می خواست بروم طبقه ی دوم را ببینم اما حالا هم که می دانستم اینطور نیست . باز دوست داشتم بروم طبقه ی دوم چون از آن بالا بهتر می شد خیابانها و مردم را دید . اتوبوس از چند خیابان و میدان گذشت و در یک جای خیلی شلوغ ایستاد . صدای شاگرد راننده بلند شد : « بازار . رسیدیم به آخر خط . جا نمانید . » همراه بقیه ی مسافرها پیاده شدیم . خیابان خیلی شلوغ بود . محسن ، علی کوچولو را بغل کرد . مادر دست مریم را گرفت و من هم گوشه ی چادر بی بی جان را . مردم جلو مغازه ی کفش و لباس ایستاده بودند . پیاده روها پر بود از دستفروشهایی P مثل Prehistoric life [زندگی ماقبل تاریخ] : هنگامی که کره زمین در 4600 میلیون سال پیش به وجود آمد ، هیچ نوع زندگی بر روی آن وجود نداشت . زیرا اکسیژن بر روی این سیاره نبود و دمای آن هم برای زندگی مناسب نبود . دانشمندان می گویند اولین سکل های حیات و زندگی

مجلات دوست کودکانمجله کودک 313صفحه 34