مجله کودک 340 صفحه 33
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 340 صفحه 33

سوت سفید سامان فرهاد حسن­زاده - سوت! من آمدم. با سوت و داد و فریاد، آمدنش را به خانه اعلام کرد. در حیاط را محکم بست و با هرچه نفس داشت توی سوت فوت کرد: - سووت. من آمدم. حیاط را دور زد و ایستاد کنار حوض. ماهی­ها از ترسشان به زیر آب پناه بردند. سامان دوباره محکم توی سوت دمید: «سو ووووووت.» و گفت: «من آمدم.» با خود فکر کرده بود مامان و پریسا وقتی سوت را ببینند،خیلی تعجب می­کنند و خوشحال می­شوند؛ ولی قیافه اخم­آلود مامان توی ذوقش زد: «چه خبره بچه! مگر نمی­دانی که پدرت خوابیده؟» سامان وا رفت. سوت را از لب­هایش جدا کرد و گفت: «وای! اصلاً یادم نبود!» خواهرش پریسا را دید که پشت سر سامان ایستاده و دست­هایش را هم زده به کمرش. پریسا انگار دعوا داشت، چون بدجوری چپ­چپ نگاهش می­کرد. با اینکه قدش تا شانه­های مامان می­رسید؛ اما همیشه به سامان می­گفت: فسقلی. - فسقلی! این ماس ماسک را از کجا آورده­ای؟ - این ماس ماسک نیست و سوت است. - کور که نیستم. خودم می­بینم سوت است. بگو از کجا آورده­ای؟ مامان انگشت جلوی لب­هایش گرفت و گفت: «هیس! یواش حرف بزنید! بابایتان بیدار می­شود!» بعد زانو زد و جلوی سامان نشست و پرسید: «سامان جان، این سوت را از کجا آورده­ای؟» نام پرنده: قوش پر گرین اندازه: حدود 45 سانتی­متر گستردگی در جهان: بسیاری از مناطق جهان زیستگاه: کوهستان­ها و دشت­های باز غذا: پرندگان و پستانداران کوچک سایر ویژگی­ها: دو یا پنج تخم می­گذارد.

مجلات دوست کودکانمجله کودک 340صفحه 33